۳-گذر زمان
همه ما باید مدیریت زمان را بیاموزیم.یکی از چالش های زندگی آموختن انتظار است.بخشی از موفقیت صبوری یعنی تحمل گذر زمان است .ساخت یک حرفه زمان می برد.انجام تغییرات مستلزم صرف زمان است.آموختن،رشد ،تغییر،پرورش و تولید زمان می خواهد.بهبود و اصلاح کار و فلسفه زمان می طلبد.بنابراین برای آموختن،،جهت بدست آوردن نیروی حرکت و درنهایت به منظور  رسیدن به موفقیت به خود زمان بدهید.
۴-حل مساله
موفقیت بطور ساده حل مساله است.همه نوع مشکل (مساله)اعم از مشکلات تجاری،مشکلات خانوادگی،مشکلات شخصی،مشکلات مالی،مشکلات احساسی وجود دارد.هر فردی فهرستی از مشکلات دارد.حل مساله جائی است که کار آفرینی نشات می گیرد.بدین گونه است که ارزش و ثروت می سازید.
یک مرتبه نیل آمسترانگ اولین مردی را که بر کره ماه فرود آمد ملاقات کردم.او موضوع  را نسبتا" ساده بیان می کرد.گفت که رفت و برگشت به کره ماه صرفا" یک موضوع  حل مساله است.مساله ۱؛چگونگی رسیدن به آنجا است.مساله ۲؛چگونگی برگشتن از آنجا است.ساده است.درست؟مطمئن شوید تا هر دو مساله را حل نکرده اید زمین را به مقصد ماه ترک نکنید.
 مطمئنا"،برخی مسائل  پیچیده هستند ،اما اگر هر زمانی جزئی از مساله را در نظربگیرید. و جزء به جزء حل کرده و در نهایت دوباره اجزاء را در کنار همدیگر بگذارید.
در این صورت نمی توانید کار آفرینی ،زندگی و مهارت هایی را که می توانید بسازید باور کنید.لذا در یک زمان یک تیکه از مساله را  بگیرید،در آن مهارت یابید و سپس برای حل کل مساله دوباره تیکه ها را با هم ترکیب کنید.
 ۵-نوشتن بر روی کاغذ
بیاموزید که مسائل را بر روی کاغذ حل کنید.باید برخی از افکار خود را بنویسید.اگر همیشه فقط با ذهن تصمیم بگیرید،اشتباه کردن خیلی آسان است.بنابراین یک تیکه کاغذ بردارید و زمان کمی را صرف نوشتن کلیات مشکل کنید.بجای فقط اندیشیدن ذهنی به موضوع ،آنجه را در ذهن دارید بگیرید،بر روی کاغذ بیاورید و مشکل را حل کنید.این کار به تمرکز و دقیق شدن بر روی موضوع کمک می کند.
اکنون،موقعی که مشکل را با حداکثر توانائی خود بیان می کنید،فقط این سوال اضافه می گردد که:آیا این تمام مشکل است؟
در اینصورت، بر مشکلات  توقف نمی کنیم و بطور مداوم به آنها نمی اندیشیم. بر مشکلات نمانده و درون آنها  زندگی نمی کنیم،اما حداقل باید آنها را بیان کنید.زیرا تا بروشنی مشکلات  بیان نشوند نمی توانید آنها را رفع کنید.
*سه سوال ساده
جواب حل مسائل مستلزم پاسخ به  سه سوال ساده ذیل است:
۱-چه کاری می توانم انجام دهم؟
برای حل مساله چه کاری می توانم انجام دهم؟چه کاری می توانم انجام دهم؟این هنگامی است که شروع به توسعه چیزی می کنید که آن را "مستند سازی کار" می نامیم. می گوئید ،خوب،جواب شماره یک بالقوه این است.آن یک جواب است.جواب شماره ۲ بالقوه یک امکان است.و جواب شماره ۳ نیز امکان دیگری است.فقط شروع به مرتب کردن راه حل های ممکن می کنید.سپس برگشته و این راه حل ها را تحلیل می کنید.جواب شماره سه؟ قبلا" نتیجه گرفته اید که زمان زیادی می برد‌.خوب،جواب شماره ۲یک علامت سوال خیلی بزرگ است؟.جواب شماره یک احتمالا" درست است.گرایش اول شما درست بود.آن را کمی بیشتر مطالعه کنید و ببینید که آیا همینطور است.
۲-چه چیزی می توانم بخوانم؟
اولین گام برای حل مسائل نوشتن آنها است.گام دوم ارائه راه حل های احتمالی برای کار مستند شده است.اگر چنین کاری مساله را رفع نمی کند،سوال دوم برای پرسیدن این است:چه می توانم بخوانم؟ممکن است کتابی در مورد مشکل تان باشد. امکان دارد فردی برای رفع این مشکل عمری تلاش کرده باشد.اگر جستجو کنید می توانید از توصیه مفید آن شخص استفاده کنید.شاید بطور مختصر جائی رفع مشکل مکتوب شده باشد.در این صورت نیازی نیست برای مشکل رفع شده وقت صرف کنید.اگر تکلیف خود را انجام دهید،دقیقا"ممکن است راه حل را بیابید.
۳-از چه کسی می توانم بپرسم؟
اگر هنوز مشکل رفع نشده است،سوال سوم این است:از چه کسی می توانم بپرسم؟اکنون برای پرسیدن درنگ نکنید،اما اجازه دهید که یک راهنمائی بکنم:از اول نپرسید.اگر همیشه الساعه بپرسید،مهارت هایی را که برای حل مساله نیاز دارید رشد نمی کنند.چیزی که با ارزش تر از راه حل مشکل است؟مهارت های حل مساله می باشد.جواب یک مساله موقتی است ،در حالیکه مهارت های حل مساله دائمی هستند.بنابراین،فقط به جواب ها نیاز نداریم،بلکه نیازمند کسب مهارت ها هستیم.
ادامه دارد
  منبع؛ https://www.success.com
    ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور