3-روابط پرورش دهنده با مردم داشته باشید.
در مراحلی از زندگی مشکل می تواند منزوی کننده باشد,بنابراین دوستان مهم تر از همیشه هستند.موقعی زندگی تان دچار انحراف می شود,در خصوص آن صادق و شفاف باشید.نباید روح خود را برای هر کسی عریان سازید;چالش های خود را با چند نفر دلسوز و قابل اطمینان در میان بگذارید.از اینکه بگوئید زندگی تان مطابق با برنامه ریزی اولیه پیش نمی رود هراسی نداشته باشید.
 در مقابل آنها نیز امکان دارد برخی از مشکلات زندگی خودشان را با شما در میان بگذارند, در نتیجه هر دو طرف کمتر احساس تنهایی می کنید(با این وجود,زندگی هیچ کس هر قدر هم اینگونه بنظر برسد!کامل نیست).
4-بیرون از خودتان زندگی کنید.
خود مراقبتی,درونگرایی و خودآگاهی و دقت فوایدی دارند.لکن,در خود فرورفتن و غلتیدن در نومیدی را نیز تسهیل می کنند.
زمان خارج شدن از خویشتن است.
کار داوطلبانه در یک بنگاه غیر انتفاعی محلی,دعوت از یک همسایه برای صرف قهوه,یا ارسال ایمیل به دوستی که مدتی او را ندیده اید.به یک سرگرمی جدید مشغول شوید,یا در کلاسی شرکت کنید هر چند که هیچ ارتباطی با اهداف شما نداشته باشد.
نباید مشکلات را نادیده گرفته و یا در زندگی واقعیت ها را انکار کنید.دقیقا" به مغز خود یک استراحت بدهید.این کار می تواند اضطراب را تقلیل,استرس را کاهش و به شما فرصتی ببخشد تا زندگی را برای هر کس دیگری بهتر کنید.
5-از زمان حال استفاده کرده یا آن را از دست بدهید.
موقعی که شرایط شما ایده ال نیست,می توانید فقط به به امید آینده کار کرده و حال را در آرزوی آینده خراب کنید .اما در واقع شانس آموختن و حتی لذت بردن از حال را از دست می دهید.
 توقف این روند امکان دارد مستلزم اتخاذ یک تفکر کمی خلاقانه باشد ,اما ارزش آن را دارد.
اگر به سختی در تلاش برای یافتن یک شغل هستید,برای مثال,زمانی را برای اندیشیدن واقعی راجع به آنچه در این فرآیند می آموزید اختصاص دهید.آیا روشی برای در میان گذاشتن تجارب خود با دیگران و آموزش به آنها وجود دارد؟
در شرایط مشابه به دیگران علاقه نشان داده و به حرف آنها توجه کنید.راجع به آنچه که می توانید اکنون با زمان خود انجام دهید بیندیشید.در اینصورت ,نه فقط به شخص دیگری کمک خواهید کرد,بلکه کمتر احساس انزوا می کنید.بعلاوه حتی می بینید که در حال بیشتر لذت بردن از حال هستید!
اگر زندگی تان از ریل خارج شود نگران نباشید.
 انسان ها درخت نیستند.ما فصل های ویژه ای برای رشد و شکوفه دادن نداریم.هر کسی در مدت زمان شکوفه دادن و حتی نوع شکوفه ای که می دهد با دیگران متفاوت است.
موقعی که در نهایت به اهداف خود نائل می شوید,دوباره چگونه به موسم ناکامی خود می نگرید؟
آیا از آن بعنوان یک دوره افسردگی دلسرد کننده و انتظار تیره روز کننده  یاد می کنید؟
یا با افتخار از آن بعنوان  زمانی برای رشد و یادگیری یاد می کنید؟
زمان حال فقط جهت تحمل و بردباری برای زندگی نیست,بلکه تنها زمانی است که واقعا"در اختیار داریم.بیائید از نگرش قدیمی خلاص گشته و آن را ارزشمند سازید!
منبع;https://goodlifezen.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور