محضر مبارک رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر پزشکیان
باسلام و احترام؛ غریب واحدی پور مدیر سایت خودگردان توتم نیوز«totamnews.ir» با قدمتی بیش از یک دهه، فارغ التحصیل مهندسی بر ق از دانشگاه علم و صنعت ایران در اولین سال های دهه هفتاد، کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک با معدل الف از دانشگاه علوم و تحقیقات ایران و نویسنده و مترجم حداقل با ۲۰ جلد کتاب چاپ شده و در نوبت چاپ در حوزه های مختلف فنی، ایمنی صنعتی، مدیریت، روانشناسی، سیاسی و اجتماعی هستم.
آخرین و صد البته نه کم اهمیت ترین ایتم این رزومه فست فودی، کارمند فنی شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری با قریب به سه دهه تجربه کاری و افتخار همکاری با صنعت مردانی است که در دور افتاده ترین، محروم ترین و از جمله گسترده ترین مناطق نفتی کشور با گستردگی ۲۵هزار کیلومتر مربع در سه استان کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و بوشهر واقع در ۱۲۵ کیلو متری اهواز، با راهبری عملیات تولید، فرآورش و انتقال نفت و گاز توأم با نگهداری، بهینه سازی و تعمیر کلیه تأسیسات ۴۵واحد عملیاتی مربوط به ۸میدان نفتی؛ تولید ۲۰درصد نفت کشور، حدود۳۰درصد مایعات گازی خوراک پتروشیمی بندر امام ماهشهر و تولید روزانه ۱۱۰۰۰بشکه نفتا جهت بخشی از خوراک مورد نیاز شرکت پتروشیمی بوعلی، فقط بخشی از بار سنگینی است که بر دوش آنان و خانواده هایشان سنگینی می کند.
رب النوع وفاق، نه سن و سالم اقتضای خودستایی می کند و نه هم در سیستم رانت و رابطه ای که حتی عزم راسخ، صداقت و سیره علی گونه جنابعالی هم چاره سازش نبوده و نیست، قابلیت و توانمندی عامل ترفیع و پیشرفت می شود!
اما این مقدمه به ظاهر نامربوط را نقل کردم تا اذعان کنم که طلسم صداقت و صراحت را به بهایی گزاف بدست آورده ام، ولی هرگز از هزینه کردن آن برای پیگیری مطالبات و درد و رنج هم رنج و هم دردان نفتی ام شرمسار نبوده و نیستم:
وزیر خوش نام حوزه سلامت در دولت اصلاحات؛ اگر چه از بد روزگار بر تارک هر کوی و برزنی که نفت جوشیده و می جوشد؛ محرومیت، دور افتادگی و شرایط سخت هم نقش بسته و می بندد. ولی نام آغاجاری یعنی همان دیاری که بیشتر با رکورد دمای آن در گرمای طاقت سوز تابستان شناخته شده است و روزی پایتخت نشینی با تبسم تلخی بر لب گفتند؛ تام و جری شنیده بودم ولی آغاجاری هرگز، بد جوری با رنج و محرومیت عجین شده است!
تاسیسات و تجهیزات فرسوده از جمله خوردگی، پوسیدگی و زنگ زدگی لوله ها و مخازن نفت خام و عدم بازسازی و بهسازی آنها باضافه مستهلک بودن ماشین آلات و تجهیزات تولید، اغلب شرکت های نفتی علی الخصوص شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری را با ریسک های ناشی از عدم ایمنی و بالا رفتن هزینههای تعمیر و نگهداری تاسیسات و تجهیزات مواجه کرده است. تا حدی که در چنین شرایطی تولیدی که شرح آن گذشت عمدتاً با هزینه کردن از روح و روان پرسنل حاصل می گردد.
مضافاً اینکه، ماهیت و پیچیدگی عملیات و شرایط سخت و حساس تولید نفت و گاز و همچنین اقلیم و جغرافیای خاص همچون گرما، کمبود آب آشامیدنی، آلودگیهای شیمیایی و مشکلاتی دیگر چون کار در محیط های نفتی و استنشاق گازهای مضر استخراجی از چاههای نفت، سلامت جسمی کارکنان و گاه خانواده آنان را با تهدید جدی مواجه کرده است. تا آنجا که بعضاً فرآیند عملیات و تداوم تولید و فرآورش با ریسک زیادی برای آنان همراه هست!
از سوی دیگر، نگرش و تفکر تولید محور موجب عدم هزینه کردن برای تشکیل کمیته ریسک و واحد مدیریت و سیستم ارزیابی ریسک شده است. لذا، برنامه ریزی یکپارچه ای جهت پیش بینی مخاطرات با توجه به شرایط و تحولات آتی صورت نگرفته و نمی گیرد. در نتیجه واکنش مناسب و در خوری در برابر ریسک های بالقوه ای که می تواند تاثیرات منفی بر سلامت کارکنان و اغلب خانواده های آنان داشته باشد متصور نیست! علاوه بر آن، ساز و کارهای کافی برای شناسایی ریسک های برون سازمانی و پیامد ریسک های مرتبط با زندگی کارکنان و بالتبع تولید هم وجود نداشته و ندارد.
صد البته، چنین مواردی در اکثر مناطق نفتی کم و بیش وجود دارند، لکن آغاجاری را بعنوان نمونه آورده ام.
با این همه، رنج مضاعف این است که متأسفانه و بطور ویژه در دولت قبل با قانون مصطلح شده در بین نفتی ها بنام« سقف ظالمانه» تمام رشته های دلسوزانی که طی سال های گذشته با افزودن ایتم هایی به حقوق و دستمزد قصد کاستن از درد و رنج محرومیت و سختی کار در حوزه های نفتی ویژه ای چون آغاجاری را داشتند، یک شبه پنبه گردید!
فراتر اینکه، صدای اعتراض بیش از یکساله پیش کسوتان و کهنه صنعتگران هم همه جا شنیده شد، ولی در بین دولتیان و وزارت نشینان وقت نه فقط با کم محلی، بلکه حتی با بی محلی مطلق مواجه گردید! در نتیجه، باورمان شد که تغییر و مطالبه ما جدای از تغییرات و مطالبات توده مردم نیست و فقط با تغییر سکاندار پاستور امکان پذیر است!
بنابراین، امثال منی که مویرگی اصلاح طلب بوده و هستم، بعلاوه از دیر باز مجذوب شخصیت کاریزماتیک جنابعالی بوده ام، با فرصت استثنایی حضورتان در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری تیر ماه ۱۴۰۲، رگ و پوستم جانی دوباره گرفت!
لذا، نه فقط در جمع محافل عمدتاً نفتی فریاد زدم، بلکه در سایت توتم نیوز نوشتم و در محافل گسترده مجازی هم به اشتراک گذاشتم که«...در موقعیت بسیار خطیری که کاندیداهای جناح رقیب در سال های اخیر هر کدام به طریقی در عرصه تصمیم گیری و تصمیم سازی کشور حضور داشته اند، در نتیجه تفکر آنها از جمله عوامل خلق مشکلات فعلی بوده است. اعتماد دوباره به آنها، ضمن اینکه مصداق بارز «آزموده را دوباره آزمودن»است، آنگونه که آلبرت اینشتین هم گفته اند، مصداق بارز کار بیهوده، رجوع به تفکر خلق کننده مشکل برای رفع مشکل هم هست!»
از اینرو، اگرچه حضرتعالی وعده کمی و عددی به هیچ قشری از جمله نفتی ها ندادید، ولی اطلاع از سیره فکری، کارنامه کاری، جمع همراهان و دیدگاه روشن تان مبنی بر پر کردن شکاف حقوق و دستمزد با تورم کفایت می کرد تا ما علاوه بر دل بستن به پیگیری مطالبات ملت، بطور ویژه هم چشم انتظار تحقق مطالبات خودمان در دولت چهاردهم باشیم!
