نمایشگاه بین المللی سالیانه نفت،گاز،پالایش و پتروشیمی رخداد بسیار مهمی است که هرساله هم زمان با برگزاری آن در پایتخت به فراخور امکانات و قابلیت های شرکت های نفتی، جمعی از کارشناسان با هدف به روز سازی و تبادل اطلاعات با سازندگان و تأمین کنندگان داخلی و خارجی قطعات و مایحتاج مورد نیاز صنعت نفت شانس حضور در آن را می یابند.
امسال نیز بیست و هفتمین نمایشگاه سالانه نفت،گاز،پالایش و پتروشیمی از ۱۸تا۲۲اردیبهشت در تهران برگزار گردید.خوشبختانه با مهیا شدن شرایط توفیقی حاصل گردید تا من نیز بعنوان یکی از اعضای گروه دوم اعزامی از شرکت نفت و گاز آغاجاری مفتخر به بازدید گردم.
اگر چه برای نوع بشر ضرب الاجل ها همیشه توأم با اضطراب و استرس بوده اند.لکن برای برخی افراد که از قضا من هم در زمره همین گروه هستم بواسطه ابتلا به نوعی کمال گرایی و وسواس برای به سرانجام رساندن تمام و کمال امور،چنین اضطراب و استرسی شدید و گاه طاقت فرسا است.عجیب تر اینکه این جماعت گاه مواردی را ضرب الاجل تلقی می کنند که ممکن است توسط دیگران خیلی جدی گرفته نشوند!
لذا، بواسطه بیم از بروز اشکالی در پروسه پر مشقت رفت و برگشت،از چند روز قبل حضور در نمایشگاه ضرب العجلی شد که بطریقی زندگی شخصی و حرفه ای ام به دوره زمانی قبل و بعد از این سفر کوتاه تقسیم گردید.در نتیجه،صبح روز پنج شنبه ۲۰اردیبهشت پس از پیاده روی مدیتیشن گونه صبح و رسیدگی تفریح گونه جزئی به سبزی های باغ، دیگر هرگز نتوانستم بر اینرسی خود برای شروع کاری جدی غلبه کنم و فقط و فقط به مهیا سازی مقدمات سفر پرداختم.
مع الوصف،اکنون که با تمام نشیب و فرازها موفق به افزودن این تجربه گرانبها به سبد خرید تجربه های زندگی شخصی و حرفه ای شده ام.در راستای بعد فضیلت مدنی از ابعاد چند گانه وظیفه شهروند سازمانی ام تصمیم گرفته ام تا برخی از فواید بلند مدت برنامه ریزی و به سامان رساندن چنین گردهمایی هایی را برای اهداف سازمان بشرح ذیل بیان کنم:
۱)برنامه ریزی و نهائی سازی پروژه ای که جمعی از برجسته گان سازمانی با ترکیب نیرو و ساختار سازمانی متفاوت را در زمان و مکانی خاص گردهم آورد نشان از شکل گیری رابطه ترکیبی،هم افزایی و بی شک موفقیت آمیز بودن مشارکت صف و ستاد آن سازمان دارد. چرا که از جمله ویژگی های طرح مشارکت موفق این است که هر شریکی باید از نقاط قوت و ضعف طرف دیگر مطلع باشد.در خیلی از مشارکت های اثر بخش ،نقطه قوت یک شریک،نقطه ضعف طرف دیگر است.لذا،ایجاد رابطه ترکیبی موثرتر است.این ویژگی به هم افزایی منجر می گردد.
کما اینکه،در غرفه های سازندگان و صنایع مختلف هم نمود این نوع مشارکت بوضوح قابل مشاهده بود.زیرا حتی آبدارچی غرفه هم با همان شور و حرارت مدیر بازرگانی از کیان و برند شرکت خود دفاع می کرد!
۲)اندیشمندان منابع انسانی بر این باورند که برای بهبود رابطه صف و ستاد به منظور تضمین موفقیت سازمان باید زمان اختصاص داده شود.یک رابطه رشد نمی کند و توسعه نمی یابد ،مگر اینکه برای هدف ویژه بهبود آن زمان کافی اختصاص یابد.زمان اجتماعی اختصاصی برای چنین هدفی ممکن است به اندازه زمان کار موثر و با ارزش باشد.
از حق نباید گذشت که صرف هزینه و زمان برای حضور این تعداد از نفرات صفو ستاد شرکت آغاجاری و در حقیقت زندگی دو شبانه روزی در کنار همدیگر هزینه بجا و شایسته ای برای بهبود رابطه صفوستاد و بالتبع موفقیت طولانی مدت سازمان بود.
۳)از جمله عوامل عمده عدم موفقیت در کنترل حوادث جدی و پرهزینه در صنایع مختلف تسلیم عوامل پرفشار و زودبازده شدن به بهای چشم پوشی از اقداماتی است که در طولانی مدت با کمک به پیشگیری از وقوع حوادث جدی منافع بیشماری برای سازمان بدنبال دارند.
در این راستا ،سفر روشی موثر برای جلوگیری از فرسودگی روانی از طریق ریلکس سازی و رهائی از نگرانی و اضطراب است.در حالیکه شاید در کوتاه مدت پر هزینه و تلف کننده وقت تلقی شود. ولی در مجموع موجب می شود تا کارمند از مابقی زمان استفاده بهینه و مطلوب تری کند.در واقع انسان به تغییر منظره و وسعت بخشیدن به افق دید نیاز مبرم دارد.
بعلاوه، تمرکز بر سلامت فیزیکی،جلوگیری از خستگی مزمن یا فرسودگی روانی از جمله عوامل تقویت کننده خلاقیت و نوآوری نیروی کار است که با تنوع و خروج از یکنواختی حاصل می گردد.
فراتر اینکه، از جمله روش های شکفتن نوآوری ،خلق یک اکوسیستم چالاک و با طراوت برای ارتباط درونی و ارضای وابستگی ها نسبت به همدیگر بطریقی است که نیازهای فیزیکی،شناختی و احساسی افراد پشتیبانی شود.
بنابراین،جمع کردن جامعه نمونه ای از کارمندان نسل های مختلف شرکت نفت و گاز آغاجاری و گذران وقت با همدیگردرنمایشگاه،اتوبوس،هواپیما،سالن فرودگاه،رستوران و لابی هتل،حس و هوای امیدیه را در هوا و طبیعت دلپذیر و مطبوع موسم خاص شمال تهران تداعی کرد .در نتیجه،از یک سو خرید تجربه ای برای یکایک همکاران با اثرگذاری به ماندگاری عمر با برکت شان بود،از سوی دیگر زمینه ساز بهبود محیط کار،افزایش خلاقیت،نوآوری و رفع عوامل زمینه ساز حوادث جدی و پر هزینه هم بود.
۴)هر چه سازمان بزرگتر باشد،وضعیت عدم همیاری و همدستی در آن بدتر می شود.فقدان همیاری و همدستی مانع نوآوری و ابداع گردیده و اثر ناامید کننده ای بر روحیه و دلگرمی نیروی انسانی دارد.در طولانی مدت هم می تواند موجب نزول و افول تعهد و شهرت برند گردد.این در حالی است که بندرت عدم همیاری و همدستی ناشی از کینه توزی،حسادت و سایر ناهنجاری های فردی است،زیرا انسان برای ارتباط آفریده شده است و با تنهایی امکان بقا ندارد ،انسان بودن یک ورزش تیمی است.
لکن،متاسفانه در اکثر سازمان های بزرگ:
۱)توجه کارکنان را بجای بیرون یعنی هم تیمی ها و مشتریان،به درون برای نگرانی راجع به خود و بخش خودشان معطوف می کنند.
۲)بجای اثر جمعی،به موفقیت شخصی پاداش می دهند.
۳)بجای استواری بر هدف و استراتژی،فوریت نتایج مالی را تشویق می کنند.
لذا،جستجوی زمینه مشترک و گاه تجربه مشترک از جمله گام های موثر رفع تعارض در سازمانی بزرگ و متنوع است.
بی شک نفس مدیریت و برنامه ریزی سفر کوتاه نمایشگاه بیست و هفتم با معطوف کردن توجه نفرات به همتیمی ها،پاداش دهی به اثر جمعی و مد نظر داشتن استراتژی و هدف بلند مدت سازمان، گامی بسیار موثر در رفع تعارضات و تسهیل همکاری و هماهنگی بین بخشی و بین نسلی برای تحقق اهداف خرد و کلان سازمان بود.
۵)بر اساس نگرش نوین منابع انسانی مدرن؛حتی برای موفقیت تیم تمام ستاره نیز سرگرمی الزامی است.برای تضمین و استمرار موفقیت سازمان باید پیروزی های خود را جشن بگیرید، به اعضای تیم برای دستاوردهایشان پاداش بدهید،بعد از پیروزی بزرگی پارتی بگیرید.
مضافاً اینکه،از جمله عوامل کاهش استرس محیط کار،برجسته سازی ستایش و قدردانی مطابق با نگرش خاص کارمند در این خصوص است.
ترکیب جمعیتی مسافران سفر نمایشگاه بیست و هفتم و هماهنگی مثال زدنی ادارات خدماتی و متولیان حوزه ارتباطات و رسانه نمود بارز برگزاری شکلی از پارتی موفقیت و برجسته سازی ستایش و قدردانی از کارشناسانی بود که بلاشک گلچین شده سازمان برای ماموریتی خاص بودند.
صد البته،ناگفته هویدا و بدیهی است که نتایج کوتاه مدت حاصل گردیدند.
شاد،موفق و پیروز باشید
توصیه من بشرح ذیل است:
۱)کتاب های برنه برآون را بخوانید( برنه برآون نویسنده پرمخاطب، استاد پژوهشی دانشگاه هیوستون، مجری پادکست و سخنران مجموعهی تد است. تاکنون بسیاری از کتابهای این نویسنده در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار گرفته اند. از جمله آثار او میتوان به «جرئت بسیار» و «موهبت کامل نبودن» اشاره کرد. این کتابها در زمینه شجاعت، آسیبپذیری، شرم و همدلی هستند.)
۲)گروهی مشورتی از افرادی درست کنید که شما را به چالش می کشند،آنها کمک می کنند تا اعتمادتان به رهبری تان رشد کند و پند و اندرز قابل اعتمادی ارائه می کنند.
۳)محیطی ایمن برای خود و اعضای تیم تان جهت به اشتراک گذاشتن فیدبک خلق کنید.موقعی که گیر می کنید از اعضای تیم تان تقاضای کمک کنید.
۴)با تفویض اختیار مشکلی نداشته باشید.هر کاری ممکن است دقیقا" به روش شما انجام نشود،اما بدان معنی نیست که کارها بخوبی انجام نمی شوند.در خصوص انتظارات خودتان از اعضای تیم تان شفاف باشید و درک کنید که هیچ کس حتی خود شما کامل نیستید.
۵)با خودتان و دیگران دلسوز و با محبت باشید.با وجود شفقت و ترحم،کمال گرائی به سختی دوام خواهد داشت.از طبیعت انسان که با بیشترین قطعیت،ناقص بودن است استقبال کنید.
۲)وکیل و مالک شرکت حقوقی در ایالت لوئیز یانا،بعنوان وکیلی که شرکت حقوقی کوچک خودش را بنیان نهاد،احساس نیاز به کمال گرا بودن آسان بود.من می خواستم به مشتریانم به هر طریقی که می توانستم هم بعنوان وکیل آنها و هم مالک کسب و کار کمک کنم.اگر چه جهد و کوشش برای کامل بودن می تواند ویژگی مطلوبی باشد،ولی می تواند به مانع موفقیت هم مبدل شود.
کمال گرا بودن می تواند از نظر شخصی و حرفه ای استرس زا باشد.اگر همه زمان و انرژی خود را صرف کامل کردن کار خود کنید،در زندگی شخصی متحمل رنج و درد خواهید شد.امکان دارد زمان خیلی زیادی نیز صرف انجام کاری کنید که قبلا" تمام شده است، این شیوه نیز می تواند سرعت تان را کند و شما را از تکمیل سایر کارهای مهم باز دارد.موقعی که هدف تان کمال مطلق است،برای پذیرفتن هر ریسکی دچار تردید می شوید.
برای غلبه بر این مشکل،نیاز دارید که یک واسطه شادی بیابید.برای من چنین واسطه ای به معنای حصول اطمینان از برجسته ماندن مهارت هایم،اعتماد به تجربه و تخصصم و سخت کوشی برای انجام کار به بهترین نحو ممکن است.در اینصورت می فهمید که موقع به روز ماندن در حوزه کاری خودتان و تمرکز بر کمک به مشتریان ،نباید برای کامل بودن دچار استرس شوید.
۳) از بنیان گذاران شرکت مرسر در شهر گرو گرام هندوستان ،تلاش برای کامل بودن اغلب مرا عقب نگهداشته است.اولین مدل ابزار سنجش های روان سنجی و شناختی شرکتمان با برند Mettl برای ورود به بازار زمان گرفت زیرا مطمئن نبودیم که برای ارسال و پذیرفته شدن در بازار بطور کامل آماده است.
ما به سختی برای عرضه ابزارهای سنجش در بازار کار کردیم و در حالیکه به طراحی محتوا برای ابتکارات بازاریابی خودمان مشغول بودیم،من هنوز مطمئن نبودم که آیا اطلاعاتی که به سختی حاصل شده اند آماده اند؟لذا باز هم به تاخیر برای ارسال آنها به بازار ادامه دادم.
آن محتوا سرانجام به روشی غیرقابل پیش بینی به ما کمک کرد.امروز،آن ابزارهای سنجش خیلی متفاوت تر از آنهایی هستند که کار را با آنها آغاز کردیم.آنها اغلب اوقات متناسب با تقاضاهای مشتری دوباره تنظیم می شوند.
این اتفاق درسی قوی به من آموخت:موفقیت در دیوانگی اتفاق می افتد.نه موقعی که هر چیزی تحت کنترل و کامل است.
دنبال کردن کمال تا هنگامی مطلوب است که بدانید کجا متوقف شوید و آن را با کارایی و بازدهی بالانس کنید.یک روش سنجش مطلوب برای چنین بالانسی انجام بهترین کاری است که می توانید،اما باید انتظار منحنی یادگیری را هم داشته باشید که یادگیری با شکست و اشتباهات حاصل می شود.اگر به دنبال کردن کمال ادامه دهید،هرگز شکست نخواهید خورد.اما هرگز نیز شروع نخواهید کرد.
اگر از قبل تیمی دارید،این روش انتقال آرام و همواری است.
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
نوشته شده توسط؛سسیلیا میس،۱۹آگوست ۲۰۱۹
آیا تاکنون یک آگهی شغلی را خوانده اید که به جستجو برای فردی کمال گرا پرداخته باشد؟بی شک شرکت استخدام کننده باید بهترین قصد و غرض ها را از چنین استخدامی داشته باشد:منظور آن شرکت استخدام کسی است که به سختی کار می کند تا کار به درستی انجام شود.اما اگر واقعا" متقاضی فردی کمال گرا باشد،متاسفانه،حتی بر اصلا" انجام ندادن کار ریسک می کند.
کمال گرائی یکی از آن ویژگی های آب زیر کاهی است که می تواند شما را یا به سمت اقدام جدی سوق دهد یا توانائی تان برای به سرانجام رساندن حتی بنیانی ترین وظایف را فلج کند.اغلب،کسانی که در کشمکش با کمال گرائی هستند دارای مشکلات رها کردن کنترل هستند.درون آنها ترس ریشه دار عمیقی از شکست وجود دارد.در تضاد با آنچه که دیگران منطقی می دانند ،کمال گرایان ناسالم بر این باورند که اگر هر اما و اگری را در نظر بگیرند،می توانند اطمینان حاصل کنند که هر کاری به آنها محول شود بدون از شکست انجام می شود.یا وقت خیلی زیادی صرف طراحی و تحقیق می کنند بطریقی که هیچ کاری را هرگز در وحله اول آغاز نمی کنند.
برخی توصیه ها برای تمرکز مجدد بر تمایلات کمال گرائی خودتان جهت هدایت آنها به سمت مفرهای بهتر بشرح ذیل هستند:
۱)پذیرفتن نتیجه و پیامد
اگر در کشمکش با فکر پذیرفتن کاری برای تکمیل هستید که در خصوص نتیجه آن ۱۰۰درصد احساس اطمینان نمی کنید،لیستی از بدترین سناریوها خلق کنید.آیا شغل تان را از دست خواهید داد؟آیا شهرت تان ضایع می شود؟آیا ورشکست خواهید شد؟احتمالا " نه،اما آیا نشخوار فکری راجع به این پروژه ،شما را از کار مهم دیگری باز می دارد؟
کاملا".این سوالات وسواسی و ترسناک می توانند فلج کننده باشند.
