۳-گرسنگی احساسی اغلب به خورد و خوراک احمقانه منتهی می شود.خیلی سریع و بی آنکه انتظارش را داشته باشید ،یک کیسه کامل چیپس یا یک کاسه کامل بستنی را خورده اید بدون از اینکه واقعا" متوجه باشید یا بطور کامل لذت برده باشید .ولی موقعی که در واکنش به گرسنگی بدنی می خورید،بطور مثال نسبت به آنچه که انجام می دهید آگاهتر هستید.
گرسنگی احساسی با سیر شدن رفع نمی شود. اغلب تا  زمانیکه شکم تان بطرز ناخوشایندی  پر شود به خوردن  ادامه می دهید‌.
از سوی دیگر،در گرسنگی بدنی نیازی به چپاندن درون شکم نیست.بلکه موقعی شکم پر است احساس سیری می کنید.
*حسگر گرسنگی احساسی درون شکم نیست.
بجای غرغر کردن یا تیر کشیدن شکم،گرسنگی را بصورت هوسی حس می کنید که نمی توانید آن را  از سر خود خارج کنید.بر طعم ها،بوها و مزه های ویژه متمرکز هستید.
 گرسنگی احساسی اغلب به افسوس،احساس گناه و شرمساری منتهی می شود.در حالیکه موقعی برای رفع گرسنگی بدنی می خورید،احتمال ندارد که احساس گناه یا شرمساری کنید زیرا در واقع به بدن خود چیزی را داده اید که نیاز داشته است.
اگر پس از خوردن احساس گناه می کنید،احتمالا" بخاطر این است که اطمینان دارید  به دلایل تغذیه ای نخورده اید.
*گرسنگی احساسی در مقابل گرسنگی بدنی
گرسنگی احساسی ناگهانی ولی گرسنگی بدنی تدریجی است.در گرسنگی احساسی، احساس می کنید که باید بطور لحظه ای سیر شوید،اما در گرسنگی بدنی می توانید منتظر بمانید.در گرسنگی احساسی غذا های تسکین دهنده ویژه ای را طلب می کنید ولی در گرسنگی بدنی گزینه های غذایی بازی دارید و خیلی غذاها خوب بنظر می رسند.
گرسنگی احساسی با پر کردن شکم رفع نمی شود.در حالیکه گرسنگی بدنی موقعی که سیر هستید متوقف می شود.خورد و خوراک  احساسی به احساس ناتوانی،شرمساری و گناه منتهی می شود.
لکن خورد و خوراک برای رفع گرسنگی بدنی موجب بروز احساسات بد راجع به خودتان نمی شود.
 *عوامل محرک خورد و خوراک احساسی خود را شناسایی کنید
اولین گام برای توقف خورد و خوراک احساسی شناسایی محرک های شخصی است
چه موقعیت ها،مکان ها یا احساساتی شما را تحریک می کنند تا با خوردن غذا  تسکین یابید؟بخش عمده ای از خورد و خوراک در ارتباط با احساسات ناگوار است،اما  احساسات مثبت  مانند تشویق خود بخاطر رسیدن به یک هدف یا جشن گرفتن یک تعطیلی یا رویداد شاد نیز می تواند برای خورد و خوراک تحریک کننده باشد‌.
 *دلایل عمومی خورد و خوراک احساسی
۱)استرس،هرگز توجه کرده اید که چگونه استرس گرسنه تان می کند؟استرس فقط در ذهن نیست.هنگامی که استرس مزمن باشد،همچنانکه در دنیای هرج و مرج و پرشتاب ما اغلب چنین است ،بدن مقداری زیادی هورمون استرس یعنی کورتیزول تولید می کند.
کورتیزول تحریک کننده برای مصرف غذاهای سرخ شده،شیرین و نمکی است،غذاهایی که به فرد گلوله ای از انرژی و لذت می بخشند.هر چه استرس کنترل نشده بیشتری در زندگی به شما وارد شود،با احتمال بیشتری  برای رهائی احساسی به سمت غذا می روید.
۲)خفه کردن احساسات،خورد و خوراک  می تواند روشی برای خاموش کردن یا خفه کردن موقتی احساسات ناخوشایند شامل خشم،ترس،غم،اضطراب،تنهایی،رنجش و شرمساری باشد.در حالیکه خود را با غذا بیحس می کنید،می توانید از احساسات مشکلی که ترجیح می دهید بروز نکنند اجتناب ورزید.
۳)خستگی و ملالت یا احساس بیهودگی،بطور ساده آیا هرگز  برای اینکه کاری انجام داده باشید،جهت رهائی از ملالت و خستگی،یا بعنوان روشی برای رفع یک کمبود یا پوچی در زندگی خود خورده اید؟موقعی که احساس پوچی می کنید  و خواسته های خود را تحقق نیافته  می بینید، غدا روشی برای مشغول کردن دهان و زمان شما است.بطور لحظه ای،غذا سیرتان می کند و حواس تان را از احساسات اصلی ناشی از بی هدفی و عدم رضایت از زندگی پرت می کند.
۴) عادات دوران کودکی،به خاطرات غذایی دوران کودکی خود بیندیشید.آیا والدین تان رفتارهای خوبتان را با بستنی تشویق می کردند،بخاطر کارنامه خوب شما را جهت خوردن پیتزا بیرون می بردند یا هنگامی که احساس ناراحتی می کردید به شما بستنی می دادند؟
چنین عاداتی می توانند اغلب به بزرگسالی انتقال یابند.یا خوردنتان می تواند از نوستالژی (حسرت گذشته) خاطرات تسلی بخش برگر های کبابی حیاط پشتی با پدر یا پختن و خوردن شیرینی با مادر ناشی شود.
۵)اثرات اجتماعی،جمع شدن با سایر افراد برای صرف یک وعده غذایی روشی عالی برای رهائی از استرس است،اما به پر خوری نیز می تواند منجر شود.در این مواقع ،افراط در غذا خوردن به آسانی حاصل می شود چون غذا هست و هر کس دیگری هم در حال خوردن است.
ادامه دارد
منیع؛ https://www.helpguide.org
ترجمه و تلخیص؛ غریب واحدی پور