۴)راه حل بودن
رهبران مترقی از کارکنان می خواهند که نه بخشی از راه حل،بلکه کل راه حل باشند.موقعی فرض بر این است که مدیر راه حل را تسهیل خواهد کرد،دیگر دستیابی به آن مسئولیت تیم نخواهد بود.مدیران نوآور تیم های خودشان را در مشکل غرق می کنند بطوریکه بتوانند اثر آن را تجربه کنند و سپس آنها را به یافتن یک راه خروج ملزم می کنند.
۵)آزمایش برای آموختن
آنها بطور پیوسته ایده های جدید را می سنجند و آزمایش می کنند.اما تفاوت اینجا است:ایده ها را بر اساس آزمایش برای آموختن و موفقیت در مقابل آزمایش جهت شکست یا محاکمه ارزیابی می کنند.آنها از این مجموعه تکنیک های آزمایش و صحت سنجی برای همه ایده ها استفاده می کنند تا از بازده ماکزیمم اندیشه پردازی اطمینان حاصل کنند.
۶)نادیده گرفتن نقش ها و عناوین
موقع تصمیم گیری در خصوص اینکه کدام ایده ها مورد توجه قرار گیرند هیچ چیزی سریعتر از تکیه بر عناوین نوآوری را نمی کشد.فقط چون کارمندی در حسابداری کار می کند بدان معنا نیست که ممکن است ایده با ارزشی در ارتباط با استراتژی بازاریابی یا توسعه مشتری نداشته باشد.
۷)تمرکز بر مشتریان
رهبرانی که طالب نوآوری هستند نسبت به درک و فهم امیال،اولویت ها و حساسیت های مشتری دچار جنون هستند.رهبران نوآور درک می کنند که اگر مشتریان نبودند هیچ شرکتی نداشتند.آنها تعامل مشتری،فروش هاو نگهداری را پایش و از این اطلاعات برای مهیا کردن آنچه که مشتریان اکنون و در آینده می خواهند استفاده می کنند.
۸)به آینده فکر می کنند.
آنها همیشه در حال نگاه به آینده و تصور شرکت خودشان یک سال،پنج سال و ده سال دیگر از اکنون هستند.آنها از دانش زمینه ای خود در مورد مشتریان ،گرایشات بازار،مطالعات و پیش بینی برای تصور رفتار مشتریان در آینده استفاده می کنند.و مهارت های تفکر پیشرو(مربوط به آینده)را به تیم های خود یاد می دهند.
۹)گرده افشانی
آنها خلق اشتراکی ایده ها را تشویق می کنند و کارکنان را برای چشم دوختن به خارج از تیم های خودشان،خارج از شرکت و خارج از صنعت برای کسب ایده هایی که جای دیگری موثر بوده اند به چالش می کشند.اعضای تیم را برمی انگیزانند که با هم راه حل ها را بیابند،و بطور کلی در مورد ایده های خودشان به سوالات چه چیزی،چگونه و چه موقع پاسخ دهند.این شیوه به تیم ها امکان می دهد تا ایده های کامل تری بیان کنند و ایده هایی ارائه دهند که امکان نداشته باشد به تنهایی کشف کرده باشند.
۱۰)پاداش دادن به موفقیت
پاداش برای موفقیت بیشتر از هزینه شکست است.اعضای تیم خواهان آزمودن یک ایده هستند چون اگر ایده موفق آمیز باشد،شرکت استاندارد و عملکرد بهتری دارد.اگر ایده ای موثر نباشد یا به نتایجی متفاوت از آنچه انتظار می رفت ختم شود به هیچ کسی برچسب قصور در انجام وظیفه و شکست زده نمی شود.در حقیقت،آنچه که مورد تاکید قرار می گیرد،ماکزیمم بازده در خصوص آموختن،قطع نظر از نتایج است.در طولانی مدت هزینه عدم کوشش و نیازمودن ایده ها خیلی بالاتر از هزینه آموختن است.
رشد و توسعه یک فرهنگ نوآوری یک ابزار تعهد و مشغولیت قوی برای کارکنان است. به آنها امکان ریسک می دهد،و احساس می کنند که بطور فزاینده ای ارزشمند هستند،در می یابند که نظرات،ایده ها و داشته هایشان برای سازمان ارزشمند هستند.اندیشه پروری مکرر به روشی نوین و شناسایی مشکل-فرصت می تواند به محیط کار نیرو ببخشد،چون تیم ها با خلق نوآوری های کوچک و بزرگ
شروع به سرمایه گذاری در زمینه هایی می کنند که ممکن است در آینده اثر گذار باشند.
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
نوشته شده توسط؛دکتر اونس بی یا،۱۳نوامبر۲۰۲۱
موقعی که با شرکت هایی در زمینه پروژه های نوآوری کار می کنم،خواه سرویس ها و محصولات جدید دگرگون کننده صنعت یا ایده های با مقیاس کوچکتر برای ساده و موثر کردن فرآیندهای درونی باشد ،اغلب می بینم که رهبران و تیم آنها برای تفکر آزادانه یا واقعا" آغاز مشتاقانه فرآیند طوفان فکری دچار چالش هستند.هنگامی هم که سرانجام موفق می شوند تا شرایط را مهیا کنند،لحظه شاد و فرخنده ای است،اما مدتی زمان نیاز هست.
علت ساده است:موقعی که خیال اندیشی(اندیشه پردازی)عادت همیشگی نیست،بخاطر این است که فرهنگ شرکت از آن پشتیبانی نکرده است.این قابل درک است.در بازار پرشتاب امروز،به سختی زمان تنفس وجود دارد، تفکر ابداعی و جلسات طوفان فکری پیرامون آینده صنعت،شرکت یا بخش جای خود دارند.اکثر شرکت ها هنوز با ایده اولیه ای که الهام بخش راه اندازی آنها بود برای موفقیت تلاش می کنند،و کارکنان در حال سپری کردن اکثر اوقات خود برای مواجهه با ضرب العجل های روزانه و و فرو نشاندن احساسات هستند.بطور ساده در اکثر سازمان ها، هیچ زمان یا هزینه ای برای آزادی تفکر و یافتن روش های بهتر انجام امور کنار گذاشته نمی شود.
خیلی از شرکت ها که با آنها کار می کنم مدت خیلی طولانی در حال کار بر روی عملیات روزانه هستند بطوریکه تفکر پیشرو می تواند یک مفهوم غیر معمول باشد. یک مثل قدیمی می گویدکه سپری کردن زمان خیلی زیاد درون کسب و کار، هیچ زمانی برای کار بر روی کسب و کار بجا نمی گذارد.
ما همه می دانیم که شرکت ها به منظور نوآوری و جلو ماندن در رقابت به ایده های جدیدی نیاز دارند.همه آنچه باید انجام دهید چشم دوختن به سازمان هایی نظیر نت فلیکس،آمازون و موارد بیشمار دیگری از این نمونه های موفق است.این ها شرکت هایی هستند که همیشه جلوتر به تغییرات آینده چشم می دوزند، تمایل مشتری را پیگیری می کنند و شجاعانه وضعیت موجود را در هم می شکنند،حتی اگر چنین وضعیتی پایه و اساس شرکت آنها باشد.
هر کدام از این سازمان ها در نو آوری برتر هستند،چون فرهنگ هایی خلق کرده اند که اندیشه پردازی را گرامی می دارند.فقط چند نفر درون یک اتاق همه ایده ها را تولید نمی کنند،بلکه تفکر نوآوری در میان همه بخش ها و سطوح کارکنان سازمان نفوذ می کند.
ده اقدام رهبران موثر در شرکت های نوآور برای تشویق اندیشه پردازی بشرح ذیل هستند.همه مواردی هستند که هر رهبری می تواند از آنها نسخه برداری کند.
۱)فضا سازی
رهبرانی که برای پیشرفت ارزش قائل هستند به کارکنان جهت رویا پردازی و اندیشه پروری فضا،زمان و فرصت می دهند.آنها زمانی را وقف این کار می کنند که توسط ضرب العجل ها و سایر ابتکارات تلف نمی شود.این زمان می تواند بصورت صرف ناهار خانگی منظم در محل کار، جلسه طوفان فکری هفتگی جهت کاوش مفاهیم نوین،یا زمان شخصی برنامه شده برای تفکر و تصور راجع به مشکلات روزانه باشد.
۲)پاداش دادن به ایده هاو مشکل یابی
آنها سیستم پاداشی ،خواه مالی یا زبانی،برای شناسائی مشکلات و فرصت ها و تولید ایده هایی برای رفع آنها خلق می کنند.ایده ها ارز نوآوری و ابتکار هستند که رشد نمی تواند بدون از آنها اتفاق بیفتد.این رهبران می دانند که در صورت تشویق مناسب، تیم های آنها می توانند یک چشمه هرگز پایان ناپذیر ایده ها باشند.
۳)شفافیت
آنها مشکل یا فرصتی را که مستلزم اندیشه پردازی است به روشنی درک می کنند.به تیم خودشان هدفی می دهند که بخوبی تعریف شده باشد و حس ضرورتی هم پشت آن خلق می کنند.برای نوآوری اعمال فشار به تیم ها ضروری است.در غیر اینصورت،هیچ دلیلی برای بروز نیروی حرکت و بازدهی وجود ندارد.
ادامه دارد
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
مشکل سلامت روان در مقایسه با سلامت بدنی همراه با برچسبی است که گفتگوی آزاد و بدون از شرم و خجالت راجع به آن را مشکل می سازد.برخی افراد به احساس استرس،افسردگی،اضطراب یا روان زخم بعنوان نوعی نقص شخصیت یعنی چیزی که مایه خجالت و شرمساری است می نگرند.اما حقیقت آن است که ۸۰درصد ما در برخی مراحل زندگی یک عارضه سلامت روان قابل تشخیص را تجربه خواهیم کرد.بنابراین،خواه از آن آگاه باشید یا نباشید،امکان دارد رئیس تان مستقیم یا از طریق فردی خیلی نزدیک به خودش یک مشکل سلامت روان را تجربه کرده یا خواهد کرد.
این وضعیت در هیچ زمانی واقعی تر از اکنون نبوده است.استرس و دگرگونی اپیدمی کووید۱۹مشکلات سلامت روان را بسرعت افزایش داده است.بطریقی که تعداد کمی از ما مصون باقی مانده ایم.با این وجود،خوشبختانه،تعداد بیشتر و بیشتری از مردم برای به اشتراک گذاشتن آنچه که تجربه کرده اند احساس توانمندی می کنند،در نتیجه به کاهش برچسب بدنامی برای آنچه که عوارض انسان نرمال است کمک می کنند.
*گفتگو با رئیس
سلامت روان و سوء مصرف مواد هر سال برای شرکت ها بیلیون ها دلار هزینه دارد،بنابراین کارفرمایتان در هر زمانی که می تواند علاقه مند به گوش دادن و برداشتن گام هایی برای بهبود محیط کار است .
حد وحدودی که برای فاش سازی انتخاب می کنید،تا حد زیادی به شخصیت کارفرما،سطح اعتماد در روابط با او و سطوح راحتی خودتان بستگی دارد.اگر رئیس عامل مشکل مانند قلدری،اذیت یا خلق محیط غیر معمول است، به مافوق او یا کسی در بخش منابع انسانی شرکت نزدیک شوید.
موارد ذیل نیز می تواندکمک می کند:
۱)زمان مناسب را برای گفتگو انتخاب کنید.زمان آرامی در کار برای نزدیکی به کارفرمای خود بیابید،هنگامی که با احتمال بیشتری آرام و بدون از استرس است.برای مثال،این زمان ممکن است بجای اینکه در حین ساعات اوج کار یا قبل از یک ضرب العجل فشار آور باشد آخر هفته یعنی موقعی باشد که کارها رو به کاهش می گذارند.سعی کنید زمانی را برنامه ریزی کنید که هر دو بدون از حواس پرتی باشید و قطع گفتگو غیر محتمل باشد.
["ارتباط اثربخش"را در سایت توتم نیوز بخوانید.]
۲)بر عملکرد کاری خود متمرکز شوید.بجای اینکه بطور ساده شکایت های خود را فهرست کنید،برای رئیس خود توضیح دهید که چگونه شرایط ویژه در حال اثر گذاری بر توانائی شما برای عملکرد در کارتان هستند.برای مثال،می توانید شرح دهید که چگونه تغییرات ناگهانی در وظایف و مسئولیت هایتان سطوح زیاد استرس را خلق کرده و حملات پانیک تان را بدتر کرده است.
۳)هر وقت ممکن باشد راه حل های واقعی پیشنهاد دهید.
تغییراتی را پیشنهاد دهید که رئیس تان می تواند جهت کمک به بهبود عملکرد کاری شما انجام دهد.برای مثال،اگر نیاز دارید درمانگر خود را ببینید بدون از اینکه دیر سر کار حاضر شوید،در اینصورت جستجوی ساعات کار قابل انعطاف یا برای کار در خانه در روزهای معین هفته می تواند یک راه حل عملی باشد.یا اگر بواسطه کمبود نیرو زیاد کار کرده اید برای اطمینان از آنکه عقب نمانید پیشنهاد دهید تا وظایف با اولویت پایین را که می توانید از قلم بیندازید یا به دیگری محول کنید.
۴)بخاطر داشته باشید که در تعداد قدرت وجود دارد.اگر هر یک از همکاران نیز تحت قلدری وآزار و اذیت قرار گرفته یا از محیط کار منفی رنج می کشد، بعنوان یک گروه به حضور کارفرما رسیدن می تواند به صدایتان وزن بدهد.
۵)رئیس خودتان را درک کنید.این ها برای همه ما،اوقات طاقت فرسا و استرس آفرینی هستند.اپیدمی چگونگی کار کردن را خیلی تغییر داده است و بنظر می رسد که در همه اوقات"نرمال جدید" در حال تغییر است.بنابراین،از رئیس خود انتظار نداشته باشید که بلافاصله جواب همه سوالات را داشته باشد.بلکه به او شانسی بدهید تا راجع به آنچه گفته اید بیندیشد،اما مطمئن شوید که زمانی برای یک جلسه پیگیری تنظیم کنید.
*از حقوق قانونی خود مطلع باشید
بسته به کشور یا وضعیت اقامت،امکان دارد که برای دریافت مساعدات معقول جهت کمک به انجام وظایف کاری یک حق قانونی داشته باشید.در حالیکه همیشه بهتر است که بجای تن صدای مقابله ای ،روش گفتگوی صلح آمیزی را با کارفرمای خود برگزینید،اما جستجوی جایگاه قانونی خود می تواند به قدرت و نفوذتان برای هریک از درخواست های معقول تان بیفزاید.
مولفین؛کارشناسان ارشد علوم انسانی لارنس رابینسون و ملیندا اسمیت
منبع؛ https://www.helpguide.org
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
۵)سعی کنید ارتباط برقرار کرده و همکاری کنید.بعنوان انسان،ما مشتاق ارتباط هستیم.پرورش روابط حمایتی متقابل با همکاران،همکاری بعنوان یک تیم و سرگرم شدن با همدیگر می تواند به بهبود استرس و تقویت خلق و خو در سر کار کمک کند.اگر به همکاران نزدیک نیستید،تلاش کنید که منابع را بر روی پروژه ها ترکیب کنید،نزدیک تر به همدیگر کار کنید و در حین اوقات استراحت و خارج از محیط کار اجتماعی تر باشید.
۶)ساخت قابلیت انعطاف،هر چه قابلیت انعطاف بیشتری داشته باشید،بهتر قادرید که احساسات استرس ،اضطراب و نومیدی را که می توانند بر اثر مشکلات کاری بوجود آیند تحمل کنید،ساخت قابلیت انعطاف نیز می تواند در شکست های زندگی شخصی یا حرفه ای کمک کند و به حفظ یک چشم انداز مثبت مدد رساند.بجای یک ویژگی مردانه بودن،قابلیت انعطاف ویژگی است که نیازمند تلاش برای ساخت و نگهداری در طول زمان است.
*سلامت روان و کار در خانه
از زمان شروع اپیدمی کووید۱۹اکثر افراد به کار در خانه مشغول شده اند.درحالیکه رهائی از ایاب و ذهاب روزانه و هزینه های مربوطه می تواند خوشنود کننده باشد،اما موانع زیادی برای دورکاری وجود دارد که می تواند موجب اتلاف سلامت روان گردد.
