نوشته شده توسط؛دکتر سوسانا ویو پانگ کالورت
اعتماد و انگیزش را به فیدبک (بازخورد)سالیانه کارکنان خود اضافه کنید.چگونگی انجام چنین کاری بشرح ذیل است.
نکات کلیدی:
فیدبک می تواند بر عملکرد در محیط کار اثر منفی بگذارد.
گوش دادن موثر عمدتا" منجر به بهبود نتایج کار می گردد و می تواند به کشف موانع انگیزش ذاتی کمک کند.
گوش دادن با یک ذهن باز (بدون از پیش فرض و پیش داوری)و علاقه خالصانه و بی ریا برای کمک به موفقیت کارکنان عملکرد و حتی فرهنگ محیط کار را بهبود می دهد.
ارزیابی های عملکرد سالیانه می توانند اثرات منفی بر محیط کار بگذارند (Itzchakov & Kluger, 2018).
ارائه فیدبک اغلب بیانگر گفتن اشتباه کارمند به اوست که می تواند موجب خلق استرس و واکنش تدافعی در کارمند گردد،در نتیجه شرایط را برای اطلاع او از دیدگاه شخص دیگر سخت تر می کند.این بدان مفهوم نیست که باید از گفتن،توصیه،راهنمایی یا خاطرنشان ساختن عواقب بیهودگی و عمل فرد به او امتناع کرد.بلکه،پروسه مستمر بهبود عملکرد باید بطور صریح و عمدی شامل گوش دادن بیشتر باشد.گوش دادن موثر اعتماد و رضایت شغلی می سازد و خلاقیت را بهبود می دهد (Itzchakov & Kluger, 2018)،بویژه موقعی که سالیانه و نه فقط موقع مشاهده یک مشکل یا در حین ارزیابی عملکردانجام شود.
تئوری خود مختاری در زمینه انگیزش( 1985)بیان می کند که انرژی برای تکمیل وظایف به شایستگی(صلاحیت)،استقلال و ارتباط (درک اهمیت وظیفه) بستگی دارد.اما،چه اتفاقی می افتد،اگر علی رغم رفع هر سه نیاز ،بین عملکرد واقعی و مورد انتظار شکافی رخ دهد؟
برای مثال،اگر سرپرست بر این باور است که کارمند از مجموعه مهارت ها و دانش(شایستگی)برای انجام کار برخوردار است،اهمیت انجام خوب کار را درک می کند(ارتباط) و توانایی اتخاذ تصمیمات مورد نیاز برای انجام کار(استقلال) را دارد ولی هنوز عملکرد او زیر حد انتظاراست،چه کاری می تواند انجام دهد؟
در این حالت،گوش دادن می تواند به سرپرست کمک کند تا مسائل عمیق تری را که بر عملکرد اثر می گذارند کشف کند.گوش دادن موثر مستلزم آن است که سرپرست از قضاوت ها و تصورات قبلی راجع به کارمند فارغ شده و برای کشف شکاف بین عملکرد واقعی و مورد انتطار مشتاق و باز باشد.منابع احتمالی شکاف انگیزشی چه هستند؟ برخی از مثال ها جهت کاوش بشرح ذیل هستند.
۱)شایستگی(کفایت و صلاحیت)
ما ممکن است به اشتباه فرض کنیم که کارمند دارای دانش و مهارت های مورد نیاز برای انجام خوب کار است.چنین فرضیاتی ممکن است ریشه در یکی از باورهای ذیل داشته باشند:
۱)آنها کار/وظیفه قبلی خودشان را خوب انجام داده اند بنابراین باید این نقش/وظیفه متفاوت را نیز بخوبی انجام دهند.ما اغلب مجری عالی را به سمت مدیریت یا رهبری منسوب می کنیم،ولی فراموش می کنیم که این دو معمولا" به مجموعه مهارت یا دانش یکسانی نیاز ندارند.شرایط نیز تغییر می کند (مانند اپیدمی کرونا)و ممکن است کارمند برای سازگاری و تعدیل با شرایط جدید به کمک نیاز داشته باشد.
۲)آن کار/وظیفه برای من آسان است؛باید برای شما هم آسان باشد.
بخاطر داشته باشید که ما همه نقاط قوت و استعدادهای متفاوتی داریم،و آنچه که بر من آسان می آید ضرورتا" برای دیگران نیز آسان نیست.
۳)شرایط زندگی تان نامربوط هستند.مشکلات سلامتی یا سایر مشکلات شخصی ممکن است توان فردی برای انجام یک وظیفه را فرسوده سازند.اینجا است که ساخت اعتماد با گذر زمان یک مباحثه صادقانه در خصوص مشکل اصلی را امکان پذیر می سازد.
ادامه دارد
منبع: source: psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص: غریب واحدی پور
دچار مشکل شدن در آغاز و پایان پروژه ها بخاطر فقدان اعتماد به نفس یا توانائی برای اتخاذ تصمیمات
اصرار برای جستجوی یک رابطه جدید به منظور فراهم کردن پشتیبانی و تایید و تصدیق موقعی که یک رابطه صمیمی خاتمه می یابد.
چگونه می توانم اختلال شخصیت وابسته را مدیریت یا درمان کنم؟
یک تامین کننده سلامت روان می تواند جهت مدیریت اختلال کمک کند.می توانید از روان درمانی (گفتگو درمانی)مانند روان درمانی شناختی-رفتاری( CBT) استفاده کنید.این شیوه درمانی روش های جدیدی برای رفع و رجوع موقعیت های دشوار یاد می دهد.گفتگو درمانی و روان درمانی شناختی-رفتاری( CBT) مستلزم صرف زمان تا شروع احساس بهتر شدن هستند.
تامین کننده درمان ،از طریق گفتگو درمانی و روان درمانی شناختی-رفتاری( CBT) فرد را برای بهبود اعتماد به نفس هدایت می کند و بیمار تا فعال تر شدن و اتکای بیشتر به خود کار خواهد کرد.تامین کننده با فرد راجع به یافتن روابط مثبت تر نیز گفتگو می کند.یک رابطه معنا دار ،مثبت می تواند اعتماد به نفس را بسازد و جهت غلبه بر برخی عوارض اختلال شخصیت وابسته کمک کند.
در صورتیکه اختلال شخصیت وابسته موجب افسردگی یا اضطراب گردد،تامین کننده ممکن است دارو تجویز کند.شاید نیاز به مصرف داروهای افسردگی مانند فلاکستین(پروزاک) یا بنا به توصیه تامین کننده خوردن مسکن ها،مانند آلپرزلم( Xanax) باشد.
آیا می توان از اختلال شخصیت وابسته پیشگیری کرد؟
ممکن است قادر به پیشگیری از اختلال شخصیت وابسته نباشید.اما درمان می تواند به کسانی که در خطر ابتلا به اختلال هستند کمک کند تا روش هایی برای اجتناب یا رفع و رجوع موقعیت های دشوار بیابند.
برخی مطالعات نشان داده است که روابط سالم می تواند به پیشگیری از ابتلای کودک در مراحل بعدی زندگی کمک کند.اگر کودکی حتی یک رابطه قوی با یک دوست،پدر یا مادر یا معلم داشته باشد،چنین رابطه ای می تواند به مقابله با اثرات مضر دیگران کمک کند.
چشم انداز برای یک شخص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته چیست؟
اگر شخص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته از طریق یک تامین کننده سلامت روان تحت درمان قرار گیرد زندگی احساسی سالمی خواهد داشت. آموختن روش های جدید جهت غلبه بر موقعیت های دشوار می تواند در دیدگاه و چشم انداز کلی آنها نسبت به زندگی تفاوت خلق کند.
مبتلایانی که درمان نمی شوند ممکن است در خطر ابتلا به اضطراب و افسردگی باشند.بدون از درمان،شخص ممکن است به مواد گرایش یابد و دچار مشکلات اعتیاد به مواد و مصرف الکل گردد.علاوه برآن بدون از درمان،افراد با احتمال بیشتری در روابط توهین آمیز یا ناسالم می مانند.
در هر کشوری مراکز خاصی با خطوط تلفن مستقیم بصورت ۲۴ساعته شبانه روز طی ۳۶۵روز سال برای کمک به کسانی که درگیر روابط خطرناک و توهین آمیز هستند خدمات مجانی و محرمانه عرضه می کنند.
* چه موقع در ارتباط با اختلال شخصیت وابسته نیاز است که یک تامین کننده مراقبت های سلامتی را ملاقات کنم؟
تامین کننده مراقبت های سلامتی می تواند کمک کند تا درخصوص نیاز جهت دیدار با یک حرفه ای سلامت روان تصمیم بگیرید.
برخی دلایل جهت گفتگو راجع به سلامت روان خود با تامین کننده شامل موارد ذیل هستند:
احساسات اضطراب مکرر
کج خلقی و دمدمی مزاجی
از دست دادن یا تغییر اشتها
تفکرات منفی مداوم راجع به خود
اشکال در تمرکز
*یادداشتی از کلینیک کلیولند (یک مرکز پزشکی آکادمیک غیر انتفاعی در ایالات متحده با قدمتی ۱۰۰ساله )
اگر اختلال شخصیت وابسته درمان نشود می تواند موجب اضطراب و افسردگی شود.اما یک حرفه ای سلامت روان می تواند کمک کند تا روش های جدیدی برای غلبه بر موقعیت های دشوار بیابید.همچنین بیاموزید که خوداتکایی و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.ممکن است چنین پروسه ای مستلزم صرف زمان باشد،اما یک تامین کننده درمان می تواند کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید.
منبع؛ my.clevelandclinic.org
ترجمه و تلخیص غریب واحدی پور
اختلال شخصیت وابسته( DPD)یک نوع اختلال شخصیت مضطرب و اندیشناک است.افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته اغلب احساس بیچارگی،سلطه پذیری یا ناتوانی در مراقب از خود می کنند.آنها ممکن است در اتخاذ تصمیمات ساده دچار مشکل شوند.اما فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته از طریق کمک می تواند اعتماد به نفس و خود اتکایی را بیاموزد.
اختلال شخصیت وابسته چیست؟
متخصصان سلامت روانی،شخصیت را بعنوان روش تفکر،احساس و رفتار یک شخص توصیف می کنند.یک اختلال شخصیتی بر روشی که افراد فکر یا عمل و رفتار می کنند اثر می گذارد و موجب می شود تا با گذر زمان بطور متفاوت رفتار کنند.
اختلال شخصیت وابسته یکی از ده نوع اختلال شخصیت است.سایر انواع شامل اختلال شخصیت جامعه ستیز،اختلال شخصیت خود شیفته و اختلال شخصیت پارانویایی هستند.اختلال شخصیت وابسته معمولا" در حین کودکی یا تا سن ۲۹سالگی آغاز می شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته نیازی سخت و طاقت فرسا به دیگران جهت مراقبت از خودشان دارند.یک شخص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته اغلب به افراد نزدیک به خود برای رفع نیازهای بدنی و احساسی تکیه می کند.دیگران ممکن است آنها را بعنوان نیازمند یا چسبنده توصیف کنند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ممکن است بر این باور باشند که نمی توانند از خودشان مراقبت کنند.امکان دارد در اتخاذ تصمیمات روزانه مانند اینکه چه چیزی بپوشند بدون از اطمینان آفرینی دیگران دچار مشکل باشند.
آمارها نشان می دهند که تقریبا" ۱۰درصد بزرگسالان دارای یک اختلال شخصیت هستند.کمتر از ۱درصد بزرگسالان واجد معیارهای ابتلا به اختلال شخصیت وابسته هستند.احتمال ابتلای زنان به این اختلال بیشتر از مردان است.
*دلایل اختلال شخصیت وابسته (DPD) چه هستند؟
متخصصان سلامت روانی دلایل بوجود آورنده اختلال شخصیت وابسته را کشف نکرده اند.آنها بر این باورند که اختلال نتیجه ترکیبی از وراثت،محیط و رشد است.
مع الوصف،متخصصان دریافته اند که افراد دارای تجارب زندگی ویژه ای مانند موارد ذیل با احتمال بیشتری به اختلال شخصیت وابسته مبتلا می شوند:
روابط مبتنی بر سوء استفاده و توهین:افرادی که دارای سابقه ای از روابط مبتنی بر سوء استفاده و توهین آمیز هستند دارای خطر بالاتری برای ابتلا به اختلال شخصیت وابسته هستند.
روان زخم در کودکی:کودکانی که بد زبانی و توهین (شامل توهین و بدزبانی کلامی)و نادیده گرفتن در کودکی را تجربه کرده اند بیشتر مستعد ابتلا به اختلال شخصیت وابسته هستند.امکان دارد کسانی را که در کودکی یک بیماری مرگبار را تجربه کرده اند هم متاثر سازد.
سابقه خانوادگی:فردی که یک عضو خانواده او مبتلا به اختلال شخصیت وابسته یا اختلال اضطراب دیگری است ممکن است با احتمال بیشتری به بک اختلال شخصیت وابسته مبتلا شود.
رفتارهای خانوادگی یا مذهبی و فرهنگی معین:برخی افراد امکان دارد که بواسطه آداب مذهبی یا فرهنگی که بر وابستگی به قدرت و نفوذ تاکید می کنند به این اختلال مبتلا شوند.اما انفعال و بی ارادگی یا رعایت ادب به تنهایی یک علامت اختلال شخصیت وابسته نیست.
*اثرات و عوارض اختلال شخصیت وابسته چه هستند؟
شخص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ممکن است چندین عارضه شامل موارد ذیل داشته باشد؛
اجتناب از مسئولیت شخصی
به زحمت افتادن از تنها بودن
ترس از رها سازی و دل کندن و یک حس بیچارگی پس از پایان روابط
حساسیت زیاد نسبت به انتقاد
بدبینی و فقدان اعتماد به نفس
به زحمت افتادن در اتخاذ تصمیمات روزانه
اختلال شخصیت وابسته چگونه تشخیص داده می شود؟
تامین کننده مراقبت های سلامتی شما یک آزمایش بدنی انجام می دهد تا دریابد که آیا وضعیت دیگری می تواند موجب اثرات و عوارض گردد.یک تامین کننده سلامت روان اختلال شخصیت وابسته را تشخیص می دهد.
تامین کننده سلامت روان با شما راجع به سابقه سلامت روان گذشته تان گفتگو می کند.سوالات او ممکن است شامل چگونگی احساس،هر دغدغه و نگرانی روانی دیگر و هر گونه مشکلات در ارتباط با مصرف مواد باشند.تامین کننده جواب های شما را با فاکتورهای فهرست بندی شده در کتابچه راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی (DSM-5) مقایسه می کند.
برای تشخیص اختلال شخصیت وابسته،یک تامین کننده پنج معیار تشخیصی DSM-5را جستجو می کند.این فاکتورها شامل :
ترس غیر واقعی و خیلی شدید از ترک و رها شدگی
احساسات بیچارگی یا اضطراب موقع تنهایی
عدم توانایی مدیریت مسئولیت های زندگی بدون از طلب کمک از دیگران
مشکلات بیان عقیده و نظر بدون ترس از دست دادن پشتیبانی یا تایید و تصدیق
محرک قوی برای کسب پشتیبانی از دیگران،حتی برای کسب آن کارهای غیر لذت بخش را انجام می دهند.
دچار مشکل شدن در تصمیمات روزانه بدون از تایید یا اطمینان آفرینی از طرف دیگران
ادامه دارد
منبع؛ my.clevelandclinic.org
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
۷-گوش دادن به کارکنان را فراموش می کنند
رهبران ممکن است فراموش کنند که کارکنان ایده های عظیمی دارند و می توانند نقطه نظرات متفاوتی داشته باشند که حتی با استفاده از آنها یک مشکل طولانی مدت حل شود. به سهولت این ایده در ذهن شکل می گیرد که چون یک رهبر دارای تجربه و دانش بیشتری است،لذا هیچ کس دیگری نمی تواند به او چیز جدید یا بهتری بیاموزد.لکن،فراموش کردن اینکه راه حل ها از هر جائی می آیند تحمیل زیانی به سازمان است.همچنین،اگر رهبران فراموش کنند که به کارکنان گوش بدهند،کارکنان نیز ممکن است به راحتی فراموش کنند که به آنها گوش دهند.
۸-کار بر روی عیوب و نقاط ضعف را فراموش می کنند
شگفت آور نیست که اکثر مردم نمی خواهند به حوزه هایی فکر کنند که در آنها خوب و برجسته نیستند،اما حیاتی است که رهبران نقاط ضعف خویش را به خود یادآوری کنند.
به یاد آوردن نقاط قوت آسان است،اما برای مدتی باید آنها کنار گذاشته شوند تا به نقاط ضعف توجه کامل شود.هر کدام از این نقاط ضعف می تواند بطور زیان باری بر کارکنان و سازمان اثر بگذارد،بنابراین نگهداشتن نقاط ضعف در صدر دغدغه های ذهنی و ادامه کار بر روی آنها حائز اهمیت است،در اینصورت به مرور زمان به نقاط قوت مبدل می شوند.
۹-استمرار رشد و پرورش حرفه ای را فراموش می کنند.