۲)دیدگاه فکری خود را تغییر دهید
جنبه مثبت کمال گرائی این ایده است که شما مالک انگیزشی و سطحی از توجه و دقت تفصیلی هستید که همتایی ندارد.با این وجود،مشکل هنگامی اتفاق می افتد که چنان به جزئیات مشغول می شوید که در دیدن آنچه واقعا" در تلاش برای خلق آن هستید دچار قصور می شوید.با دلسوزی و ترحم درک کنید که کمال گرائی نه یک کلمه زشت و نه هم صفتی سزاوار مدال است.
۳)وقف و فداکاری در مقابل وسواس
کارآفرینان،بویژه کارآفرینان جدید دارای اشتیاقی عمیق برای عرضه محصول یا سرویس خودشان به دنیا دقیقا" بر اساس تصور خودشان هستند.این نوع تصور و وقف احتمالا" در گزینش این مسیر به آنها کمک می کند.یک هدیه و موهبت است.اما بد را با خوب در نیامیزید.خود را وقف کامل کاری کردن و دقت زیاد با وسواس ونشخوار فکری برابر نیستند.
۴)انرژی خود را عاقلانه کانالیزه و جهت یابی کنید.
اغلب اوقات،انجام کاری با ارزش تر از انجام دقیقا" درست آن است.معنای اصلی کمال گرا بودن چیست، در مجموع،آیا کار کامل تان هرگز علنی و آشکار می شود؟برخی کارآفرینان ممکن است برای رهایی از فکر یک پروژه دچار مشکل باشند،در اینصورت بمراتب دور از نقطه بهره وری و اثر بخشی مطلوب هستند.توجه خودتان را از چه کارهای نیازمند توجه دیگری دریغ کرده اید.حال آنکه به ترمیم کار دیگری که باید روزها قبل آن را انجام می دادید مشغول شده یا نسبت به آن وسواس دارید؟
۵)از دست دادن کنترل
یک استراتژی برای بهبود کمال گراها واگذار کردن کارهایی به آنها است که سابقا" برایشان فلج کننده بودند.اگر از قبل تیم آماده ای دارید،این روش باید انتقال نرم و روانی باشد. اعضای تیم را بدین علت استخدام کردید که از قبل دارای دانش و مهارت های ضروری جهت کمک به موفقیت کسب و کارتان بودند.اجازه دهید کارهایشان را انجام دهند،اما درک کنید که اشتباهات هم اجتناب ناپذیرند.
تجارب سه کارآفرین ممتاز در خصوص کنترل و مدیریت کمال گرائی بشرح ذیل هستند:
۱)مدیر عامل و بنیان گذار شرکت ModernWell ایالت مینهوستا،بعنوان یک کارآفرین ، بر این باورم که صادق بودن راجع به کشمکش هایم با کمال گرائی در خلق و رشد شرکت عظیم ما سودمند بوده است.اگر چه کمال گرائی می تواند با نقاب "سخت کوشی"،"جزئیات محور"و "حفظ استانداردهای بالا"که همه دارای اهمیت هستند ظاهر شود،اما جنبه های منفی آن می تواند موجب تنزل سطح یک شخص یا شرکت گردد.
احساس شناوری در آب های ناشناخته و نیاز به تصمیم گیری با استفاده هم زمان از دانش و قوه شهود اغلب بدون از هیچ اطمینان واقعی می تواند برای هر کسی دردناک باشد.بخاطر دارم که خیلی اوقات با شوهرم مشکل داشتم و می گفتم"نمی دانم در حال انجام چه کاری هستم.این وضعیت کاملا" ترسناک و گیج کننده است." و او که برای سه دهه گذشته شرکتی را اداره می کند،همواره تقریبا" اینگونه پاسخ می دهد که "به دنیای اداره یک کسب و کار خوش آمدید،من هر روز چنین احساسی را تجربه کرده ام."
ادامه دارد
به هر حال،رهبران تیم باید نرم ها و مقصود بحث را روشن سازند وگرنه با ده دقیقه دشوار و بی لطافت مواجه می شوند چون هرکسی منتظر است تا دیگری صحبت کند.
یکی از تیم هایی که با آن مواجه شدیم در این زمینه از تاکتیک مناسبی برخوردار بود:اعضای تیم در ابتدا با یک فیلم ویدیویی از طریق کامپیوتر رو میزی همدیگر را ملاقات و در ارتباط با محیط کارشان به یکدیگر تورهای مجازی می دادند.بدین طریق بسادگی با چرخاندن دوربین پیرامون اتاق،قادر بودند که محیط کارشان شامل چیزهایی که احتمال دارد موجب حواس پرتی یا بروز اختلال در تمرکز شوندمانند همکارانی که نزدیک به هم در یک فضای باز نشسته اند یا یک دستگاه فتوکپی دم دست را به همکاران دور دست نشان دهند.پس از این تور اعضای تیم دریافتند که بهتر قادرند تا نگرش ها و رفتار همکاران دور دست خویش را تفسیر و درک کنند.
*ارزیابی تیم
با چهار شرط توانمند ساز از ابتدا دستور العملی برای ساخت تیمی اثربخش بسازید.اما حتی اگر وارث یک تیم موجود هستید،می توانید با تمرکز بر چهار شرط بنیادی زمینه موفقیت آن را مهیا سازید.
اما چگونه دریابید که تلاش هایتان در حال اثر گذاری هستند؟هاکمن بدین منظور ارزیابی اثر بخشی تیم با سه معیار خروجی،توانائی همکاری و همدستی و رشد فردی اعضا را پیشنهاد داد.ما دریافته ایم که این معیارها هنوز هم قابل استفاده می باشند،لذا توصیه می کنیم که با گذر زمان رهبران از آنها برای سنجش تیم های خودشان استفاده کنند.روش ایده ال ترکیبی از پایش سطحی منظم برای نگهداری پیشگیرانه و چک های با فواصل زمانی طولانی تر اما عمیق تر در مواقع بروز مشکلات است.
برای پایش مداوم،ما یک چک سریع و ساده را توصیه می کنیم:هر چند ماه،تیم خودتان را بر اساس هر یک از چهار شرط توانمند ساز و همچنین سه معیار اثربخشی تیم ارزیابی کنید.بطور ویژه به شرط با پایین ترین امتیاز و نیز اثربخشی با پایین ترین امتیاز بنگرید و ببینید که چگونه با هم ارتباط دارند.نتایج نشان خواهد داد که تیم کجا بر روی مسیر مناسب جهت حصول به نتیجه مطلوب است و کجا هم ممکن است بزودی با مشکلاتی مواجه شود.
اگر به تشخیصی عمیق تر شاید در مواجهه با عملکردی ضعیف یا یک بحران نیاز دارید،یک ساعت یا بیشتر را به انجام یک ارزیابی مداخله ای اختصاص دهید.بدقت ارتباطات بین شرط توانمند ساز و معیار اثر بخشی با کم ترین امتیاز را بررسی کنید؛مدیرانی که چنین کاری می کنند معمولا" روابط روشنی بین آن دو مورد کشف می کنند که بیانگر مسیری رو به جلو است.
شما می توانید هم چک سریع و هم مداخله عمیق تر را خودتان انجام دهید یا با تفویض اختیار به همه اعضای تیم جهت ارزیابی مجزا، صف بندی کلی را بسنجید.برای چک تیمی،باید نتایج را بصورت گروهی مقایسه کنید.برای یک مداخله تیمی،می توانید با برگزاری کارگاهی تمام و کامل یعنی جائیکه همه اعضا برای بحث و مقایسه نتایج گردهم می آیند اثر را افزایش دهید.چنین روشی نه فقط به شما اطلاعات کاملی می دهد،بلکه نقاط کور بالقوه را هم روشن می سازد،اما اختلافات در دیدگاهها را هم آشکار و حوزه هایی را برای بحث می گشاید.ما دریافته ام که از طریق فرآیند مقایسه مکرر ارزیابی ها ی یک رهبر با تیم،و اعضای تیم با همتایان خودشان عمیق ترین بینش ها بروز می کنند.
کار تیمی هرگز آسان نبوده است،اما در سال های اخیر پیچیده تر شده است.و بنظر می رسد روندهایی که آن را مشکل تر می سازد بطور محتمل ادامه دارند.چون تیم ها بطور فزاینده ای در حال جهانی،مجازی و پروژه محور شدن هستند.انتخاب یک روش اصولی برای تحلیل چگونگی وضعیت تیم تان برای موفقیت و شناسایی جائیکه بهبودهایی مورد نیاز است می تواند اثر عظیمی داشته باشد.
منبع؛ http://hbr org
ترجمه و تلخیص؛ غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.