خیلی از افراد با دور شدن از محیط کار،احساس انزوا و از دست دادن پشتیبانی و محروم شدن از جنبه های اجتماعی حضور در میان همکاران می کنند.ادامه زندگی و کار روزانه در مکان مشابه ای می تواند خیلی استرس آفرین باشد،بویژه اگر مکان کوچکی هم باشد،در حال مراقبت از بچه های کوچک نیز باشید،یا اعضای دیگر خانواده هم در حال کار از خانه باشند.جلسات مجازی پی در پی بی پایان،ساعات کاری طولانی تر و احساس نیاز برای گوش به زنگ بودن مداوم می تواند موجب اتلاف زمان،خلق و خو و چشم انداز گردد.
خواه بصورت تمام وقت یا فقط نوبتی در خانه کار کنید،برای تضمین حفاظت از سلامت روان و ساختن آن بصورت تجربه ای پر بازده تر و لذت بخش تر ،گام هایی برای برداشتن وجود دارد.
۱)یک برنامه کار روتین روزانه را حفظ کنید.موقعی که در خانه کار می کنید،بنیان نهادن یک مرز بین زمان کار و خانه می تواند خیلی مشکل باشد،بنابراین خیلی از افراد ساعات خیلی طولانی تری کار می کنند.برای حفظ یک حس نرمال بودن ،سعی کنید ساعات ادارای منظم روزانه را با شروع و پایان در ساعت معینی از روز حفظ کنید.برخی افراد قدم زدن قبل از شروع کار در صبح و سپس دوباره پس از خاتمه کار در غروب را سودمند می دانند.چنین روشی می تواند کنک کند تا از نظر روانی از مد کار به خانه و بالعکس انتقال یابید.
۲)استراحت ها را زمان بندی و مرزها را تنظیم کنید.
فقط بدین خاطر که میز کارتان در خانه است،به معنای آن نیست که همیشه باید در دسترس باشید،برای مثال،زمانی جهت استراحت با دوری از صفحه کامپیوتر و خوردن ناهار کنار بگذارید و سپس موقعی کار روزانه انجام شد گوشی و کامپیوتر خودتان را خاموش کنید.سعی کنید زمانی بین جلسات مجازی بگذارید بطوریکه آنها خیلی طاقت فرسا حس نشوند.
۳)یک فضای کاری اختصاصی ایجاد کنید.حتی اگر اتاق مجزایی ندارید که بتوانید برای دفتر کار خانگی استفاده کنید.برای مثال،سعی کنید بجای اینکه بر روی میز آشپزخانه کار کنید،فضایی را رزرو کنید که بتوانید از آن فقط برای کار استفاده کنید،در اینصورت،حفظ برنامه روتین و جداسازی زندگی خانوادگی و کاری را آسانتر می یابید.
۴)به جستجوی فرصت هایی برای کار در بیرون از خانه بپردازید.اگر فرصت با مردم بودن را از دست داده اید،کار در یک کتابخانه یا کافی شاپ یا اجاره کردن یک فضای کار جمعی را بیازمائید.
۵)زمان دیدار چهره به چهره با همکاران را زمان بندی کنید.برای مقابله با حس انزوا، جلسات منظم یا رویدادهای اجتماعی را تنظیم کنید که بتوانید همکارانتان را بصورت شخصی ببینید و جویای احوال آنها شوید.اگر روزنامه نگار هستید،در رسانه های مجازی سراغ سایر روزنامه نگاران بروید و نشست های چهره به چهره را برنامه ریزی کنید.
*چگونه با کارفرمای خود راجع به سلامت روان گفتگو کنید
اگر وضعیت احساسی تان در حال اثر گذاری بر روی توانائی شما برای انجام کار است،امکان دارد تصمیم بگیرید که زمان گفتگو با رئیس است،بویژه اگر محیط کارتان عامل بوجود آورنده مشکل باشد.اما،خیلی از افراد بطور قابل درکی از گفتگو با دیگران بویژه سرپرستان یا کارفرمایان راجع به سلامت روان خودشان محتاط هستند.ممکن است بترسندکه بطور منفی قضاوت شوند،شهرت آنها آسیب ببیند یا حرفه شان دچار زیان گردد.
ادامه دارد
منبع؛ https://www.helpguide.org
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.