صد البته، پیام دلگرم کننده وزیر محترم نفت در آغازین روزهای حضور در وزارت و پیگیری هایی که نتایجی هم بدنبال داشت، همه بیانگر آن بود که اشتباه نکرده ایم. لکن، ضمن اینکه مشکل بطور کامل رفع نگردید، شتاب افزایش تورم باز هم شکاف حقوق ما با تورم را ژرف تر کرد!
پزشک جمهور! جالب اینجا است که با سیستم غیر علمی و ظالمانه فعلی، هر چه تجربه و بالتبع دانش ضمنی بهتر و مطلوبتر و منطقه محروم تر باشد، اثر پذیری از فیلتر سقف و درنتیجه کاهش حقوق دریافتی بیشتر و بیشتر می شود!
در حالیکه، هر چه فرآیند کاری پیچیده تر باشد، دانش و تجربه بیشتری برای ریسک یابی و شناخت کار بحرانی به منظور جلوگیری از حوادث در صنعتی مورد نیاز است که بنا بر آنچه که عنوان شد بطور ذاتی و بواسطه شرایط ویژه از جمله تحریم اجنبی، قدمت و فرسودگی تجهیزات و از همه مهم تر کمبود نیروی انسانی توانمند در شرایط فعلی بمراتب بیشتر مستعد بروز حوادث پر هزینه ای است که بعید نیست پیامدهایی چون حادثه تاریخی و بسیار مصیبت بار نشت مواد شیمیایی در کارخانه بوپال هندوستان داشته باشند!
جناب آقای رئیسجمهور ؛ سخن خلاصه کرده و از جنابعالی که قلب و روحم به دلسوزی ات گواه می دهد به نمایندگی از نفت مردان دلسوز وطن در هر کوی و برزن نفتی، عاجزانه می خواهم که در راستای حفظ و نگهداری نیروی انسانی متخصص و باتجربه و همچنین ایجاد رضایت شغلی و انگیزه کاری آنها و افزایش راندمان تولید، با توجه به ماهیت کار و شرایط آب و هوایی مناطق نفتی، بطور ویژه دستور پیگیری موضوع را صادر فرمائید تا ریسک بزرگ و پنهان کاهش انگیزه و دغدغه زایی قهرمانان گمنام تولید از صنعت کهن نفت رخت بربندد، چرا که شرایط نهان شبیه مین های زمینی پنهان منتظر موقعیتی مناسب برای خرابی و ویرانی هستند!!
با تقدیم احترام
غریب واحدی پور
توتم نیوز
دیماه۱۴۰۳
۰۹۱۶۶۵۳۱۳۱۹
جناب آقای تاجگردون نماینده محترم شهرستان گچساران موسوم به بام نفت ایران
باسلام و احترام؛ برای معرفی خودم فقط به همین بسنده می کنم که نویسنده و مدیر سایت توتم نیوز(totamnews.ir) و کارمند شرکت بهره برداری برداری نفت و گاز آغاجاری با قریب به سه دهه تجربه کاری هستم.
سال ها تحصیل در چندین دانشگاه کشور و تجربه فعالیت و نوشتن در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فنی، ایمنی، روانشناسی و مدیریتی توأم با برخورداری از نعمت هوش میان فردی موجب شده است تا به طلسمی دست یابم که به سهولت افراد اصیل را از جعلی متمایز می سازد.
جعلی ها کسانی هستند که سعی می کنند جذاب تر و قابل تحسین تر از آنچه واقعاً هستند بنظر آیند! بی شک این نوعی اختلال است که ریشه در ناکامی ها و بی کفایتی ها دارد.
حال آنکه «افراد اصیل» بیش از گفتار، بمراتب با رفتار شان سخن می گویند. همراستایی تفکر و رفتار با ارزش ها و احساسات موجب اعتماد به نفس، ثبات قدم و اغلب حتی شجاعت آنها می گردد.
جدای از برجستگی های بیشمار حضرتعالی، دفاع مثال زدنی از بازماندگان و قربانیان سقوط هواپیمای تهران- یاسوج که در جریان استیضاح وزیر کار وقت همه خط و مرزها را در هم نوردیدید و حتی جلوی صاحب نفوذان هم فکر خود نیز مردانه سینه سپر کردید. چنان تصویر ذهنی ماندگاری از شخصیت اصیل تان در ذهنم ساخته است که در مجلس کمتر کسی را یارای رقابت با چنین تصویری می یابم.
لذا، فقط همین کفایت کرد تا از میان مدعیان کثیری در خانه ملت، اژدهای درونم فقط رخصت مکاتبه با شما را بدهد!
جناب آقای تاجگردون، همانگونه که مطلع هستید چند سالی است که قانون موسوم به سقف حقوق با سلب امنیت مالی بخش قابل ملاحظه و اثر گذاری از پرسنل شرکت نفت، نشاط و شادابی را نه فقط از نفتی ها و خانواده بلافصل آنها، بلکه از شهرهای نفتی که بی شک شهرستان حوزه انتخابیه جنابعالی هم در زمره آنها است ربوده است. اندک تردیدی ندارم که جنابعالی بیش از هر کس دیگری اثر عقب ماندن حقوق کارکنان نفت از تورم شدید را بر رکورد و سکون حاکم بر بازار و در نتیجه کل شهری که با تکیه بر نفت شکل گرفته و توسعه یافته است، درک می کنید.
این در حالی است که اکنون درست یا نادرست خیلی از نفتی ها حضرتعالی را مقصر اصلی تدوین قانون موسوم به سقف و کاهش مزایای بازنشستگی نفتی ها می دانند، در نتیجه، گاه چنان تصویری از شما به نمایش گذاشته می شود که اگر چه مایه رنجش خاطر دوستان می گردد، ولی دفاع از شما و تبرئه تان را هم برای آنان بسیار دشوار می سازد!
رئیس توانمند کمیسیون برنامه و بودجه پارلمان! علاوه بر موارد صدر الاشاره، نماینده مطلع و دلسوزی که اکنون بیش از هر عصر و زمانی رسالت نانوشته نمایندگی زاگرس نشینان بر دوش او سنگینی می کند، هم او که طنین فریادش در استیضاح وزیر همسو در جریان سقوط هواپیمایی که حتی خیلی به حوزه انتخابیه او مربوط نمی شد هنوز در گوش ها طنین انداز است، نمی تواند در قبال وقوع حوادث بالقوه جدی و پر هزینه نه فقط برای نفتی ها، بلکه برای جوامع پیرامونی در صنعت پر ریسک نفت در شرایط کنونی بی تفاوت باشد، حوادثی که سلب انگیزه و کاهش توان نیروهای پر توان دخیل در شناسایی ریسک ها و چاره جویی برای رفع آنها بر شدت احتمال وقوع شان می افزاید.
میر شکار بودجه و برنامه ریزی! خیلی از مزایایی که زمانی اختصاصی نفت بودند، اکنون در اغلب مناطق نفتی غیر انحصاری شده و بنحو احسن با دیگران به اشتراک گذاشته شده و می شوند، ولی درد ورنج تولید و انتقال نفت و فرآوردههای آن، فقط و فقط مختص و ویژه نفتی ها و خانواده های آنها است، بنابراین،خیلی ها روی دیگر سکه شرکت نفتی بودن یعنی تحمل چنین درد و رنجی را هرگز ندیده و نمی خواهند ببینند!!
فراتر اینکه، اسکان در اماکن شرکتی و در اختیار داشتن خودروی شرکتی اگر در سازمان و ارگان دیگری یا از منظر دیگران مزیت است، در نفت به معنای اضطراب و دغدغه کار و تلاش را بیش از زندگی داشتن و محرومیت از روابط مطلوبی است که فقدان آنها از تجربه برخی عوارض جانسوز سلامت روح و روان هم بدتر است.
چهره شاخص مجلس و کاکای رئیس جمهور پزشکیان، با این اوصاف حق و حقوق قانونی و مزایای بازنشستگی تنها بهای زندگی ما و خانواده های ما است.
از اینرو، به نمایندگانی از همکاران و خانواده های دغدغه مند آنها مصرانه از جنابعالی که عزت و فرصتی دوباره برای خدمت یافته اید استدعا دارم که خالصانه و صمیمانه از برند و نفوذ خود در دولت و مجلس و سایر نهادها هزینه کنید تا با رفع معضل، ضمن تغییر نگاه نفتی ها نسبت به حضرتعالی، از فرو ریختن آخرین ستون های اقتدار صنعت ملی نفت کشور نیز جلوگیری کنید.
با تقدیم احترام
غریب واحدی پور
توتم نیوز
دیماه۱۴۰۳
۰۹۱۶۶۵۳۱۳۱۹
محضر مبارک وزیر محترم نفت جناب آقای مهندس پاک نژاد
باسلام و احترام به استحضار می رساند که اینجانب غریب واحدی پور از آغازین روزهای اولین ماه تابستان سال ۱۳۷۵پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه علم و صنعت ایران در رشته مهندسی برق- قدرت، کار در یکی از گرم ترین و طاقت فرساترین مناطق نفتی کشور یعنی شرکت نفت و گاز آغاجاری را آغاز و خوشبختانه، با گذر نزدیک به سه دهه تجربه کاری و اخذ مدرک کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک، هنوز هم در همین منطقه و از قضا در همان واحدی مشغول بکارم که از آنجا خدمتم را آغاز کردم.
بعلاوه، مفتخرم که بعنوان یک شرکت نفتی همواره علاوه بر تلاش برای انجام وظیفه سازمانی در حد ظرفیت و توانم، اهل قلم هم بوده و هستم، بطریقی که در کارنامه نویسندگی ام متجاوز از ۲۰ جلد کتاب چاپ شده و در نوبت چاپ در حوزه فنی برق، ایمنی، مدیریت، روانشناسی و غیره دارم. محتوای کتاب ها نیز عمدتاً برگرفته از منابع ساده و کاربردی به روز و معتبر دنیا با دغدغه تقویت نگرش ایمنی و مدیریتی نیروی کار و رفع مشکلات کار و زندگی همکاران است، قبل از چاپ هم مطالب بصورت تدریجی از طریق پلتفرم های پیام رسان مجازی متنوع با جامعه هدف به اشتراک گذاشته شده و بازخورد گرفته و می گیرم.
علاوه بر آن، در خصوص مسائل حوزه نفت هم هیچ گاه بی تفاوت نبوده و بندرت مصلحت اندیشی کرده ام. تا آنجا که به گمانم اگر نوشته های مناسبتی ام در مورد نفت را که در سایت بیش از ده ساله ام یعنی توتم نیوز(totamnews.ir) منتشر کرده ام، جمع آوری کنم کتابی قطور می شود!
صدالبته، من نمونه بمراتب کم فروغ تری از خیل عظیم همکارانی هستم که با دانش و تجربه کاری اغلب بیش از چند دهه ای خودشان نه فقط در آغاجاری که از لحاظ مهاجرت نیروی انسانی متخصص دارای رکوردی بی سابقه است، بلکه در هر کوی و برزنی که نفت وجود دارد برندی مثال زدنی از سخت کوشی، تعهد، تخصص و وجدان کاری به نمایش گذاشته و می گذارند.
جناب وزیر، در راستای دغدغه هایی که عنوان کردم، چند ماهی است به ترجمه یک کتاب ایمنی بنام «پیشگیری از حوادث جدی در صنعت» مشغول شده ام، نویسنده که آمریکایی و اتفاقاً بیش از سه دهه در شاخه ای از صنعت نفت تجربه دارد در صفحه تقدیم نوشته است،«تقدیم به قهرمانان گمنام آمریکا: زنان و مردانی که بواسطه تعهد روزانه شان در خصوص پیشگیری از حوادث جدی و پر هزینه از اتفاقات غمبار قبل از وقوع ممانعت کرده اند.»
صادقانه بگویم، اکنون در صنعت خودمان به پایان دوره «شانس شرکت»بالا است و آغاز زمان تبدیل شبه حوادث به حوادث پرتلفات و مرگبار رسیدهایم!!
به نقل از همان کتاب، حوادث بیشمار و پر هزینه در کارخانجاتی که نفرات بطور مکرر جوایز ایمنی می گیرند، بازرسی های مکرر انجام می شود و هیچ عدم انطباقی وجود ندارد، هرگز نادر نبوده و نیستند!
بی شک حفظ درک کافی از خطرات و ریسک های ناشی از ماهیت عملیات های پیچیده صنعت کهن و مملو از فرآیند نفت کشور خودمان در مقایسه با کشورهای پیشرفته بواسطه فرسودگی و قدمت تجهیزات، تحریم و شرایط اقلیمی خاص تاسیسات نفتی واقعاً سفر بی پایانی است. چنین فرآیندی بیش از آنکه با جوایز و بازرسی های تشریفاتی و شعارها و قوانین دستوری میسر گردد ، نیازمند درک، توجه به جزئیات، فداکاری و تشنگی شدید برای کسب دانش و تجربه مفید است! بی شک این همه، فقط از عهده نیروی انسانی که توصیف کردم بر آمده و بر می آید.
بنابراین، اوضاع چنین صنعتی با دیکتاتوری و پوشاندن حقایق بسامان نمی شود، به همین علت من نیز چون بسیاری از دلسوزان بویژه در نفت و گاز آغاجاری که بنا به دلایلی بیش از سایر مناطق، کارکنان آن از شخم زدن نظام حقوق و دستمزد متضرر گریدند در طی بیش از یکسال گذشته با ظهور در کسوت مطالبه گر بطرق مختلف علائم بحران بی توجهی و نادیده گرفتن نیروی انسانی اثر گذار یعنی همان قهرمانان گمنام را فریاد زدیم، زیرا مدیران اغلب از علائم هشدار بحران ها برای بروز واکنش بر انگیخته می شوند، اما پرسنل فعال در کانون فرآیند ها و نقاط کنترل با فرصت ها بر انگیخته می شوند و با پیش کنشگری مانع حوادثی می شوند که خیلی ها از واکنش در مقابل آنها، نام و نشان می گیرند.
اگر بدنبال تولید هستیم که بی شک هستیم. بیت الغزل هر پیش فرضی رفع دغدغه نیروهای متعهد، متخصص، مبتکر و خلاق موصوف است که تمام موانع تولید از جمله مانع اصلی و مختل کننده یعنی وقوع حوادث جدی و پر هزینه ای را رفع می کنند که گاه نه فقط مراکز نفتی، بلکه مناطق و سکنه پیرامونی را بشدت متأثر می سازند.
از اینرو، اگرچه در دولت جدید و به همت حضرتعالی گام هایی برای تعدیل شاه دغدغه نفتی ها یعنی سقف حقوق برداشته شد، ولی برای خیلی از همکاران مشکل همچنان باقی است!!
مضافاً اینکه، پسندیده نیست آنانکه فرصت ها را دیدند و برای نجات فردای میراث گذشته گان و دارایی آیندگان، حقایق را فریاد زدند، اکنون بعنوان متهم در پیچ وخم هیأت بدوی باشند، ولی کسانی که بصیرت و جرأت حضور در مطالبات را نداشتند اغلب بر صدر نشینند و قدر ببینند!
به همین علت، به نمایندگی از صنعتگرانی که خود را نماینده آنها در وزارت نفت خوانده اید از جنابعالی مصرانه می خواهم که ضمن دستور پیگیری اکید برای استمرار تلاش ها جهت حذف قانون غیر علمی و نسنجیده موسوم به سقف حقوق، ترتیبی اتخاذ فرمائید تا پرونده مطالبه گران فهیم و فرهیخته نفت و گاز آغاجاری در هیات بدوی هم کان لم یکن تلقی گردد.
با تقدیم احترام
غریب واحدی پور
نفت و گاز آغاجاری
دی ماه۱۴۰۳
شماره همراه۰۹۱۶۶۵۳۱۳۱۹
متجاوز از یکسال قبل در جلسه ای شرکت کردم که نمایندگان سه حوزه انتخابیه پیرامونی شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری در بین جمع کثیری از پرسنل نفت و گاز حاضر شده بودند تا شنونده دغدغه آنهایی باشند که اغلب با متجاوز از سه دهه کار در مناطق خاص و برخوردار از حداقل امکانات زندگی، اکنون بواسطه سیاست دغدغه زایی جماعتی، دغدغه مند معیشت خود و خانواده شده بودند!
فارغ از اثربخشی جلسه، چون هر سه نماینده سردار بودند آنقدر از کلمات سردار در جلسه استفاده شد که فضا ناخودآگاه تداعی گر حضور در خط مقدم جبهه و جنگ شد. بعلاوه در ادبیات مدعوین بویژه در مواجهه با اختلالی که بعلت لبریز شدن کاسه روان همکاری در جلسه رخ داده بود بوضوح روح نظامی گری و برخورد قهری فاقد انعطاف موج می زد!!
در چنان هنگامه ای ذهنم میمون وار به صحنه ای از تبلیغات تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ برگشت که ناگهان روحانی هم کاسه روانش لبریز شد و فریاد زد که «من حقوق دانم، نه سرهنگ!»، همین سخن روحانی موجب شد تا ملت متوجه خطرات حضور روح نظامی گری در پاستور شوند و با حضور خودشان در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری تغییری شگرف خلق کنند!
این در حالی است که بهارستان یعنی جایگاه مجلسی که باید عصاره فضائل ملت و هر نماینده آن در قبال تمام ملت هم مسئول باشد بواسطه شرایطی که در این مجال قصد پرداختن به آنها نیست جولانگه سرهنگ ها و سرداران شد!
صد البته، سرهنگ ها و سرداران سرمایه های نظامی ملک و میهن برای دفاع از کیان کشور در شرایط حاد هستند، اما ادبیات و مرورگر ذهن آنها بیشتر حول و حوش دشمن و قوه قهریه می چرخد. به همین علت هم هست که گاهی موضوعی با ماهیت فرهنگی و اجتماعی در مجالس پر سردار شانس تبدیل شدن به قانون می یابد که به فرموده استاد فرهیخته ای بسان مهار سیل با سیم خاردار است!!
لذا، شگفت آور هم نیست که سرداری از اینگونه مجالس بصورت تکانشی جماعت قابل احترامی از هموطنان و از قضا هم تباران خودش را به اسرائیلی بودن تشبیه کند و ناخواسته گسل های اجتماعی را فعال سازد!
بنابراین، بجای نام بردن و سرزنش کردن افراد در اینگونه اتفاقات، بهتر است هم مردم و هم متولیان ذیربط به خود آیند و برای کارهای بحرانی به منظور رفع ریسک های پر تلفات نظامیان در فرهنگ و سیاست چاره ای اساسی بیندیشند!!
غریب واحدی پور
توتم نیوز
آذرماه ۱۴۰۳
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.