در بحبوحه مشغله کاری و پذیرش مسئولیت رهبری،فراموش کردن اینکه هنوز زمانی برای یک فرآیند آموزش مداوم و افزایش مهارت وجود دارد آسان است.دستیابی به موقعیت ممتاز در یک شرکت بهانه ای برای توقف رشد شخصی و حرفه ای نیست. هر شخصی در موقعیت رهبری هنوز می تواند مهارت های رهبری و سایر قابلیت های خود را بهبود دهد و نیز راجع به صنعت خود و تکنولوژی های جدید بیاموزد.رهبران هرگز نمی توانند فراموش می کنند که هر کسی پتانسیلی برای بهبود دارد.
۱۰-رهبری قلبی را فراموش می کنند.
رهبران ممکن است فکر کنند که احساسات باید در صندوقی مهر و موم شوند تا جدی گرفتن آنها بطریق دیگری ممکن نباشد.اما اگر شخصی می خواهد کاری را انجام دهد که دربرگیرنده عده زیادی از مردم باشد احساسات حیاتی هستند.برای رهبران نشان دادن احساسات خود و تصدیق انسان بودن خویش و درک چگونگی احساسات کارکنان مطلوب است.چنین رفتاری چهره رهبر سازمان را نرم و با مروت جلوه می دهد و در حقیقت موقعی بطور مقتضی استفاده شود موجب تقویت پیوند بین یک رهبر و کارکنان او گردیده و احترام را عمیق تر می سازد.
۱۱-فراموشی دلاوری و شجاعت
ریسک بخشی از فرآیند رهبری است،بنابراین رهبران نیاز دارند بخاطر بیاورند که شجاع و دلیر باشند،اما شک و تردید هم می تواند در ذهن آنها رسوخ کند.رهبران می توانند راجع به اتفاقی که می تواند بیفتد و آنچه که اعضای تیم در صورتیکه نتیجه شکست باشد به آن فکر می کنند نگران باشند.اما در عوض،آنها همیشه باید بر شجاعت تمرکز کنند و بدین طریق به تیم خودشان نشان دهند که ریسک کردن و آزمودن چیزهای جدید خوب است.آن شجاعت و چیزی است که یک سازمان را از رقبا متمایز می سازد.
۱۲-رویا پردازی را فراموش می کنند.
رهبران باید به رویا پردازی و تصویر سازی در خصوص اینکه آینده شرکت آنها چگونه می تواند باشد ادامه دهند،اما اغلب این را فراموش می کنند زیرا به چشم اندازهای کوتاه مدت یا خاموش کردن آتش های روزانه گرفتارند.رویاها و چشم اندازهای آینده سازمان عواملی هستند که ابداع و نوآوری را تقویت و ارزشی عمیق تر خلق می کنند.رهبرانی که می توانند آینده سازمان خود را تصور کنند الهام بخش و محرک تیم خودشان برای رویاپردازی و خلق ایده هایی جهت بهبود محیط کار یا افزودن ارزش بیشتر به یک محصول موجود یا جدید خواهند بود.
رهبران حقایق خیلی زیادی برای بخاطر سپردن دارند و درست به همان اندازه هم حقایقی هستندکه می توانند آنها را فراموش کنند.بر روی بخاطر آوردن و استفاده از هر تعداد حقایقی که احتمالا" می توانید کار کنید،زیرا از میان سایر قابلیت ها، توانائی خلاقیت،همکاری ،شجاعت،گشاده رویی و متعادل بودن می تواند بدرستی قدرت رهبری تان را به سطح بعدی ببرد و سازمان را هم به سمت فرصت های جدید سوق دهد.
این مقاله در دسامبر ۲۰۱۵منتشر و به روز گردیده است.
نویسنده مقاله،جان رامپتون یک کارآفرین،سرمایه گذار،معلم بازاریابی آنلاین و هواخواه استارت آپ است.او بنیان گذار شرکت فاکتور نویسی آنلاین دیو است.بیشترین معروفیت جان بعنوان یک کارآفرین و رابط است.او اخیرا" توسط مجله کارآفرین در زمره ۵۰اثرگذار برتر دنیا نامگذاری شده است و برای سه سال گذشت یکی از ده با نفوذ ترین متخصص PPC(پرداخت هزینه به ازای هر کلیک)دنیا بوده است.او اکنون به چندین شرکت در بندر سان فرانسیکو توصیه و مشورت ارائه می دهد.
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.