توانایی سلب مسئولیت از طریق مقصر دانستن دیگران، فرد را برای مدتی از سرخوشی لحظه ای و حس برتری اخلاقی برخوردار می کند.
متاسفانه یکی از اثرات جانبی اینترنت و شبکه های اجتماعی این است که خیلی راحت تر می توان مسئولیت حتی کوچکترین تخلف ها را به گردن گروه یا شخص دیگری انداخت.
در برخی جمع ها حتی نشان با کلاسی است. باز نشر بی عدالتی ها در مقایسه با سایر رویدادها، توجه و همدردی بسیار بیشتری در شبکه های اجتماعی به خود جلب می کند.کسانی که قادرند دائم احساس قربانی بودن کنند، بدین طریق مقداری توجه و همدردی دریافت می کنند.
امروزه مد قربانی بودن ثروتمند و فقیر و چپ و راست نمی شناسد. ممکن است هر گروهی به دلیلی احساس برخورد ناعادلانه کند و بر سرخوشی های خشم اخلاقی حاصل از این احساس سوار شود.
فضای رسانهای فعلی این واکنش ها را هم تقویت و هم تداوم می بخشد. به هر حال برای کسب و کارشان خوب است. نویسنده و مفسر رسانه ای، رایان هالیدی، این وضعیت را «هرزه نگاری خشم» می ماند. برای رسانه بسیار راحت تر و پرسودتر است که بجای گزارش درباره داستان ها و مسائل واقعی، برود موضوع نسبتاً غیر عادی یا توهین آمیزی را بیابد و آن را برای جمعیت زیادی پخش کند و خشمی تولید کند. بعد آن خشم را دوباره برای همگان پخش کند؛ به گونه ای که بخش دیگری از جمعیت را خشمگین سازد. این کار، نوعی «پژواک مزخرفات» به راه می اندازد که میان دو جبهه خیالی پس و پیش می شود، در حالی که مردم را از مشکلات اجتماعی واقعی منحرف می کند. راز اینکه ما بیش از هر زمانی به لحاظ سیاسی دو قطبی شده ایم در همین حقیقت نهفته است.
بزرگترین مشکل رواج خود قربانی پنداری این است که توجه را از قربانیان واقعی منحرف می کند. مثل داستان چوپان دروغگو است. هر چه تعداد افرادی که بخاطر کوچکترین تخلف ها خودشان را قربانی اعلام می کنند بیشتر باشد، دیدن قربانیان واقعی سخت تر خواهد بود.
مردم به خود قربانی پنداری اعتیاد پیدا می کنند؛ چون سرخوشی موقت به آنها می دهد. هر چه باشد ، حق به جانبی و برتری اخلاقی، حس خوبی دارد.
با کمال تأسف باید اذعان نمود که چند سالی است، حق وحقوق نفتی ها ماده مخدر معتادان به خود قربانی پنداری و فست فود اصحاب رسانه ای شده است که مایه و جسارت پرداختن به داستان های واقعی را نداشته و ندارند. بلکه هنر آنها فقط و فقط در «هرزه نگاری خشم« و «پژواک مزخرفات» با رسانه ای کردن عدد و رقم سقف مطالبه نفتی ها خلاصه شده است!
حال آنکه، اگر چه کم نیستند سازمان ها و نهادهایی که پرسنل آنها البته مطابق با قانون و شرایط کار شاید بمراتب بیش از پرسنل نفت حقوق و مزایای جانبی می گیرند. ولی بنا به هر دلیل ممکن در حوزه کار اصحاب رسانه جسور موصوف نیستند!
فراتر اینکه، نباید فراموش کرد که حقوق پیام سازمان به پرسنل است مبنی بر اینکه اگر می خواهید مقدار بیشتری بگیرید باید در سطوحی که بسته به وضعیت سازمان و سایر شرایط تعریف می شوند رشد کنید.
سطوح باید مثل قانون اساسی سازمان باشند و زود تغییر نکنند. رشد در هرم نردبانی آنها بر اساس دانش فنی و مهارت های مدیریتی است.
اصلأ سیستم سطح بندی که بخشی از آن سیستم حقوق و دستمزد است برای شفافیت سازمانی است. چنین سیستمی جلوی بحث و مشاجره و در نتیجه اتلاف توان و پتانسیل پرسنل را می گیرد.
لذا، پرداخت حقوق و مزایا بر اساس ارزیابی مستمر دانش فنی و مهارت های مدیریتی، پیام روشن سازمان به پرسنل برای تقویت مهارت های مدیریتی و تخصصی توأم با همدیگر یا به فراخور نیاز سازمان و قابلیت های فرد بصورت مجزا است.
علاوه بر آن، در بدو استخدام هر فردی با توجه به شرایط کار، سیستم حقوق و دستمزد، چشم انداز آینده شغلی و حرفه ای و از همه مهم تر استعداد ها و توانمندی هایش از میان سازمان های مختلف انتخاب می کند و گاه با عبور از خوان های متعدد موفق به جذب در سازمان مطلوبش می گردد.
از اینرو، جماعتی که امروز اغلب در نیمه آخر دهه سوم و یا نیمه اول دهه چهارم به خدمت در عرصه های کاری و جغرافیایی متنوع نفت مشغول هستند. در عنفوان جوانی برای گذران زندگی حرفه ای با گذر از مراحل سخت و البته اطلاع از سختی کار در شرایط بسیار نامساعد و نیز چشم انداز آینده حقوق و مزایا، نفت را برگزیدند، جهادگرانه هم خدمت کردند، اسمزی رشد کردند و بر اساس استانداردهای اصولی، مهارت های متنوع مورد نیاز صنعت را کسب و بر آن اساس هم واجد شرایط دریافت حق و حقوقی شدند.
لکن، اکنون آنگونه که وزیر نفت دولت چهاردهم به حق عنوان کرده اند بواسطه« کاستیهای قدیمی و تازه، نواقص موجود در ساختارها و نیز رویکردها، رویه ها و تفسیرهایی که به مشکلات دامن زده اند و بالتبع بر سفره آنها و خانواده شان تأثیر گذاشته و بی مهری ها و غفلت هایی که در گذشته بنا به هر دلیل و با هر توجیه و تفسیری رخ داده اند.» بناچار و بر خلاف میل باطنی پرچم مطالبه گری بر افراشته اند!
اما در واقع مطالبه آنها آنگونه که برخی عنوان می کنند نه فقط مربوط به رقم خاصی بعنوان سقف، بلکه توقف شخم زدن سیستم حقوق و دستمزد، شفافیت سازمانی، مخدوش نکردن پیام روشن سازمان به پرسنل در ارتباط با حقوق و در واقع عدم کسر حقوق است.
باشد که مدیران دلسوز دولت چهاردهم درد را تشخیص و درمان مناسب را تجویز کنند!
غریب واحدی پور
توتم نیوز
تروما بطور کامل بهبود نمی یابد، اما نباید شما را کنترل کند.
نکات کلیدی:
۱) ترومای پردازش نشده می تواند منتج از هر رویدادی باشد که موجب می شود فرد احساس تهدید یا در معرض خطر قرار گرفتن کند.
۲) علائم ترومای پردازش نشده اغلب به شکل نشانه های فیزیکی، احساسی یا روانی رنج آور آشکار می شوند.
۳)گام هایی برای بهبود ترومای پردازش نشده شامل شکستن سکوت و گردآوری پشتیبانی است.
تصور زندگی که تروما آن را متأثر نساخته سخت است.
ترومای فقدان و آسیب، ترومای رنج اجتماعی مانند قلدری یا نژاد پرستی، ترومای محنت و سختی مالی یا طرد شدگی و این لیست ادامه دارد.
چگونه از تروما بهبود می یابید؟ فرآیند رها شدن از چنین زخم های عمیقی چیست؟
*نشانه های تروما
سال ها قبل، روز آفتابی خاصی در مسیر رانندگی به سمت یک تفرجگاه صحرائی به اتفاق همسر و کودکانم با همدیگر مشغول گفتگو بودیم که ناگهان راننده ماشین سنگین هیجده چرخی که در حال پیام بازی با دوست دخترش بود از عقب به ماشین ما برخورد کرد.
از میان جام شکسته ماشین می دیدم که خورشید هنوز در حال درخشیدن است. اما مینی ون هوندای محبوب مان که در خاطرات خوش خانواده نقش برجستهای ایفا می کرد بر روی یک طرف در عمق دره ای افتاده بود.
بطور چشمگیری فقط از دردها و کبودیهایی رنج بردیم. اما تا امروز، موقعی که در بزرگراهی رانندگی می کنم و کامیونی از کنارم عبور می کند، قلبم تندتر می زند و از ناحیه شکم احساس ضعف و عصبی بودن می کنم.
آن اثر تروما است: رویدادی موجب می شود تا احساس تهدید و قرار گرفتن در معرض خطر کنید و مملو از ترس و پانیک شوید.
مهم نیست که خطر واقعی یا تصوری باشد. احساسات بجا مانده از تروما همراه با عقل و استدلال نیستند. تروما مصون از منطق است.
*ترومای پردازش نشده چیست؟
اتفاق ترومایی هر چه باشد، بی شک بصورت دردناک و تهدید کننده حس می شود.
بدین علت ممکن است برای گذر از آن، دفن کردن و سپس خارج سازی آن از آگاهی خودتان بسیار با شتاب عمل کنید.
منکوب سازی تروما لزوماً مشکل ساز نیست. امکان دارد که آمادگی پرداختن به آن را نداشته باشید. بعلاوه اوقاتی وجود دارد که ذهن از شما در مقابل تروما حفاظت می کند و با بازنویسی مجدد یا حتی حذف کامل خاطره تا کسب آمادگی برای مواجهه از شما در مقابل آن دفاع می کند.
علائم ترومای پردازش نشده غالباً بصورت ذیل آشکار می شوند:
۱)علائم فیزیکی: تپش های قلب، عرق ریختن یا لرزش
۲)علائم هیجانی: پانیک، احساس به دام افتادگی یا وحشت زدگی
۳)علائم روانی: اجتناب از موقعیت هایی که تروما را تحریک می کند.
*بهبودی از ترومای پردازش نشده
در این ارتباط حقیقت تلخی وجود دارد: تروما نمی تواند بطور کامل رفع شود. لکن مدیریت و کاهش اثرات تروما بطریقی که دیگر شما را کنترل نکند امکان پذیر است.
موقعی که برای پرداختن مستقیم به تروما آماده باشید، ممکن است علائم ذیل را تجربه کنید:
۱) خاطرات زنده شده، گاهی اوقات بخش هایی از خاطرات تروما شروع به آشکار شدن می کنند. این ها تیکه ها و اجزائی از رویداد هستند که تاکنون باید سربسته می ماندند.
۲) افزایشی در احساسات رنج آور، ممکن است دوره های کوتاه مدت و شدید اضطراب، علاوه بر آن اشکالات خواب، کابوس ها، ناآرامی، اختلال وسواس فکری-عملی یا رفتارهای افسردگی را تجربه کنید.
۳) اشتیاقی برای گفتگو، پس از مدتی، ناگهان ممکن است بخواهید که راجع به تروما گفتگو کنید. گفتگو راجع به آن می تواند تسکین دهنده باشد چون احساسات محبوس شده را رها می کنید.
*گام هایی به سمت پردازش تروما
۱)وقایع نویسی، نوشتن افکار، احساسات و خاطرات می تواند به شروع درک شان، جدایی از آنها و کسب سطحی از سلطه بر آنها کمک کند.
۲)شکستن سکوت، جزئیاتی از ترومای خودتان را با کسانی در زندگیتان در میان بگذارید که درک تان کرده و از شما پشتیبانی می کنند. هیچ کسی نباید تروما را به تنهایی پردازش کند.
۳)زمان تفکر راجع به تروما را محدود سازید. از فکر کردن وسواسی مداوم، نشخوار فکری و تفکر خیلی زیاد اجتناب ورزید. هنگام وقایع نگاری یا تفکر راجع به حادثه، زمان را محدود سازید. یک تایمر تنظیم کنید، به سالن ورزشی بروید و خود مراقبتی را تمرین کنید. ریلکس باشید.
۴)با یک تراپیست(درمانگر)گفتگو کنید. تراپی(مداوای روانی) هدیهای است که به خودتان می دهید. یک تراپیست حرفه ای می تواند راهنمایی ، پشتیبانی و ابزارهایی برای کمک به بهبود شما عرضه کند.
۵) به یک گروه درمانی ملحق شوید. کمتر چیزی به اندازه اتاقی مملو از افراد که فضایی برای درک بدون از قضاوت درد تان و نیز پشتیبانی محبت آمیز عرضه می کنند حمایتی و دلگرم کننده است. در گروههای درمانی هفتگی ام، با همدیگر بطور منظم به ترومای پردازش نشده می پردازیم. افراد موقع رشد با دیگران، سریعتر رشد می کنند.
۶)با خودتان مهربان باشید. بطور عمیق به کار احساسی دیدار مجدد با زمانی مشغول هستید که ممکن است عمده زندگی احساسی تان را تشکیل داده باشد. بهبود را قبل از کسب آمادگی مطالبه نکنید. مهربانی و پاداش دادن به خود را تمرین کنید.
۷) شتاب نکنید. در تکمیل پروسه شتاب نکنید. روزهایی وجود دارد که می خواهید بر روی موضوع کار کنید و روزهایی که نمی خواهید. زمان های استراحت داشته باشید. به تعطیلات و مرخصی بروید. تروما را کنار بگذارید و بعداً با آن دیدار کنید. هیچ دلیلی برای احساس فشار روانی وجود ندارد.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.