موقعی که احساس فشار طاقت فرسا می کنید یک یا دو مورد از این لحظات قشنگ را به یاد آورید.چنین تمرینی الگوهای فکری تان را پاره می کند و دوباره شما را به احساساتتان برمی گرداند.
۳)قهرمان شخصی درونی تان چه می کرد؟
تغییری در دیدگاه می تواند تفاوتی را که می خواهید بسازد.
تقاضا از دوستان یا خانواده برای کمک قابل تحسین است،اما ضرورتا" به شما کمک نمی کتد تا با احساسات خودتان ارتباط برقرار کنید.
چون قلبتان مال شما است،لذا شما و نه کس دیگری باید در این مسیر قدم بردارد.
بنابراین بجای تقاضا از افراد ویژه و مسئول،چیز متفاوتی را بیازمائید.
تصور کنید که مکالمه ای با یک شخص الهام بخش دارید.از او سوالات ویژه ای راجع به مشکل خودتان بپرسید.
در این موقعیت او چه کاری انجام می داد؟
او چه ایرادت و اعتراضاتی داشت؟
چه چیزی می گفت؟
من گاهی اوقات گفتگوهای کاملی با دوستان تصوری خودم دارم.برای موقعیت های مختلف قهرمان های مختلفی دارم.این شگرد اثر گذار است،زیرا موجب می شود تا ناخودآگاهتان نقش آفرینی کند.با گوش دادن آزادانه و بدون مانع به جواب های آنها،ناخودآگاه و تفکرات منطقی خودتان را مسدود کرده و به قهوه شهودتان اجازه می دهید تا کمک کند.
ظرفیت ها و خردمندی که از این شخصیت ها می گیرید به شکل احساسات،جواب های شهودی،بصیرت ها یا اصوات همانند حباب به سطح می آیند.
۴)اطمینان حاصل کنید که ذهن تان مداخله نمی کند.
اگر سه تمرین فوق مشکل شما را رفع نکرد،می توانید تمرین دیگری را بیازمائید.این تمرین زمان بیشتری از شما می گیرد،اما اثر آن عمیق تر است.من شخصا" موقعی که قصد اتخاذ تصمیمات اثربخش تری دارم انجام این تمرین را دوست دارم.
ما اثبات کردیم که تفکرات  در آرزوها و خواسته های قلبی مداخله می کنند.با تفکر،صدای قلبتان را خفه می کنید.چه اتفاقی خواهد افتاد اگر ذهن تان را بقدر کفایت برای خشنود بودن مشغول کنید،اما خیلی هم مشغول نباشد که مستلزم توجه کامل باشد؟در اینصورت فضائی برای قلبتان خلق می کنید.
یک روش ساده انجام این تمرین مشغول شدن به فعالیتی غیر فکری است.فعالیتی که ذره ای نیازمند قدرت مغز باشد ،فقط بحدی که مانع انحراف و حواس پرتی شود.
فعالیت های ذیل از چنین ویژگی برخوردارند:
بافندگی
آشپزی
نجاری و درودگری
نقاشی
شستشو و تمیزکاری
ساخت موزیک
در حین چنین فعالیت هائی،فضائی برای بروز احساسات خود خلق می کنید،به آنها گوش دهید وببینید که چه چیزی به شما می گویند.
۵)گام نخست برای دگرگونی زندگی خودتان
اکنون روش های آسانی برای دسترسی به قلبتان می شناسید.
من تصور می کنم که بلادرنگ هیچ تصمیمی را برای دگرگونی زندگی خود کاملا" بر اساس احساسات خویش نمی گیرید.
زیرا ابتدا می خواهید که قدرت آن احساسات را امتحان کنید.
تجربه های کوچک داشته باشید.چیز کوچکی را بیازمائید و ببینید موقعی اجازه می دهید تا قلبتان شما را هدایت کند چه پیامد خوبی بدنبال دارد.
بدین طریق یک حلقه فیدبک مثبت خلق می کنید.من قول می دهم که اگر به قلبتان گوش بدهیدخواهید دید که اتفاقات الهام بخشی برایتان رخ می دهد.هر چه فیدبک مثبت تری دریافت کنید،برای شما آسانتر خواهد بود.
به قلبتان گوش دهید،آینده خیلی خوبی در انتظارتان خواهد بود.
اکنون لحظه تولد قلبتان هست.
دیگر در ذهن تان درگیر احساس اضطراب و فشار طاقت فرسا نمی شوید.
در عوض احساس آرامش و آسودگی می کنید.
مکنونات ذهنی خود را بیان می کنید.
به روابط بد خاتمه می دهید و روابط عاشقانه،جدید خلق می کنید.
از دنبال کردن احساسات خودتان احساس دلگرمی،آسودگی و کنترل می کنید.
اجازه دهید تا قلبتان راه را به شما نشان دهد و زندگی را که امروز سزاوار آن هستید خلق کند.
زندگینامه:ووتر نویسنده مقاله بصورت مادام العمر در حال کمک به مردمی با سوابق متفاوت  برای کشف تمام ظرفیت های آنها است.
منبع: goodlifezen.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور