پنج روشی که می تواندجهت کاهش استرس محیط کار به کارکنان کمک کند
نوشته شده توسط؛نتیل ویلسون
استرس بعنوان یکی از فاکتورهای اساسی عمده اثر گذار بر مشغولیت کارکنان در محیط کار به شمار می آید.مطابق با تحقیقات،۲۵درصد کارکنان موقع تجربه استرس در محیط کار به سختی می توانند مثمر ثمر باشند.چنین استرسی می تواند بر روی سلامت ذهنی و موفقیت کاری کلی اثر قابل ملاحظه ای بگذارد،مع الوصف گزارش می شود که به سختی بیش از نصف(۵۵درصد)کارکنان احساس می کنند که شرکت های آنها تدابیری برای رفع استرس در محیط کار اندیشیده اند.
بعنوان یک مدیر یا مالک بنگاه،مراقبت از کارکنان موقعی که احساس استرس می کنند حائز اهمیت است و باید هنگام اداره شرکت خیلی مورد توجه قرار گیرد.حتی می توانید رویه هایی را بکار گیرید که به پیشگیری یا غلبه بر استرسی که احتمال دارد دامنگیر کارکنان شود کمک کنند.
جهت پرداختن به مشکل چند ایده کلی برای بکارگیری وجود دارد،اما باید نسبت به تطابق توصیه ها با نیروهای کار ویژه خود اطمینان حاصل کنید.
برخی ممکن است بهتر از سایر روش ها باشند یا امکان دارد که اصلا" مناسب نباشند.موضوع اصلی حصول اطمینان از اثرگذار بودن روش های بکار گرفته شده برای خود و تیم خودتان هست.
۱-به یک طراحی مجدد بیندیشید
عمده وقت کارگران در محیط کار می گذرد،بنابراین نیاز است اطمینان حاصل کنید که برای هر کسی جای دلپذیری جهت لذت بردن است.به هر چیز جزئی درون محیط کار از انتخاب رنگی که دارید یا چیزهای جزئی مانند داشتن یک ماشین قهوه توجه کنید.این جزئیات ریز و درشت می توانند برای مشغولیت کارکنان تفاوت عظیمی خلق کنند.
جائی که امکان پذیر است،اگر ظرفیت دارید دفتر را به روز و آن را کمی بازسازی کنید.آیا می توانید طرح رنگ را روشن تر کنید؟چندین گیاه به دکوراسیون درون ساختمان بیفزائید؟آیا می توانید برخی از وسائل سرگرمی برای زمان استراحت ناهار شبیه میز بیلیارد یا فوتسال در محیط کار بگذارید؟هر یک از این ایتم ها می تواند به کارکنان کمک کند تا ذهنشان را برای مدتی اندک از کار دور کنند و به موضوعاتی فکر کنند که آنها را دچار استرس نمی کند.
۲-ترویج سلامتی محیط کار
ترویج سبک زندگی سالم یکی از بهترین روش های رهایی از استرس برای افراد است.بطور ویژه ورزش می تواند روشی عظیم برای کارکنان جهت رها سازی ذهن از کار و بهبود خلق و خوی آنها باشد.زیرا سوزاندن انرژی می تواند به رهاسازی اندورفین ها کمک کند که احساس شادی را تقویت می کنند. با گنجاندن چند برنامه ذیل درون بنگاه خود می توانید در کوتاه مدت و طولانی مدت به کارکنان کمک کنید.
*حق عضویت باشگاهها را بعنوان یک فوق العاده کاری بپردازید.
*برای اجرای کلاس های یوگا جهت کارکنان مربی یوگا بگیرید.
*در محل کار اسنک های سالم عرضه کنید.
*کارکنان را تشویق کنید تا در حین زمان استراحت ناهار بیرون بروند.
ادامه دارد
منبع؛ https://www.psyarticles.com/stress
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
مراقبه کمک می کند که با تفکر مشغولیت های ذهنی قبلی را به درک لحظه فعلی و اثرات احساسی و بدنی مبدل کنید و چشم انداز بزرگتری بر روی زندگی بگشائید.
مراقبه فرد را آرام ،متمرکز و خودآگاهتر نسبت به فرآیند جاری می سازد.
ابتدا مهم است بیاموزید که چگونه استرس را مدیریت کنید،چون از طریق ارتباط مجدد با احساسات نامطبوع یا قوی و تغییر چگونگی تجربه و پاسخ به احساسات خود بیشتر احساس راحتی خواهید کرد.
مهارت کلیدی ۳ :آگاهی اجتماعی
آگاهی اجتماعی فرد را قادر می سازد تا اشارات اساسی غیر کلامی دیگران را که بطور مداوم در حال استفاده از آنها برای ارتباط با او هستند بشناسد و تفسیر کند.این اشارات نشان می دهند که دیگران واقعا" چگونه احساسی دارند،چگونه وضعیت احساسی آنها از لحظه ای به لحظه دیگر تغییر می کند،و بدرستی چه چیزی برای آنها مهم است.
هنگامی که گروههایی از مردم اشارات غیر کلامی مشابه ارسال می کنند،قادرید نیروهای محرک و تجارب احساسی اشتراکی گروه را بخوانید و درک کنید.بطور خلاصه،از نظر اجتماعی راحت بوده و دارای روحیه همدلی هستید.
مراقبه یک هم پیمان آگاهی اجتماعی و احساسی است.
برای ساخت آگاهی اجتماعی،نیاز است که اهمیت مراقبه را در فرآیند اجتماعی درک کنید.چون موقعی که فکرتان مشغول است،به چیزهای دیگر فکر می کنید،یا بطور ساده به گوشی خود چشم دوخته اید، متوجه اشارات غیر کلامی ظریف دیگران نمی شوید.آگاهی اجتماعی مستلزم حضور در لحظه است.در حالیکه خیلی از افراد به چندکارگی خود افتخار می کنند،این بدان معنی است که از تغییرات احساسی ظریف در حال وقوع در دیگران که کمک می کنند تا بطور کامل آنها را درک کنیم غفلت می کنیم.
اهداف اجتماعی خود را عملا" با احتمال بیشتری از طریق کنار گذاشتن سایر افکار و تمرکز بر خود تعامل جلو می برید.
دنبال کردن جریان واکنش های احساسی شخص دیگر یک فرآیند بده و بستان است که همچنین مستلزم توجه به تغییرات تجربه احساسی خودتان می باشد.
توجه به دیگران خودآگاهی خودتان را کاهش نمی دهد.با سرمایه گذاری در زمان و تلاش برای توجه واقعی به دیگران،واقعا" به بینشی در خصوص وضعیت احساسی درونی خود و ارزش ها و باورهایتان دست می یابید.برای مثال،اگر از شنیدن نظرات قطعی دیگران ناراحت می شوید ،چیز مهمی راجع به خود آموخته اید.
مهارت کلیدی ۴ : مدیریت روابط
خوب کار کردن با دیگران فرآیندی است که با آگاهی احساسی و توانایی برای شناخت و درک آنچه که دیگران تجربه می کنند آغاز می شود.با اثربخشی آگاهی احساسی، مهارت های احساسی/اجتماعی اضافی بطور موثر توسعه یافته و در نتیجه روابط موثرتر،مثمر ثمرتر و خشنود کننده تر می شوند.
در صورت آگاهی از چگونگی کاربرد موثر ارتباطات غیر کلامی،غیر ممکن است که از ارسال پیغام های غیر کلامی راجع به چگونگی اندیشیدن و نیز احساس خود به دیگران اجتناب ورزید.خیلی از ماهیچه های صورت بویژه آنها که پیرامون چشم ها،بینی ،دهان و پیشانی هستند کمک می کنند تا بدون از کلمه به همان خوبی که مقصود احساسی سایر افراد را می خوانید احساسات خود را هم انتقال دهید.
بخش احساسی مغزتان همیشه فعال است ،حتی اگر خودتان از پیام های آن صرفنظر کنید دیگران نمی کنند.به رسمیت شناختن پیام های غیر کلامی که برای دیگران ارسال می کنید می تواند نقش عظیمی در بهبود روابط شما بازی کند.
از شوخی و بازی برای رهائی از استرس استفاده کنید.شوخی،خنده و بازی پادزهرهای طبیعی استرس هستند.آنها فشارهای وارده به فرد را کم کرده و کمک می کنند تا اهمیت واقعی هر چیزی را دریابد.خنده سیستم عصبی را بالانس می کند،استرس را کاهش می دهد،فرد را آرام و ریلکس می سازد،ذهن را تیزتر و احساس همدلی را افزونتر می سازد.
بیاموزید که از تعارضات بعنوان فرصتی برای نزدیکی به دیگران استفاده کنید.تعارضات و عدم توافقات در روابط انسانی اجتناب ناپذیرند.دو نفر احتمالا" نمی تواننددر همه زمان ها نیازها،اندیشه ها و انتظارات یکسانی داشته باشند.لکن این چیز بدی نیست.رفع تعارض به روش های سازنده و سالم می تواند اعتماد بین مردم را تقویت کند.موقعی که تعارض بصورت تهدید یا تنبیه درک نشود،آزادی،خلاقیت و ایمنی را در روابط تقویت می کند.
منبع: https://www.helpguide.org/articles
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
ساخت هوش هیجانی:۴مهارت کلیدی برای افزایش هوش هیجانی
مهارت های سازنده هوش هیجانی را می توان در هر زمانی آموخت.لکن،مهم است است بخاطر داشته باشید که بین آموختن ساده راجع به EQو بکار بردن آن دانش در زندگی تفاوت وجود دارد.فقط بخاطر اینکه بدانید کاری را باید انجام دهید به معنای آن نیست که انجام خواهید داد بویژه موقعی بر اثر استرس دستپاچه می شوید که در آن صورت هر قصد و غرضی می تواند لغو شود.به منظور تغییر مداوم رفتار به روش هایی که تحت فشار استوار بمانید، لازم است بیاموزید که چگونه بصورت لحظه ای و در روابط بر استرس غلبه کنید،برای اینکه از نظر احساسی آگاه بمانید.
مهارت های کلیدی برای ساخت EQو بهبود توانائی برای مدیریت احساسات و ارتباط با دیگران عبارتند از:
خود مدیریتی
خود آگاهی
آگاهی اجتماعی
مدیریت روابط
مهارت کلیدی۱ : خود مدیریتی
برای بکار گماردن هوش هیجانی خود،باید قادر به استفاده از احساسات خویش جهت اتخاذ تصمیمات سازنده راجع به رفتارتان باشید.موقعی که بیش از اندازه دچار استرس می شوید ،کنترل خود بر احساسات را از دست داده و قادر به عمل درست و متفکرانه نیستید.
به زمانی بیندیشید که استرس شما را مضمحل کرده است.آیا بوضوح اندیشیدن یا اتخاذ تصمیمی عقلی آسان بود؟احتمالا" نه
هنگامی که به استرس خیلی زیاد دچار می شوید،توانائی هم زمان برای اندیشیدن بصورت روشن و ارزیابی دقیق احساسات خود و دیگران بمخاطره می افتد.
احساسات تیکه های مهم اطلاعات راجع به خود و دیگران هستند،اما با استرسی که ما را بخارج از حوزه آسودگی می برد می توانیم مضمحل گردیده و کنترل بر احساسات خودمان را از دست بدهیم. با توانائی مدیریت استرس و از نظر احساسی آماده ماندن،می توانید بیاموزید که اطلاعات نگران کننده را بدون از اینکه تفکرات و خودکنترلی شما را پایمال کنند دریافت کنید.
قادر خواهید بود که با گزینش هایتان توانائی کنترل رفتارها و احساسات آنی و غیر ارادی ،مدیریت احساسات به روش های سالم،ابتکار عمل،دنبال کردن تعهدات و سازگاری با شرایط متغیر را داشته باشید.
مهارت کلیدی۲: خود آگاهی
مدیریت استرس فقط اولین گام برای ساخت هوش هیجانی است.دانش وابستگی و تعلق مشخص می کند که تجربه احساسی فعلی فرد احتمالا" انعکاسی از تجارب دوران اوایل زندگی او است.
توانائی برای مدیریت احساسات مهمی مانند خشم،غم،ترس و شادی اغلب به کیفیت و استحکام تجارب احساسی اوایل زندگی بستگی دارد.اگر سرپرست اولیه کودک احساسات او را درک و با ارزش بشمارد،احتمالا" در بزرگسالی احساسات خود را دارایی های ارزشمندی می داند.
اما،اگر تجربه احساسی کودک مغشوش،تهدید کننده یا دردناک باشد،احتمالا" در کودکی سعی کرده است خود را از احساساتش دور کند.
ولی توانائی برقراری ارتباط با احساسات یعنی داشتن ارتباط لحظه به لحظه با تجربه احساسی در حال تغییر خود نکته کلیدی برای درک چگونگی اثرگذاری احساسات خویش بر افکار و اعمال تان است.
آیا احساساتتان جریان دارند یعنی همچنانکه تجربه شما از لحظه ای به لحظه دیگر تغییر می کند با احساسی پس از احساس دیگر مواجه می شوید؟
آیا احساساتتان با حس های فیزیکی که در جاهایی از بدن مانند شکم،گلو یا سینه تجربه می کنید همراه هستند؟
آیا احساسات و هیجانات شخصی مانند خشم،غم،ترس و لذتی را که تجربه می کنید اثر آنها بصورت ظریفی در صورت بروز می کند؟
آیا می توانید احساسات شدیدی را تجربه کنید که برای جلب توجه خود ودیگران بقدر کفایت قوی باشند؟
آیا به احساسات خودتان توجه می کنید؟آیا در تصمیم سازی تان موثر هستند؟
اگر با هر کدام از این تجارب ناآشنا هستید،امکان دارد که احساسات خود را بی اثر یا کم اثر کرده باشید.برای ساخت هوش هیجانی و بهبود سلامت احساسی باید دوباره با احساسات اصلی خود ارتباط برقرار کنید،آنها را بپذیرید و با آنها راحت باشید.چنین دستاوردی با تمرین تعمق و مراقبه امکان پذیر است.
مراقبه ،تمرین تمرکز آگاهانه برای توجه به لحظه فعلی و بدون از قضاوت است.ترویج مراقبه ریشه هایی در مذهب بودا دارد،اما اکثر مذاهب دارای برخی انواع دعاهای مشابه یا تکنیک مراقبه هستند.
ادامه دارد
منبع: https://www.helpguide.org/articles
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
هنگام بحث از موفقیت و سعادتمندی در زندگی،هوش هیجانی به همان اندازه توانائی ذهنی و فکری مهم است.پس چگونگی تقویت هوش هیجانی خود را بیاموزید.
هوش هیجانی یا EQچیست؟
هوش هیجانی (معروف به بهره هیجانی یا EQ)توانائی درک ،استفاده و مدیریت احساسات به روش های مثبت برای فرونشاندن استرس،ارتباط موثر،همدردی با دیگران،غلبه بر چالش ها و تشنج زدائی است.هوش هیجانی به ساخت روابط قویتر،موفقیت در مدرسه و کار و دستیابی به اهداف شخصی و حرفه ای کمک می کند. همچنین می تواند کمک کند که با احساسات(هیجانات)خود ارتباط برقرار کنید،نیات خودتان را به عمل مبدل کنید و راجع به آنچه که برایتان بیشترین اهمیت را دارد تصمیمات آگاهانه بگیرید.
هوش هیجانی عموما" با چهار ویژگی تعریف می شود:
۱)خود مدیریتی،توانائی کنترل رفتارها و احساسات آنی و غیر ارادی ،مدیریت احساسات به روش های سالم،ابتکار عمل،دنبال کردن تعهدات و سازگاری با شرایط متغیر است.
۲)خودآگاهی،شناسایی احساسات خویش و چگونگی اثر گذاری آنها بر افکار و رفتار،اطلاع از نقاط قوت و ضعف خود و برخورداری از اعتماد به نفس است.
۳)آگاهی اجتماعی،برخورداری از حس همدلی،قدرت درک احساسات،نیازها و نگرانی های سایر افراد و پی بردن به علائم احساسی آنها،احساس راحتی اجتماعی ،و شناخت نیروهای محرک در یک گروه یا سازمان است.
۴)مدیریت روابط ،اطلاع از چگونگی برقراری روابط خوب و حفظ آنها ، برقراری ارتباط بصورت روشن،الهام بخشی و اثر گذاری بر دیگران،کار خوب تیمی و مدیریت تعارض است.
چرا هوش هیجانی خیلی مهم است؟
همچنانکه می دانیم،موفق ترین و خوشبخت ترین افراد در زندگی هوشمندترین آنها نیستند.احتمالا" کسانی را می شناسید که از نظر علمی خیلی برجسته هستند ولی با این وجود از نظر اجتماعی ناشایست و در کار یا روابط شخصی خود ناموفق هستند.توانائی ذهنی و فکری یا بهره هوشی ( IQ)فی نفسه برای موفقیت در زندگی کفایت نمی کند.
بله،IQکمک می کند تا به دانشگاه بروید،اما هوش هیجانی است که کمک می کند تا استرس و احساسات خود را هنگام مواجه شدن با امتحانات نهائی مدیریت کنید.IQوEQبصورت جفت وجود دارند ,اما موقعی که جدای از یکدیگر شکل گیرند بیشترین اثر را دارند.
*حوزه های اثرگذاری هوش هیجانی:
۱)عملکرد در مدرسه یا کار،هوش هیجانی زیاد می تواند به رفع و رجوع پیچیدگی های اجتماعی محیط کار،رهبری و برانگیختن دیگران و برجسته شدن در حرفه کمک کند.
در حقیقت،اکنون خیلی از شرکت ها هوش هیجانی را به اندازه توانائی فنی برای ارزیابی کاندیداهای شغلی مهم می شمارند و قبل از استخدام تست هوش هیجانی را انجام می دهند.
۲) سلامت بدنی،اگر قادر به مدیریت احساسات خود نباشید،احتمالا" استرس خویش را نیز نمی توانید مدیریت کنید.چنین مشکلی می تواند به خطرات جدی برای سلامتی منتهی گردد.استرس کنترل نشده فشار خون را افزایش می دهد،سیستم ایمنی بدن را منکوب می کند،خطر حملات قلبی و سکته ها را افزایش می دهد،بر ناباروری اثر می گذارد و پروسه پیری را تسریع می کند.لذا ،اولین گام برای بهبود هوش هیجانی آموختن چگونگی مدیریت استرس است.
۳)سلامت ذهنی،احساسات و استرس کنترل نشده می تواند بر سلامت ذهنی اثر بگذارد،فرد را مستعد اضطراب و افسردگی کند.اگر از درک احساسات ، احساس راحتی با آنها یا مدیریت شان ناتوان باشید برای تشکیل روابط قوی هم دچار کشمکش خواهید بود.این معضل نیز می تواند موجب احساس انزوا و تنهایی و بدتر شدن هر یک از عوارض سلامت ذهنی گردد.
۴)روابط،با درک احساسات و چگونگی کنترل آنها بهتر قادرید که احساسات خویش را بیان و احساسات دیگران را درک کنید.این قابلیت، امکان ارتباط موثرتر و ساخت روابط قویتر را در کار و زندگی شخصی فراهم می کند.
۵)هوش اجتماعی،هم نوائی با احساسات از طریق مرتبط ساختن فرد با دیگران و دنیای پیرامون به یک هدف اجتماعی خدمت می کند.
هوش اجتماعی فرد را قادر می سازد که دوست را از دشمن تفکیک کند،علاقه دیگران را به خویش بسنجد، استرس را کاهش و سیستم عصبی را از طریق ارتباط اجتماعی و احساس عشق و شادی بالانس کند.
ادامه دارد
منبع: https://www.helpguide.org/articles
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.