۳-خود تخریبی:آیا همیشه به خود سخت می گیرید؟امکان دارد پس از یک جلسه یا عرضه یک مطلب آرزو کنید که چیزی را که گفته بودید نمی گفتید؟خود تخریبی استراتژی خود حفاظتی کسانی است که راجع به شکست های خود وسواس دارند.
۴-عملکرد سیاسی:آیا خانواده شما همه چیز را برای دنیای بیرون مرتب می کنند؟برخی خانواده ها بچه های خود را آموزش می دهند تا از حقیقت دوری کنند:"ما رخت کثیف را در هوای بیرون و در معرض عموم نمی گذاریم."اگر با آموختن سانسور رفتار و فقط عرضه آنچه که از لحاظ اجتماعی قابل قبول است بزرگ شده باشید،ممکن است به پرورش استراتژی خود حفاظتی "عملکرد سیاسی" در وجودتان پرداخته باشید.
۵-بدگمانی و عیب جوئی:کسانی که بدگمان هستند نمی خواهند هیچ چیزی را باور کنند،بنابراین از کار خود ناامید نخواهند شد.آنها می توانند حتی ازحاشیه ها با گفتن اینکه،"می دانستم که مشکل رفع نخواهد شد."موضوع بسازند.بی شک این روشی برای تلاش جهت حفاظت از خویشتن است،اما چالش آن است که قلب و ذهنتان برای کسب و کار بسته می شود.
۶-ریشخند کردن:اگر از ریشخند یا قطع سخن دیگران برای سبک کردن یک موقعیت یا سر جای نشاندن کسی استفاده کنید،این امکان دارد استراتژی خود حفاظتی شما باشد.این استراتژی است که آن را از کودکی آموختم.من چهار عمو وبابایی داشتم که از ریشخند شبیه مذهب استفاده می کردند.با ریشخند،احتمال دارد افراد فکر کنند که بامزه هستید،اما همیشه خنده به هزینه دیگری است.اثر آن ناتوان کننده است.
۷-توجیه عقلی:اگر برای هر کاری یک بحث و مشاجره ای طرح کنید،اگر اکثر افراد و ایده ها را به چالش بکشید،امکان دارد که این استراتژی خود حفاظتی شما باشد.اصرار بر تعقل و بحث موجب دور نگهداشتن شما از احساس یا همدردی با دیگران موقع ناراحتی می گردد.
۸-سلطه و تحکم :موقعی که تحکم و سلطه را بصورت پیش فرض بعنوان استراتژی حفاظتی برمی گزینید، از موقعیت و اقتدار خود برای وادار کردن مردم به کاری که از آنها می خواهیداستفاده می کنید.امکان دارد حتی هنگام ناراحتی و تشویش قلدری کرده،نعره بزنید یا دشنام دهید.این استراتژی دلپذیر و مطلوبی نیست.
۹-ائتلاف سازی:این استراتژی ناخودآگاه مستلزم جمع کردن گروهی از افراد پیرامون فرد جهت مهر تایید زدن بر حقانیت اوست.اگر برای سایر مردم سخن چینی کرده یا با آنها در خصوص اینکه چقدر آشفته و معذب هستید و نقش دیگران در این عذاب و آشفتگی چیست سخن می گوئید،پس امکان دارد که این استراتژی خود حفاظتی شما باشد.
۱۰-کنار کشیدن:عقب نشینی می تواند فیزیکی،هیجانی (احساسی)یا ذهنی باشد.اگر موقع ناراحتی و آشفتگی بطور اختیاری عقب نشینی کنید،موقع وقوع نزاع و کشمکش پشت کنترل از راه دور یا لپ تاپ پنهان شده ویا از گفتگو با کسانی که ناراحت و آشفته تان ساخته اند پرهیز کنید،این روش امکان دارد استراتژی خود حفاظتی شما باشد.
مجذوب شدن و تعهد نسبت به استراتژی های خودحفاظتی خویش به شما امکان بقاء می دهد اما هرگز موجب کامیابی نمی گردد.آنها ممکن است به شما حس قدرت ببخشند،اما آن قدرتی نیست که می خواهید و یا در ذات خود نسبت به آن احساس خوبی دارید.
قبل از اینکه دوباره کنترل خود را ازدست دهید،لحظه ای درنگ کنید و دریابید که استراتژی های خود حفاظتی شما چه هستند.به عوارض استفاده از آنها و سپس بکار گرفتن برخی استراتژی های جدید برای جلوگیری از ربایش کنترل رفتار و بجلو راندن ناخودآگاه خود توجه کنید.یک نفس عمیق بکشید،تا ده بشمارید و به قدرت برتر خود برگردید.در اینصورت ،بطور طبیعی پاسخ توانمند ساز تری از چیزی که جلویتان هست دریافت خواهید کرد.این یک رفتار رهبری و تسلط بر خویشتن است.
من گروه رهبری هنلی را بیش از ۳۰سال قبل برای کمک به رهبران و سازمان ها جهت خلق محیط های کاری بهره ورتر و عادلانه تر و شکوفا ساختن رهبری در حال تولد بنیان نهادم ...
دید هنلی به سازمان ها و رهبران جهت خلق محیط های کار بهره ورتر و عادلانه تر کمک می کند.برای آموختن بیشتر در این خصوص ازسایت www.henleyleadership.comبازدید کنید. www.henleyleadership.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
۱۰استراتژی خود حفاظتی که توان برتر فرد در کار را بی اثر می سازد
مقاله نویس؛دید هنلی
استراتژی رهبری
امکان دارد سوپر من بخت و اقبال(طلسم) خود را طی یک لحظه بمجرد تماس با کریپتونیت( Kryptonite،ماده ای سبز رنگ که در سری داستانهای سوپر من از آن یاد شده که سوپرمن در برابر این ماده ضعف دارد. ماده ای شیشه ای است که از خود نور را عبور میدهد)از دست دهد.و اگر مقاله قبلی مرا در مورد قدرت های برتر(ابرقدرت ها )بخوانید،در می یابید که شما نیز چنین قدرت هایی دارید.چالش بعدی شما بعنوان سوپر قهرمانی که در حال شکوفا شدن است دوری جستن از مدل کریپتونیت خودتان می باشد.
اما،کریپتونیت شما چیست؟
آیا تاکنون در کار خود موقعیتی را تجربه کرده اید که احساس کنید کنترل خود را از دست داده اید؟ممکن است خیلی کنترل خود را از دست نداده باشید،اما در حدی بوده باشد که نسبت به آنچه گفتید و انجام دادید احساس بدی داشته باشید.از آن نوع موقعیتی که در مسیر برگشت به خانه راجع به آن اندیشیده و آرزو می کردید که ای کاش بطریقی متفاوت خود را کنترل می کردید؟در شگفتم که آیا تراویس کالانیک( کارآفرین و بازرگان برجسته اهل ایالات متحده آمریکا که شرکت معروف اوبر را در سال ۲۰۰۹ تأسیس نمود.)مدیر عامل شرکت اوبر در سال گذشته احساس بدی راجع به فریاد زدن بر روی یکی از رانندگان خود را تجربه کرده است؟
کریپتونیت شما این است و موجب می شود که بجای یک سوپر قهرمان سوپر خونسرد فردی عادی و معمولی باشید.
کریپتونیت شما قدرت برترتان را ضایع می کند.این زمانی اتفاق می افتد که گرفتار شده و مضطرب و آشفته می شوید و قبل از اینکه موقعیت را دریابید،کاری می کنید که ضرورتا" در وضعیت درست ذهنی انجام نمی دادید.
مانند این است که کنترل قدرت برترتان ربوده می شود.اتفاقی است که هنگامی موضوع غیر منتظره ای آزارتان می دهد بوقوع می پیوندد.می دانید در صورتیکه احساس عجز،آزردگی خاطر شدید و خشم کنید کنترل تان ربوده(هایجک)می شود.بدنتان با تند زدن قلب،گره خوردن شکم یا دچار شدن به سر دردی ناگهانی به شما موقعیت را اطلاع می دهد.
موقعی که کنترل رفتار را از دست داده یا به اصطلاح هایجک می شوید،بطور اتوماتیک رفتار کرده و به برخی رفتارها و اعمال ناخودآگاهانه برای کمک به نجات از ناراحتی و آشفتگی روی می آورید.ما این اعمال را "استراتژی های خود حفاظتی"می نامیم که در تضاد با قدرت های برتر هستند.
احتمال دارد که استراتژی های خود حفاظتی خود را موقعی که خیلی کم سن و سال بوده اید آموخته باشید.
تحقیق به ما می گوید که این الگوها تا سن ۶سالگی بطور محکم تثبیت شده اند.ما از بزرگسالان دنیای خودمان می آموزیم،در واقع شبیه اسفنجی که مایع را جذب می کند رفتارهای آنها را نیز جذب می کنیم.مادر موقعی آزرده خاطر می شد چه کاری انجام می داد؟آیا از واکنش پرهیز می کرد یا خود قربانی می شد و عینا" وضعیت را کنترل می کرد؟بابا چطور؟آیا او ریشخند می زد وکمی بدجنس بود؟اینگونه آموختید که در کار و خانه موقعی که آزرده خاطر شده یا کنترل رفتارتان توسط دیگری ربوده می شود چه کاری انجام دهید.
بگذارید به ده استراتژی حفاظتی بپردازیم که اغلب در محیط کار شاهد استفاده از آنها هستیم:
۱-من خودم کار درست را انجام خواهم داد:این قربانی کلاسیک است.دیالوگ درون امکان دارد چیزی شبیه این باشد که ،"همه چیز به تصمیم من بستگی دارد،"یا "من تنها کسی هستم که واقعا" راجع به انجام این کار به روش درست دغدغه دارم."
قربانیان اگر چه همیشه نه در سکوت،ولی رنج می برند.اگر خودتان را در حالی می یابید که خود کار درست را انجام داده و احساس رنجش می کنید،اگر "نه"گفتن برایتان سخت است و اغلب در خود فرو می روید،این ممکن است استراتژی خود حفاظتی شما باشد.
۲-خود حق پنداری:آیا موقعی آزرده خاطر هستید،دنبال کسی یا چیزی برای سرزنش،محکوم کردن و انتقاد می گردید؟آیا اغلب فکر می کنید که روش شما روش درست است؟آیا هرگز به خود می گوئید،" فکر نمی کنید حق با من است؟اگر چنین است ،امکان دارد که خود حق پنداری استراتژی خود حفاظتی شما باشد.
ادامه دارد
www.henleyleadership.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
بنا به نتایج تحقیق جدید ،توانائی دیدن رویا امکان دارد در ژن ها باشد.
موقعی که پستانداران و پرندگان می خوابند بصورت دوره ای وارد یک فاز مرموز معروف به حرکت چشم سریع( REM)می شوند که در حین آن ذهن همانند حالت بیداری فعال است.تصور می شود که REM نقش مهمی در حفظ عملکرد مغز ، تندرستی بدنی و تثبیت خاطرات دارد.همچنین دوره ای است که حداقل در انسان ها اکثر رویاها طی آن رخ می دهند.
تاکنون،عوامل تقویت کننده این فاز به درستی درک نشده اند،اما اکنون،یک تحقیق منتشر شده در مجله گزارشات سلولی اثبات کرده است که چگونه یک جفت ژن کلیدی میزان خواب REM و غیر REMای را که یک حیوان تجربه می کندتنظیم می کنند.
بنا به نتیجه تحقیق یک تیم تحت مدیریت هایروکیا یودا در مرکز RIKEN برای تحقیق دینامیک بیوسیستم ها در ژاپن،موش هایی که با مهندسی ژنتیک فاقد دو ژن ویژه گردیدند تا حد زیادی خواب REM را تجربه نکردند.
تحقیق قبلی نشان داده است که یک انتقال دهنده عصبی،پیام رسان های شیمیایی بدن که سیگنال هایی را از میان سیستم عصبی و مغز انتقال می دهند معروف به استیل کولین و گیرنده هایش برای تنظیم خواب REM مهم هستند.
مقادیر زیاد استیل کولین در نواحی معین مغز پستاندار هم در حین خواب REM و هم بیداری آزاد می شود.اما دانشمندان قادر نیستند شناسایی کنند که کدام گیرنده یا گیرنده ها،پروتئین هایی که انتقال دهنده های عصبی می توانند به آنها بچسبند و ارتباط بین سلول ها را امکان پذیر سازند بطور مستقیم در تنظیم خواب REM دخیل هستند.
در تحقیق آنها،دانشمندان چندین ژن متفاوت در موش ها را که عامل رشد گیرنده های استیل کولین هستند بی اثر کردند.در نتیجه دریافتند که از دست دادن دو گیرنده معروف به Chrm1و Chrm3که در نواحی معین مغز مشترک هستند اثر برجسته ای بر خواب موش ها دارند.
موقعی که Chrm1برداشته شد،میزان خواب REM موش ها کاهش یافته و تکه تکه شد.
(Source: Newsweek)
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
چگونه مغز تجربه ذهنی زمان را خلق می کند؟
هر شخصی اکثر اوقات احساس کرده است که براستی هنگام تفریح و سرگرمی زمان بسرعت می گذرد.چرا بسته به کاری که در طی زمان انجام می دهیم گذر آن را متفاوت احساس می کنیم؟تحقیق جدید به بررسی مکانیزم های عصبی تشکیل دهنده تجربه ذهنی زمان می پردازد.
زمان و مکان نه فقط در عالم واقعی بلکه در مغز ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.ارتباط خیلی نزدیک این دو موقعی روشنتر می شود که به چگونگی شکل گیری خاطرات اپیزودیک (اتفاقی) توسط مغزهای خودمان نظری بیفکنیم.
خاطرات اپیزودیک، خاطرات مربوط به خود زیستنامه ای(مربوط به شرح حال خود)می باشند یعنی خاطراتی راجع به رویدادهای ویژه ای که برای شخصی در یک نقطه ویژه زمانی و مکانی بوقوع می پیوندند.
خاطرات معنایی(سمانتیک) به اطلاعات کلی و حقایقی اشاره دارد که مغزهای ما قادر به ذخیره آنها هستند.
خاطرات اپیزودیک دارای یک مولفه "کجا"و "چه موقع"قطعی هستند،و بنا به تحقیق علم عصب شناسی ناحیه ای از مغز که اطلاعات مکانی را پردازش می کند نزدیک به ناحیه ای قرار دارد که عامل تجربه زمان است.
بطور ویژه،یک تحقیق جدید شبکه ای از سلول های مغزی را مشخص می کند که به کد گذاری تجربه ذهنی می پردازند.و این عصب ها در ناحیه ای از مغز واقع هستند که نزدیک به ناحیه ای است که در آن عصب های دیگری به کد گذاری مکان می پردازند.
تحقیق جدید توسط پژوهشگران موسسه سیستم های علم عصب شناسی کاولی واقع در بندر تروندهایم نروژ صورت گرفت.آلبرت تزائو مولف برجسته این تحقیق است که حاصل آن در مجله طبیعت منتشر شد.
بیش از یک دهه قبل،دو نفر از پژوهشگران بنام های می- بریت موزر و ادوارد موزر که بر روی پژوهش اخیر نیز کار کردند شبکه ای از عصب ها بنام سلول های شبکه ای را کشف کردند که عامل کد گذاری مکان بودند.
به ناحیه ای از مغز که این سلول های شبکه ای را در خود جای داده است قشر انتورهینال میانی مغز گفته می شود.تزائو و همکارن او در تحقیق جدید امیدوار بودند که شبکه مشابه ای از سلول های مغزی عامل کد گذاری زمان را کشف کنند.
بنابراین، به بررسی عصب ها در ناحیه ای از مغز پرداختند که مجاور قشر انتورهینال میانی مغز(محتوی سلول های شبکه ای عامل کدگذاری مکان)است.این ناحیه قشر انتورهینال جانبی مغز (LEC)نامیده می شود.
پژوهشگران، ابتدا در جستجوی یک الگو بودند ،اما برای یافتن آن دچار چالش شدند.ادوارد موزر از مولفین تحقیق و پرفسور دانشگاه علم و تکنولوژی و نیز بندر تروندهایم نروژ می گوید،"سیگنال نسبت به زمان متغیر بود."
بنابراین،پژوهشگران نظریه پردازی کردند که شاید سیگنال نه فقط با گذر زمان ،بلکه با زمان نیز تغییر می کند.
پرفسور موزر می گوید،"زمان همیشه یکتا و درحال تغییر است."اگر این شبکه براستی در حال کد گذاری زمان باشد،سیگنال ثبت تجارب بعنوان خاطرات یکتا و منحصر بفرد بایستی با زمان تغییر کند."
بنابراین،پژوهشگران بررسی فعالیت صدها عصب قشر انتورهینال جانبی مغز ( LEC ) جوندگان را آغاز کردند.
*تجربه بر سیگنال های کدگذاری زمان قشر انتورهینال جانبی مغز ( LEC) تاثیر گذار است.
تزائو و همکارانش جهت انجام چنین کاری ، ساعت ها فعالیت عصبی موش ها را در طی زمان قرار گرفتن در معرض یک رشته از آزمایشات ثبت کردند.
در یک آزمایش،موش ها پیرامون جعبه ای می دویدند که دیوارهای آن تغییر رنگ می دادند.این آزمایش ۱۲مرتبه تکرار شد بطریقی که حیوانات می توانستند"زمینه های زمانی چندگانه" را در سراسر آزمایش تشخیص دهند.
ادامه دارد
(Source: Medical News Today)
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.