۹)از ریسک اجتناب می کنند.قربانیان ترومای مزمن ممکن است بخواهند به هر طریق ممکن از خطر درک شده اجتناب کنند،بنابراین اغلب از پرداختن به هر فعالیت توام با ریسکی اجتناب می کنند که این می تواند شامل تحرکات مالی همراه با ریسک،تغییرات شغلی و حرفه ای نامطمئن یا حتی فعالیت های تفریحی بطور بالقوه خطرناک باشد.
۱۰)از رها شدگی می ترسند.چون در گذشته قادر نبودند به مردم اعتماد کنند و بطور نرمال به گونه ای مورد بهره برداری قرار می گرفتند،در نتیجه قربانیان ترومای مزمن این تجارب را اغلب به هر رابطه ای در آینده تعمیم می دهند.حتی در مواجهه با شواهد و دلایلی متضاد با آن،واکنش های ترس آنها ممکن است مجبورشان کند تا پتانسل رها شدگی را در همه روابط شان ببینند.
*چگونگی بهبود از ترومای مزمن
تروما بیشتر در زمینه روابط رخ می دهد و بنابراین شفا وبهبودی اغلب نیاز است که از طریق تعاملات سالم با دیگران حاصل گردد.متاسفانه،قربانیان ترومای مزمن در خصوص برقراری و حفظ روابط سالم می توانند بدترین دشمن خودشان باشند.چون در حین تروما توسل به روش های معین تعامل با دیگران شگردی حفاظتی بود،حال آنکه اغلب وابستگی به شگردهای مشابه را حتی موقعی که دیگر نیازی به آنها ندارندحفظ می کنند.
قربانیان تروما می توانند با بررسی بدون تعصب نیازشان به کنترل و آموختن اینکه چنین حوزه ای مشکلی بالقوه برای آنان است بخشی از قدرت شخصی خودشان را پس بگیرند.
به همان اندازه چالش برانگیزتر تصدیق الگوهای رفتاری ناسالم است،برای قربانیان تروما ضروری است که تجارب گذشته و نیز رفتارهایی را که بعنوان واکنشی به حوادث ترومایی شکل گرفته بودند از تجارب حال و آینده جدا کنند.
قربانیان تروما از طریق شناخت رفتارهای ناسالم و پی بردن به قصد و منظوری که زمانی از آنها استفاده می شد ،می توانند موقعی را که چنین رفتارهایی دیگر سودمند نیستند و واقعا" در حال آسیب رساندن هستند تشخیص دهند.اگر چه اثر تروما هرگز بطور کامل محو نمی شود،اما قربانیان می توانند از طریق خود بهسازی و آموحتن استراتژی هایی برای حفاظت از حال و آینده خودشان بهبود یابند.اندیشیدن به "علت رفتارهای معین"گام اول بهبودی است.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
قربانیان تروما می توانند به سهولت دچار مشکلات کنترلی شوند.
پست شده ۴مارس۲۰۲۲
نوشته شده توسط؛جیمی کنن
بازنگری شده توسط؛تایلر وودز
نکات کلیدی:
۱)قربانیان ترومای مزمن اغلب دارای میل خیلی زیادی برای کنترل محیط خودشان هستند.
۲)قربانیان می توانند با تشخیص هر مشکل کنترلی مخربی که ممکن است در واکنش به تروما به آن دچار شده باشند موجب پیشرفت بهبودی خودشان شوند.
۳)قربانیان تروما می توانند از طریق بررسی بی طرفانه نیازشان به کنترل بخشی از قدرت شخصی خودشان را پس بگیرند.
تروما یک مصیبت متداول در همه جای دنیا است که در حال مبدل شدن به یک عامل اثرگذار شدید جهانی است.محققین در سال های اخیر برای بحساب آوردن واکنش های احساسی به هر اتفاق ناگواری بطور نمونه اتفاقاتی که به بروز احساسات ناتوانی در قربانیان منجر می گردند آگاهی خودشان در خصوص تروما را دگرگون کرده اند.اگرچه حوادث ترومایی حاد می توانند اثرات مخربی داشته باشند،اما قرار گرفتن طولانی مدت در معرض ترومای مزمن می تواند ویرانگر باشد.
ناتوانی به چه معنا است؟
احساس ناتوانی یک اثر اساسی مهم تروما بویژه ترومای مزمن است که قربانی بطور مستمر در معرض خشونت خانگی،هر شکلی از بد رفتاری،جنگ،تنگدستی و سایر موارد قرار می گیرد.قربانیان معمولا" گزارش می کنند که برای توقف یا تغییر شرایط خودشان احساس عجز و ناتوانی می کنند.قربانیان ترومای مزمن ممکن است توانایی اتخاذ تصمیم در زندگی خودشان را از دست بدهند.
احساسات ناتوانی و عجز عواقب شگرفی برای قربانیان در پی دارند و به چندین روش می توانند بروز کنند.یکی از وخیم ترین اثرات تجربه ناتوانی مزمن، میل خیلی زیاد برای اعمال کنترل مداوم آزار دهنده است.در برخی روش ها،این اقدامی خود حفاظتی برای اجتناب از تجربه ترومای دیگری است،به تعبیری پل پشت سر خودتان را خراب کنید چون حداقل می توانید وقوع آن را پیش بینی کنید.
برای قربانیانی که بطور مداوم در معرض تروما هستند،کنترل معیاری ایمنی است که به آنها اجازه می دهد تا مجالی برای بازیابی داشته باشند.آنها با اعمال کنترل حتی بر ریزترین جزئیات محیط خودشان ، بطور موثر فضای ایمنی خلق می کنند که در آن نتایج قابل پیش بینی تر هستند.موقعی شخصی بطور مکرر دچار تروما شده است،پیش بینی پذیری می تواند یک عامل نجات دهنده جان باشد.
*ویژگی های قربانیان ترومایی که نیاز به کنترل هر چیزی دارند
در بحث از شفا و بهبودی،شناخت برخی علائم بارز کنترل که ممکن است نتیجه قرار گرفتن در معرض ترومای مزمن باشد ضروری است.بدون از درک اینکه چگونه ترومای مزمن می تواند واکنش تان نسبت به تقریبا" هر اتفاقی در زندگی را دگرگون سازد قابلیت انعطاف نمی تواند شکل بگیرد. برخی از ویژگی هایی که یک شخص ممکن است تجربه کند بشرح ذیل هستند:
۱)آنها در موقعیت های مبهم خیلی زیاد و اغلب تا حد پانیک ناراحت هستند.
۲)مرزهای سفت و سختی بدون از امکان تغییر تنظیم می کنند.مرزهای سفت و سخت هیچ فضایی برای حدس زدن باقی نمی گذارند، این سختگیری در طولانی مدت نتایج را قابل پیش بینی تر می کند.
۳)امکان دارد برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی بی میل باشند و اغلب افراد خیلی توداری هستند.ترس از اینکه اطلاعات بطریقی برای گرفتن امتیاز از آنها بکار رود معمولا" میل آنها برای گفتگوی راحت و بدون خجالت با دیگران را سرکوب می کند.
۴)گذشته آنها حوزه های ورود ممنوع است.آنها اغلب از بحث یا حتی فکر کردن راجع به گذشته بواسطه ترس از آنکه تکرار خواهد شد یا آنها را برای زنده کردن تجارب گذشته تحریک می کند اجتناب می کنند.
۵)بنظر می رسد که از روابط صمیمی اجتناب می کنند.اغلب شناخت دیگران برای آنها سخت است که این حفاطتی در مقابل آسیب دیدن دوباره آنها است.
۶)در بیشترین موقعیت ها،بدترین وضعیت را باور دارند.در گذشته اعتماد بی مورد ممکن است به تجارب ترومایی منجر شده باشد،بنابراین برای ارتکاب دوباره این اشتباه محتاط هستند.
۷)در خصوص وفاداری می توانند سخت و بی رحم باشند.یا طرف آنها و یا دشمن شان هستید.موقعی که کسی حتی ظاهرا" به روش های ناچیز بر خلاف انتظار آنها سخن گفته یا رفتار می کند ترس از آسیب دیدن توسط دیگران بزرگنمایی می شود و هنگامی که احساس شود دیگران نمی توانند برای حفاظت از آنها مورد اعتماد باشندهشدار خطر برای تهدید روابط می تواند بصدا درآید.
۸)ممکن است انتظارات غیر واقعی داشته باشند.بواسطه نیاز فطری به قابل پیش بینی بودن هر موقعیتی،امکان دارد بنظر برسد که در خصوص روابط شان و نیز خودشان کمال طلب هستند.
ادامه دارد
النا چری نپاو روانشناس تروما،در خصوص چگونگی اثر واکنش های اولیه بازماندگان تروما نسبت به یک رویداد بر نسل های آینده بررسی کرده است.برای مثال،موقعی والدین تحت شرایط ناراحت کننده و غم افزا زندگی می کنند، می توانند" پیام های حفظ بقاء"را توسعه دهند (بعنوان مثال"تقاضای کمک نکنید،خطرناک است")که اینگونه واکنش می تواند آموخته شود و از نسلی به نسل بعد انتقال یابد.
در حالیکه این پیام ها ممکن است به حفاظت نسل های پیشین کمک کرده باشند،اما می توانند موجب شوند تا نسل های بعد در مورد زندگی و نسبت به حرفه های کمک رسان دیدگاهی توام با ترس و بدگمانی داشته باشند،در نتیجه موجب دوری بیشتر از پشتیبانی و حمایت مورد نیاز جهت غلبه بر پیامد خود تروما می گردد.
