بروز (یا عدم بروز) احساسات منفی می تواند مقدار زیادی انرژی منفی مصرف کند.این تقلیل انرژی می تواند با آگاهی از احساسات و فراهم شدن امکان بروز آنها حداقل شود.
یک مثال از تمرین خودآگاهی
فرض کنید پایان روز اداره را ترک کرده اید و احساس می کنید که کارها ناتمام مانده اند.احساسی که می توانید بیشتر اوقات تجربه کرده باشید.در رانندگی به سمت خانه منفی بافی بیش از اندازه ناراحت و غمگین تان می کند.به مجرد اینکه به خانه رسیدید بین آماده کردن شام یا باز کردن لپ تاپ مردد می شوید.فقط می خو اهید این یکی کار را انجام دهید(فکر می کنید).اما فریادهای گرسنگی بچه ها مجبورتان می کند که به آشپزخانه بروید.قابلمه ها و ماهی تابه ها را به هم می زنید و شروع به فریاد زدن بر روی بچه ها برای تمیز کردن خانه می کنید!در این لحظه احساس خیلی بدی دارید.یک بررسی وضعیت ذهنی می توانست زودتر از این انجام شود اما هیچ زمانی بهتر از لحظه فعلی نیست! بعلاوه موقعی که به تمرین آگاهی نسبت به احساسات خود ادامه می دهید بررسی وضعیت ذهنی و روحی به تعداد بیشتری اتفاق خواهد افتاد.
بنابراین در این لحظه چه احساسی دارید؟خوب این احساس ناخوشایندی است که موقعی آخر روز ایمیل خود را چک کردید آغاز شد.فردی بر اساس پروژه ای که به او کمک کردید ترفیع مقام یافت که آن ترفیع می توانست شامل حال شما نیز گردد!اما واقعیت این است که چنین اتفاقی نیفتاد.این اکنون یک واقعیت است.ترفیع بعدی شما چه خواهد بود؟شما در آشپزخانه هستید زیرا بچه ها گرسنه هستند,اما  ذهن وروح تان آنجا نیست.نسبت به خانواده رنجیده خاطر شدید چون می خواستید کار کنید و برخلاف میلتان به آشپزخانه کشیده شدید.
 اوکی,بنابراین اکنون بعد از اینکه ازنظر ذهنی خود راتجزیه و تحلیل و به منشأ ونوع احساسات خود  پی برده اید؟احساس بهتری دارید,شام بنظر خوب است.این شستن و پختن به شما زمانی برای فکر کردن داد.بعلاوه خانه تان کمی تمیزتر است.بجای باز کردن لپ تاپ,بعدها راجع به وضعیت شغلی امروز خود,موقعیتی که می خواهید بدست آوریدو یک هدفی که طی یک ماه می خواهید به آنجا برسید فکر خواهید کرد.
(Source: thespruce.com) 
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور