اما اگر از بکار گرفتن حداکثر تلاش خود خسته شده و نتیجه مطلوب حاصل نگردیده است،موقع درخواست کمک یادداشت های خود را آماده داشته باشید.نمی توانید باور کنید که اگر مردم بدانند قصد کمک به خویشتن را دارید چقدر تمایل دارند کمک تان کنند.
*پنج مهارتی که در بازار موفقیت خلق می کنند
بیاموزید که در تلاش برای رشد شخصی خود بر این پنج توانائی تمرکز کنید.این مهارت ها کمک می کنند تا ماهرانه و با اشتیاق در بازار فعالیت کنید.
۱-جذب شدن
توانائی جذب ،غوطه وری و مستغرق شدن خود در موضوع را شبیه اسفنجی که درون آب فرو می رود پرورش دهید. با وجود نشستن در کلاس یا محیط کار، خیال پردازی برای حواس پرتی و تصور حضور درجای دیگری آسان است.
من زمانی مقاله خوبی با این عنوان خواندم که،"هر جائی هستید،همان جا باشید."فکر می کنم عالی بود.آنجا باشید.تمرکز کنید.بعلاوه آموختن مهارت های اضافی برای اینکه واقعا" دقت کنید مهم است.مجذوب شده و در موضوع غوطه ور شوید.
اکثر مردم در تلاش برای گذراندن روز هستند.ولی من هدف بهتری دارم:بیاموزید که از روز چیزی کسب کنید نه فقط آن را پشت سر بگذارید؛از آن بگیرید.از آن لذت ببرید.هر روز جزئی از تصویر کامل زندگی شما است.هیچ چیزی را تلف نکنید.با دقت با آن رفتار کنید.ببینید چقدر می توانید از یک روز کسب کنید،چقدر توصیه،چقدر اطلاعات،چقدر بینایی و صدا برای افزودن به ارزش،ثروت و سرمایه ذهنی خود می توانید کسب کنید.
۲-واکنش
مهارت برای واکنش،توانائی برای تحت تاثیر قرار گرفتن از آنچه که می بینید،می شنوید و حس می کنید را پرورش دهید.موفقیت فقط دانش نیست،موفقیت واکنش نسبت به دانش است.موفقیت فقط تجربه نیست.موفقیت احساسی است که از تجربه خلق می شود.بخش احساسی است که نقش عمده ای را در زندگی ،آینده و موفقیت ما ایفا می کند.
واکنش نسبت به زندگی به معنای اجازه دادن به چیزهای غمناک برای غمگین کردن ،چیزهای شاد جهت شاد کردن، چیزهای متحیر کننده برای گیج و متحیر کردن است.بگذارید چیزهای دشوار برای شما دشواری خلق کنند.
من از شما می خواهم که بگذارید واکنش بر شما اثر بگذارد ،اجازه دهید برایتان کارهایی انجام دهد.چنین رفتاری بانک احساسی شما را می سازد.
۳-تفکر
بیاموزید که تفکر کنید.تفکر روشی فوق العاده برای کسب ارزش بیشتر از چیزی است که می دانید و چیزی است که تجربه کرده اید.فایده تفکر برگشت پذیر است.
در انتهای روز چند دقیقه ای وقت صرف کنید،جائی بیابید،اگر می توانید تنها باشید و دقیقا" برگردید و به کارهایی که در طول روز انجام داده اید بیندیشید.کجا بودید؟چه چیزی دیدید؟چه چیزی شنیدید؟چه چیزی احساس کردید؟اگر دقیقا" روز را در ذهن خود زندگی کنید،ارزش های چندگانه ای به شما افزوده خواهد شد.اگر عینا" به روزی که تازه تجربه کرده اید برگردید برای آینده تان با ارزش تر خواهد بود.
چند ساعتی در انتهای هفته و چند دقیقه ای هم در طول روز،نصف یک روز در انتهای ماه و یک آخر هفته ای نیز در انتهای سال صرف کنید.این اوقات، زمان های تفکر نامیده می شوند.اکنون،چرا برگشت به عقب توصیه می شو؟زیرا گذشته را بدین طریق با ارزش تر می سازید.اگر زمانی صرف بازبینی آنچه در حال انجام است بکنید،تصمیم سازی را بازبینی کنید،کسانی را که با آنها ارتباط داشته اید بازبینی کنید،اعمالی را که داشته اید،تصمیماتی را که اتخاذ کرده اید مرور کنید،همه آن چیزها را بازبینی کنید،به احساس خود در موقعیت های متفاوت برگردید،در اینصورت زندگی خود را با ارزش تر می سازید.
اکنون،چرا سعی می کنیدزندگی خود را با ارزش کنید؟جواب ساده است ،زیرا چنین کاری سرمایه گذاری برای آینده است.ما آن را هوش و مهارت می نامیم تا از گذشته بیشتر بسازیم و فقط بجای تلاش جهت سپری کردن یک روز بیشتر،یک هفته بیشتر، ارزش بیشتری برای سرمایه گذاری در آینده داشته باشیم.در واقع بهره برداری بیشتر از گذشته برای سرمایه گذاری در آینده است.
۴-عمل
توانائی برای عمل،توانائی برای اقدام بر اساس احساسات و دانش خود را پرورش دهید.عمل منظم چیزی است که به خلق ایده ها،کارآفرینی و ارزش ها منتهی می شود.بدون از فعالیت،ایده ها و رویاها وجود ندارد.
فعالیت منظم مصرانه ترین هنر برای انتقال شما به جائی است که می خواهید بروید.گاهی اوقات موفقیت تغییر زیادی نمی طلبد. بلکه کارهای منظم هفتگی یا روزانه تغییرات کوچک ناشی از فعالیت های هوشمندانه ای هستند که شما را به جهت بهتری می برند.
ادامه دارد
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
۳-گذر زمان
همه ما باید مدیریت زمان را بیاموزیم.یکی از چالش های زندگی آموختن انتظار است.بخشی از موفقیت صبوری یعنی تحمل گذر زمان است .ساخت یک حرفه زمان می برد.انجام تغییرات مستلزم صرف زمان است.آموختن،رشد ،تغییر،پرورش و تولید زمان می خواهد.بهبود و اصلاح کار و فلسفه زمان می طلبد.بنابراین برای آموختن،،جهت بدست آوردن نیروی حرکت و درنهایت به منظور رسیدن به موفقیت به خود زمان بدهید.
۴-حل مساله
موفقیت بطور ساده حل مساله است.همه نوع مشکل (مساله)اعم از مشکلات تجاری،مشکلات خانوادگی،مشکلات شخصی،مشکلات مالی،مشکلات احساسی وجود دارد.هر فردی فهرستی از مشکلات دارد.حل مساله جائی است که کار آفرینی نشات می گیرد.بدین گونه است که ارزش و ثروت می سازید.
یک مرتبه نیل آمسترانگ اولین مردی را که بر کره ماه فرود آمد ملاقات کردم.او موضوع را نسبتا" ساده بیان می کرد.گفت که رفت و برگشت به کره ماه صرفا" یک موضوع حل مساله است.مساله ۱؛چگونگی رسیدن به آنجا است.مساله ۲؛چگونگی برگشتن از آنجا است.ساده است.درست؟مطمئن شوید تا هر دو مساله را حل نکرده اید زمین را به مقصد ماه ترک نکنید.
مطمئنا"،برخی مسائل پیچیده هستند ،اما اگر هر زمانی جزئی از مساله را در نظربگیرید. و جزء به جزء حل کرده و در نهایت دوباره اجزاء را در کنار همدیگر بگذارید.
در این صورت نمی توانید کار آفرینی ،زندگی و مهارت هایی را که می توانید بسازید باور کنید.لذا در یک زمان یک تیکه از مساله را بگیرید،در آن مهارت یابید و سپس برای حل کل مساله دوباره تیکه ها را با هم ترکیب کنید.
۵-نوشتن بر روی کاغذ
بیاموزید که مسائل را بر روی کاغذ حل کنید.باید برخی از افکار خود را بنویسید.اگر همیشه فقط با ذهن تصمیم بگیرید،اشتباه کردن خیلی آسان است.بنابراین یک تیکه کاغذ بردارید و زمان کمی را صرف نوشتن کلیات مشکل کنید.بجای فقط اندیشیدن ذهنی به موضوع ،آنجه را در ذهن دارید بگیرید،بر روی کاغذ بیاورید و مشکل را حل کنید.این کار به تمرکز و دقیق شدن بر روی موضوع کمک می کند.
اکنون،موقعی که مشکل را با حداکثر توانائی خود بیان می کنید،فقط این سوال اضافه می گردد که:آیا این تمام مشکل است؟
در اینصورت، بر مشکلات توقف نمی کنیم و بطور مداوم به آنها نمی اندیشیم. بر مشکلات نمانده و درون آنها زندگی نمی کنیم،اما حداقل باید آنها را بیان کنید.زیرا تا بروشنی مشکلات بیان نشوند نمی توانید آنها را رفع کنید.
*سه سوال ساده
جواب حل مسائل مستلزم پاسخ به سه سوال ساده ذیل است:
۱-چه کاری می توانم انجام دهم؟
برای حل مساله چه کاری می توانم انجام دهم؟چه کاری می توانم انجام دهم؟این هنگامی است که شروع به توسعه چیزی می کنید که آن را "مستند سازی کار" می نامیم. می گوئید ،خوب،جواب شماره یک بالقوه این است.آن یک جواب است.جواب شماره ۲ بالقوه یک امکان است.و جواب شماره ۳ نیز امکان دیگری است.فقط شروع به مرتب کردن راه حل های ممکن می کنید.سپس برگشته و این راه حل ها را تحلیل می کنید.جواب شماره سه؟ قبلا" نتیجه گرفته اید که زمان زیادی می برد.خوب،جواب شماره ۲یک علامت سوال خیلی بزرگ است؟.جواب شماره یک احتمالا" درست است.گرایش اول شما درست بود.آن را کمی بیشتر مطالعه کنید و ببینید که آیا همینطور است.
۲-چه چیزی می توانم بخوانم؟
اولین گام برای حل مسائل نوشتن آنها است.گام دوم ارائه راه حل های احتمالی برای کار مستند شده است.اگر چنین کاری مساله را رفع نمی کند،سوال دوم برای پرسیدن این است:چه می توانم بخوانم؟ممکن است کتابی در مورد مشکل تان باشد. امکان دارد فردی برای رفع این مشکل عمری تلاش کرده باشد.اگر جستجو کنید می توانید از توصیه مفید آن شخص استفاده کنید.شاید بطور مختصر جائی رفع مشکل مکتوب شده باشد.در این صورت نیازی نیست برای مشکل رفع شده وقت صرف کنید.اگر تکلیف خود را انجام دهید،دقیقا"ممکن است راه حل را بیابید.
۳-از چه کسی می توانم بپرسم؟
اگر هنوز مشکل رفع نشده است،سوال سوم این است:از چه کسی می توانم بپرسم؟اکنون برای پرسیدن درنگ نکنید،اما اجازه دهید که یک راهنمائی بکنم:از اول نپرسید.اگر همیشه الساعه بپرسید،مهارت هایی را که برای حل مساله نیاز دارید رشد نمی کنند.چیزی که با ارزش تر از راه حل مشکل است؟مهارت های حل مساله می باشد.جواب یک مساله موقتی است ،در حالیکه مهارت های حل مساله دائمی هستند.بنابراین،فقط به جواب ها نیاز نداریم،بلکه نیازمند کسب مهارت ها هستیم.
ادامه دارد
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
بخش دیگر کشش ذهنی آموختن جنبه دیگر بحث است.خواه در حال بحث در حوزه روحانی،سیاسی ،بدنی یا رفتاری باشید از جنبه دیگر بحث نهراسید.اگر از نظر ذهنی قوی باشید،می توانید آن را کنترل کنید،و باید به افراد بخاطر داشتن نظر مخالف در خصوص موضوعات اعتبار بدهید.حتی اگر چه امکان دارد با آنها موافق نباشید،ولی باید موافق بیان یک ایده خوب توسط آنها باشید.
می توانید تصور کنید که اگر به توسعه ذهن خود متعهد شوید چه کسی خواهید شد؟و در این صورت چه مهارت هایی در وجودتان رشد کرده و چه بصیرت هایی کسب خواهید کرد.
*کتابخانه رشد شخصی
بخشی از کل این پروسه رشد چیزی است که آن را کتابخانه رشد شخصی می نامم.مربی ام مرا مجبور کرد که در ۲۵سالگی دوباره شروع کنم.چون عمده سواد دانشکده را از دست داده بودم،او به من گفت،"برای خود آموزی تو را همراهی می کنم. "
آموزش و پرورش با ترک دانشگاه متوقف نمی شود،بلکه یک پروسه عمری است.باید به حفظ خود در مسیر آموختن ادامه دهید.بدین طریق است که به درآمدهای بیشتر دست می یابید، به سرمایه گذاری متهورانه دست می زنید.لذا به شهروندی با ارزش تر،بهره ور تر و سودمندتر مبدل می شوید،و در خانواده،جامعه،کشور و حوزه کارآفرینی ایفای نقش می کنید.به سختی بر روی رشد این مهارت ها و خود آموز بودن کار کنید.
مربی ام گفت،"آموزش و پرورش استاندارد نتایج استاندارد ارائه می دهد."چرا ماورای استاندارد و متوسط و قابل قبول نرویم و به فردی خیلی قابل،شگفت انگیز و دارای مزیت رقابتی مبدل نشویم؟چرا نه؟من در سن ۱۸یا ۱۹سالگی دوباره برای بدست آوردن یک شغل تصمیم گرفتم برگردم و به سختی کار کرده و حداکثر تلاشم را بکار گیرم و مربی گفت، پس از آن زمان زیادی برای زندگی وجود دارد.
چرا در برخی مهارت های فوق العاده استاد نمی شوید؟چرا به سمت سطوح بالاتر گام بر نمی دارید؟همچنانکه من چنین کردم.
اکنون،برخی افراد فقط به چیزهای الهام بخش،خود یاری و خود بهسازی روی می آورند،اما نمی توانید فقط با تصور ذهنی زندگی کنید.به چیزی بیش از آن نیاز دارید.کتابخانه شما نیاز است شبیه آبدارخانه(خوراکی هاو نوشیدنی ها ) درون آشپزخانه بالانس شود.نمی توانید فقط در چیزهای آسان قوی باشید.
ما باید تاریخ،بیوگرافی و خود زیستنامه مطالعه کنیم.سرگذشت کسانی را که کارهای منحصر بفرد هم قابل تقدیر و هم قابل نکوهش انجام داده اند مطالعه کنید.نیاز است که دانش آموز هر دو گروه باشیم.
تمام کتاب های مفید برای رسیدن به هر میزان ثروت،سلامتی،شادی،قدرتمندی،خبرگی و موفقیتی که می خواهیم تا کنون نوشته شده اند.افرادی از تمام طبقات اجتماعی،کسانی با غیرقابل باورترین تجارب زندگی،اشخاصی که از مفلسی و بی پولی به ثروت و از شکست به موفقیت رسیده اند برای نوشتن تجارب خود وقت گذاشته اند بطوریکه می توانیم در ثروت دانش آنها شریک شویم.
عادت به مطالعه یک سنگ زیر بنای اصلی در توسعه بنیان فلسفی سالم است.و به اعتقاد من،یکی از بنیان های ضروری برای حصول به موفقیت و شادی است.
*۴گام موفقیت
من در جستجوی رشد شخصی به ۴گام برای موفقیت رسیده ام:
۱-ایده های خوب
ایده ها دانه های کارآفرینی زندگی هستند.یک زندگی خوب از طریق جستجوی ایده های خوب حاصل می گردد.هرگز جستجوی خود برای کسب دانش را متوقف نکنید.یافتن ایده ها می تواند تغییر دهنده زندگی باشد.ایده های کسب و کار،ایده های اجتماعی،ایده های شخصی،هیچ چیزی به قدرتمندی ایده ای نیست که زمان آن فرا رسیده است.
یک جستجو گر ایده های خوب به هنگام در حوزه سیاسی، خانوادگی و سلامتی باشید.سپس کاری را انجام دهید که من انجام می دهم:یک دفترچه یادداشت بردارید.گزارشی از ایده های خوب نگهدارید.این کار برای دانش آموزان جدی است.من یادداشت هایی بر روی تیکه های کاغذ می نوشتم و دریافتم که نمی توانم از آنها بگذرم،نمی توانستم آنها را فهرست بندی کنم،در نتیجه ایده های خوب زیادی را از دست دادم.
بنابراین،آموختم که ایده هایم را درون یک دفترچه یادداشت نگهدارم.این کار توسعه کتابخانه یادگیری شما است.
۲-برنامه های خوب
دانش آموز برنامه های خوب باشید.برنامه ها مهم هستند چون ایده ها را بدنیا می آورند.برنامه ها،ایده ها را به بازار می دهند.برنامه هایی که خوبی اجرا شوند ایده ها را به درون زندگی بهتر می آورند.ایده ها بدون از برنامه ها تا ابد مانند اثر هنری یک هنرمند بدون از استفاده بر روی دیوار خواهند ماند.
آنها هرگز به واقعیت نمی پیوندند.هرگز تحقق نمی یابند.بنابراین دانش آموز برنامه های خوب باشید.برنامه های خوب و منظم ارائه دهید.ثروت با دست روی دست گذاشتن و امیدوار بودن حاصل نمی گردد.ثروت و دارایی از عملی سازی برنامه های خوب حاصل می گردد.
ادامه دارد
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.