انتقال قابلیت انعطاف
خوشبختانه،بازماندگان تروما و زادگان آنها می توانند به کاهش اثر ترومای بین نسلی بر نسل های آینده کمک کنند.درست همانگونه که تجارب ترومایی می توانند از نسلی به نسل بعد انتقال یابند،ظرفیت غلبه بر تروما و ساخت اعتماد به نفس نیز می تواند انتقال یابد.
برای مثال،براگا و همکاران( 2012)کشف کردند که چگونه سبک های ارتباطات محبت آمیز و بی آلایش بین نسل ها به تقویت قابلیت انعطاف و ارتباط کمک می کند. هنگامی که بازماندگان تروما بی آلایش داستان خودشان را بگویند و زادگان آنها قادر باشند که گذشته ترومایی والدین خودشان رفع و رجوع کنند،خطوط ارتباطی بهبود جدیدی بین آنها گشوده می شود.
مارک ولن،مولف کتاب"با شما شروع نشد"نیز گفتگوی بی پرده بین والدین و فرزندان در خصوص سابقه ترومای خانوادگی را تشویق می کند.او والدین را تشویق می کند تا رویدادهای وحشتناکی را که برای خودشان اتفاق افتاده است و نیز هرچه را که راجع به اتفاقات رخ داده برای والدین و جدشان می دانند برای فرزندانشان نقل کنند.آنها می توانند دریافت کنندگان غیر عمدی احساسات دردناک از گذشته باشند.موقعی که به آنها بگوئید چه احساسات دردناکی در سوابق خانواده ناگفته مانده است،این می تواند برای آنها عامل تسکین دهنده عظیمی باشد بویژه اگر درک کنند که در حال حمل بار و بندیلی از شما، والدین یا اجدادتان بوده اند.
از سوی دیگر،ترومای بین نسلی در خانواده هایی که از تجارب ترومایی خودشان گفتگو نمی کنند بسرعت انتقال می یابد.صدالبته اینگونه خانواده ها، تروماها را بعنوان یک راز نگهه می دارند یا انتقال آنها را به روش های غیر مستقیم یا ناهنجار ادامه می دهند.
رفع و رجوع تروما
اگر پدر یا مادر هستید،علاوه بر ارتباط بی آلایش با فرزندان(و حتی نوه ها)راجع به تجارب زندگی خودتان،همچنین رفع و رجوع خود تروماهای بین نسلی نیز حائز اهمیت است.بازماندگان تروما می توانند یا سیکل را تکرار کنند یا با خلق روایتی جدید راه حلی بیابند.این موقعی اتفاق می افتد که اعضای خانواده راجع به هر آسیب،درد یا بدرفتاری گذشته سخن بگویند و برای رفع و رجوع آنها اقدام کنند.
بچه ها نیاز دارند باور کنند که ایمن هستند و والدین قابل اعتمادی از آنها مراقبت می کنند.موقعی که باورهای اساسی با بدگمانی،تردید،رنجش و ناامنی والدین دچار ابهام می شوند،بچه ها می آموزند که با این دیدگاه به دنیا بنگرند.چنین دیدگاهی می تواند به ایجاد مانع در توانائی آنها برای برقراری روابط خوشبینانه و ایمن و رشد وپرورش یک حس سالم خود ارزشی منجر گردد.
برخی توصیه های اضافی در خصوص چگونگی شکستن سیکل ترومای بین نسلی بشرح ذیل هستند:
۱) با والدین تان راجع به تجارب تلخ زندگی شان و نیز چگونگی غلبه بر آنها گفتگویی را آغاز کنید.
۲)به الگوها،نگرش ها یا روایت های کهن خانواده که بطور پیوسته آنها را تجسم می کنید توجه کنید.
۳)راجع به این حوزه ها با یک دوست مورد اعتماد،عضو خانواده یا درمانگر گفتگو کنید و به روش غلبه یا برقراری ارتباط جایگزینی با آنها بیندیشید.
۴)یک حس همدلی و ترحم نسبت به خانواده و کشمکش هایی که تحمل کرده است در وجود خود پرورش دهید.
خیلی از نیاکان ما علی رغم عیوب شان،به سختی کار کرده اند بطوریکه اکنون ما می توانیم زندگی بهتری داشته باشیم.لذا این حقیقت نیز باید مورد تجلیل قرار گرفته و بطرز مطلوبی پذیرفته شود.
۵)روایت جدیدی را که می خواهید فرزندانتان راجع به خانواده،خودشان و دنیا تجسم کرده و باور کنند دوباره خلق کنید.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.