پنج وضعیتی که نگرش خوش بینی خیلی زیاد می تواند مضر باشد.
هرگزتفکر مثبت را با خودشیفتگی اشتباه نگیرید.
خوش بینی در خیلی از بخش های زندگی فواید بیشماری دارد، محققین مثبت نگری را به هر چیزی از تحمل درد عمیق تا افزایش عمر ارتباط داده اند. قدرت غیر قابل باور نگرش مثبت بر روی سلامتی، روابط و عملکرد انکارناپذیر است.
اما مشابه با هر فاکتور دیگری علی رغم مزایای زیاد، نگرش مثبت نتایج منفی هم ممکن است داشته باشد. پنج وضعیتی که در آنها مضرات نگرش خوش بینانه خیلی زیاد بیش از منافع آن است، بشرح ذیل می باشند:
١-اثر ماورای متوسط
اکثرافراد تمایل دارند که در خیلی از موارد خود را ماورای متوسط فرض کنند. تحقیقات بیشماری نشان داده اند که افراد تمایل دارند که خود را نسبت به افراد پیرامون باهوش تر، مشهورتر و سالم تر فرض کرده و حتی در رانندگی نیز بهتر بدانند.علی رغم این حقیقت که از نظرآماری برای ۸۰درصد مردم ماورای  متوسط بودن غیر ممکن است،مع الوصف اکثریت وسیعی اصرار دارند که در خیلی از مهارت ها به درصد فوقانی جامعه تعلق دارند.
اگر چه اعتماد به نفس در خیلی ازجنبه های زندگی بیش ازاندازه مهم است ولی اغراق در توصیف مهارت ها سودمند نیست.در صورتیکه غرور افراطی فرد مبنی بر اینکه، “من با هوش ترین فرد در اتاق هستم.” یا “مهارت های رهبری ام برترند.” غیر واقعی باشند،امکان دارد که واقعا “بعنوان یک عیب نمایان شود.
٢-تفکر ”آسان گیری”
در صورتیکه مراقب نباشید، یک نگرش خوش‌بینانه افراطی ممکن است به تکبر منتهی شود. تخیلاتی از این نوع که “اگربخواهم، سیگار را فردا با تمام درد و حرمان ناشی از ترک اعتیاد رها می کنم.” یامن نیازی به مهیا شدن برای آزمایش ندارم، زیرا قصد دارم بطرز فوق العاد ای آن را انجام دهم، “می توانند عواقب مصیبت باری بدنبال داشته باشند.
خرد شماری چالش ها می تواندموجب عدم آمادگی و تجهیز نامناسب برای مواجه شدن با آنها گردد. این باور که هرچیزی در زندگی به آسانی حاصل می گردد می تواند واقعا” به عزت نفس فرد زیان برساند.بعلاوه،اگرچالش ها آسان هستند، چرا نباید همیشه در نوبت اول موفق شوید؟انکار چنین واقعیتی که موفقیت مستلزم سخت کوشی و مهارت های متنوع است موجب عدم درک ارزش و قدر واقعی خویشتن  و قدردانی نکردن از خودمی گردد.
٣-اشتباه گرفتن تفکر سحر آمیز با تفکر مثبت
مردم گاهی اوقات در شناسایی مرز بین تفکر مثبت و تفکر سحر آمیز دچار اشتباه می شوند. این تصور فرد که تفکر او توان تغییر مسیر کل هستی را دارد بطور دقیق توسط علم پشتیبانی نمی شود. هنوز خیلی از افراد باور دارند که اگر بشدت آرزو کنند دربخت آزمایی برنده می شوند زیرا تفکر  آنها شانس برنده شدنشان را افزایش می دهد.
قبول این فرض که تفکر به تنهایی قدرت این را دارد که موجب بوقوع پیوستن اتفاقات گردد می تواند بطور واقعی فرد را از بکارگرفتن ظرفیت بالقوه خود باز دارد.  از آن مهم تر اینکه، اگر می دانید که از امروز در هر بخت آزمایی برنده می شوید، پس بدست آوردن شغل چه توجیهی دارد؟در حالیکه تفکرمثبت فقط در صورتی که با رفتار مثبت عجین شده باشد به نتایج مثبت منتهی می شود.
٤-تصور اینکه همیشه کارها مطابق با برنامه پیش می روند.
درحالیکه امید به بهترین نتیجه یک امر است ولی انکار این حقیقت که هر چیزی ممکن است غلط از آب درآید امر دیگری است. اینکه خود را متقاعد سازید که هر کاری همیشه بدون از هیچ مشکلی به سرانجام می رسد طرح ذهنی خوبی نیست. آیا هنوز از برخی افراد جملاتی بدین مضمون شنیده اید که ”اطمینان دارم هر کاری بدرستی پیش می رود.“لذا، همچنانکه ادامه می دهند به هیچ طرح پشتیبان یا جایگزینی نمی اندیشند.
اگر مدیر سازمانی  می گوید که،”مادر حال دوبل کردن تعداد مشتریانی هستیم که سال بعد به آنها سرویس می دهیم و اطمینان دارد که این امر موجب درآمد زایی می گردد.”در نتیجه شرکت بدون از ملاحظه مشکلات بالقوه این طرح برای مواجه شدن با واقعیات احتمالی آماده نمی شود. خوش بینی غیر واقعی می تواندموجب نادیده گرفتن علائم اخطار مربوط به مشکلات و انکار عواقب ناخوشایند بالقوه ای گردد که با آنها مواجه می شوید.
٥-آرمانی کردن حقیقت
درحالیکه خوب دیدن هرکسی و هر فرصتی زیبا است، اما هرگز نباید خوش بینی به خود فریبی نزدیک شود. هنوز هم گاهی اوقات عده ای فکر می کنند که  خوش بین بودن مستلزم انکار هر چیز منفی علی رغم  حقیقت داشتن است. لکن،واقعیت این است که شرکت های ناسالم و مردم بدی در دنیا وجود دارند که اگر علائم خطر را تشخیص ندهید از شما امتیاز می گیرند.
 تمایل  غفلت از این حقیقت که شخصی بطور مرتب دروغ می گوید می تواندموجب شود که به فردی غير قابل اطمينان اعتماد کنید.یا چشم پوشی از چند مورد غیر اخلاقی که در جلسه تاسیس کسب و کاری جدید بوقوع می پیوندند  موجب می شود که در موقعیت بدی قرار گیرید. خوش بینی سالم می تواند کمبود ناشی از ابهام در قضاوت را رفع کند.
تفکرمتعادل را توسعه دهید، گفتگوی درونی  بر روي روش  احساس و رفتار روزانه ما اثرگذار است.درست همانگونه که اندیشیدن زیاد به جنبه های منفی امور روشی ایمن نیست، در صورتیکه مراقب نباشید تمرکز خیلی زیاد بر جنبه های مثبت امور نیز زیانبار است. آموختن اینکه چگونه افکار غیرمولد را شناسایی و باروش های تفكرسالم تر جایگزین کنید مهارتی است که هرکسی می تواند آن را بیاموزد.
مغز خود را برای یک خوش بینی سازنده تربیت کنید، هنگامی که تفکرات خود را متعادل سازید اثربخش ترشده و موقعیت واقعی را بخوبی  می یابید.
(Source : psychology Today)
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور