نوشته شده توسط؛سسیلیا میس،۱۹آگوست ۲۰۱۹
آیا تاکنون یک آگهی شغلی را خوانده اید که به جستجو برای فردی کمال گرا پرداخته باشد؟بی شک شرکت استخدام کننده باید بهترین قصد و غرض ها را از چنین استخدامی داشته باشد:منظور آن شرکت استخدام کسی است که به سختی کار می کند تا کار به درستی انجام شود.اما اگر واقعا" متقاضی فردی کمال گرا باشد،متاسفانه،حتی بر اصلا" انجام ندادن کار ریسک می کند.
کمال گرائی یکی از آن ویژگی های آب زیر کاهی است که می تواند شما را یا به سمت اقدام جدی سوق دهد یا توانائی تان برای به سرانجام رساندن حتی بنیانی ترین وظایف را فلج کند.اغلب،کسانی که در کشمکش با کمال گرائی هستند دارای مشکلات رها کردن کنترل هستند.درون آنها ترس ریشه دار عمیقی از شکست وجود دارد.در تضاد با آنچه که دیگران منطقی می دانند ،کمال گرایان ناسالم بر این باورند که اگر هر اما و اگری را در نظر بگیرند،می توانند اطمینان حاصل کنند که هر کاری به آنها محول شود بدون از شکست انجام می شود.یا وقت خیلی زیادی صرف طراحی و تحقیق می کنند بطریقی که هیچ کاری را هرگز در وحله اول آغاز نمی کنند.
برخی توصیه ها برای تمرکز مجدد بر تمایلات کمال گرائی خودتان جهت هدایت آنها به سمت مفرهای بهتر بشرح ذیل هستند:
۱)پذیرفتن نتیجه و پیامد
اگر در کشمکش با فکر پذیرفتن کاری برای تکمیل هستید که در خصوص نتیجه آن ۱۰۰درصد احساس اطمینان نمی کنید،لیستی از بدترین سناریوها خلق کنید.آیا شغل تان را از دست خواهید داد؟آیا شهرت تان ضایع می شود؟آیا ورشکست خواهید شد؟احتمالا " نه،اما آیا نشخوار فکری راجع به این پروژه ،شما را از کار مهم دیگری باز می دارد؟
کاملا".این سوالات وسواسی و ترسناک می توانند فلج کننده باشند.
۲)دیدگاه فکری خود را تغییر دهید
جنبه مثبت کمال گرائی این ایده است که شما مالک انگیزشی و سطحی از توجه و دقت تفصیلی هستید که همتایی ندارد.با این وجود،مشکل هنگامی اتفاق می افتد که چنان به جزئیات مشغول می شوید که در دیدن آنچه واقعا" در تلاش برای خلق آن هستید دچار قصور می شوید.با دلسوزی و ترحم درک کنید که کمال گرائی نه یک کلمه زشت و نه هم صفتی سزاوار مدال است.
۳)وقف و فداکاری در مقابل وسواس
کارآفرینان،بویژه کارآفرینان جدید دارای اشتیاقی عمیق برای عرضه محصول یا سرویس خودشان به دنیا دقیقا" بر اساس تصور خودشان هستند.این نوع تصور و وقف احتمالا" در گزینش این مسیر به آنها کمک می کند.یک هدیه و موهبت است.اما بد را با خوب در نیامیزید.خود را وقف کامل کاری کردن و دقت زیاد با وسواس ونشخوار فکری برابر نیستند.
۴)انرژی خود را عاقلانه کانالیزه و جهت یابی کنید.
اغلب اوقات،انجام کاری با ارزش تر از انجام دقیقا" درست آن است.معنای اصلی کمال گرا بودن چیست، در مجموع،آیا کار کامل تان هرگز علنی و آشکار می شود؟برخی کارآفرینان ممکن است برای رهایی از فکر یک پروژه دچار مشکل باشند،در اینصورت بمراتب دور از نقطه بهره وری و اثر بخشی مطلوب هستند.توجه خودتان را از چه کارهای نیازمند توجه دیگری دریغ کرده اید.حال آنکه به ترمیم کار دیگری که باید روزها قبل آن را انجام می دادید مشغول شده یا نسبت به آن وسواس دارید؟
۵)از دست دادن کنترل
یک استراتژی برای بهبود کمال گراها واگذار کردن کارهایی به آنها است که سابقا" برایشان فلج کننده بودند.اگر از قبل تیم آماده ای دارید،این روش باید انتقال نرم و روانی باشد. اعضای تیم را بدین علت استخدام کردید که از قبل دارای دانش و مهارت های ضروری جهت کمک به موفقیت کسب و کارتان بودند.اجازه دهید کارهایشان را انجام دهند،اما درک کنید که اشتباهات هم اجتناب ناپذیرند.
تجارب سه کارآفرین ممتاز در خصوص کنترل و مدیریت کمال گرائی بشرح ذیل هستند:
۱)مدیر عامل و بنیان گذار شرکت ModernWell ایالت مینهوستا،بعنوان یک کارآفرین ، بر این باورم که صادق بودن راجع به کشمکش هایم با کمال گرائی در خلق و رشد شرکت عظیم ما سودمند بوده است.اگر چه کمال گرائی می تواند با نقاب "سخت کوشی"،"جزئیات محور"و "حفظ استانداردهای بالا"که همه دارای اهمیت هستند ظاهر شود،اما جنبه های منفی آن می تواند موجب تنزل سطح یک شخص یا شرکت گردد.
احساس شناوری در آب های ناشناخته و نیاز به تصمیم گیری با استفاده هم زمان از دانش و قوه شهود اغلب بدون از هیچ اطمینان واقعی می تواند برای هر کسی دردناک باشد.بخاطر دارم که خیلی اوقات با شوهرم مشکل داشتم و می گفتم"نمی دانم در حال انجام چه کاری هستم.این وضعیت کاملا" ترسناک و گیج کننده است." و او که برای سه دهه گذشته شرکتی را اداره می کند،همواره تقریبا" اینگونه پاسخ می دهد که "به دنیای اداره یک کسب و کار خوش آمدید،من هر روز چنین احساسی را تجربه کرده ام."
ادامه دارد