به هر حال،رهبران تیم باید نرم ها و مقصود بحث را روشن سازند وگرنه با ده دقیقه دشوار و بی لطافت مواجه می شوند چون هرکسی منتظر است تا دیگری صحبت کند.
یکی از تیم هایی که با آن مواجه شدیم در این زمینه از تاکتیک مناسبی برخوردار بود:اعضای تیم در ابتدا با یک فیلم ویدیویی از طریق کامپیوتر رو میزی همدیگر را ملاقات و  در ارتباط با محیط کارشان به یکدیگر تورهای مجازی می دادند.بدین طریق بسادگی با چرخاندن دوربین پیرامون اتاق،قادر بودند که محیط کارشان شامل چیزهایی که احتمال دارد موجب حواس پرتی  یا بروز اختلال در تمرکز شوندمانند همکارانی که نزدیک به هم در یک فضای باز نشسته اند یا یک دستگاه فتوکپی دم دست را به همکاران دور دست نشان دهند.پس از این تور اعضای تیم دریافتند که بهتر قادرند تا نگرش ها و رفتار همکاران دور دست خویش را تفسیر و درک کنند.
*ارزیابی تیم
 با چهار شرط توانمند ساز از ابتدا دستور العملی برای ساخت  تیمی اثربخش بسازید.اما حتی اگر وارث یک تیم موجود هستید،می توانید با تمرکز بر چهار شرط بنیادی زمینه موفقیت آن را مهیا سازید.
اما چگونه دریابید که تلاش هایتان در حال اثر گذاری هستند؟هاکمن بدین منظور ارزیابی اثر بخشی تیم  با سه معیار خروجی،توانائی همکاری و همدستی و رشد فردی اعضا را پیشنهاد داد.ما دریافته ایم که این معیارها هنوز هم قابل استفاده می باشند،لذا توصیه می کنیم که با گذر زمان رهبران از آنها برای سنجش تیم های خودشان  استفاده کنند.روش ایده ال ترکیبی از پایش سطحی منظم  برای نگهداری پیشگیرانه و چک های با فواصل زمانی طولانی تر اما عمیق تر در مواقع بروز مشکلات است.
برای پایش مداوم،ما یک چک سریع و ساده را توصیه می کنیم:هر چند ماه،تیم خودتان را بر اساس هر یک از چهار شرط توانمند ساز و همچنین سه معیار اثربخشی تیم ارزیابی کنید.بطور ویژه به شرط با پایین ترین امتیاز و نیز اثربخشی با پایین ترین امتیاز بنگرید و ببینید که چگونه با هم ارتباط دارند.نتایج نشان خواهد داد که تیم  کجا بر روی مسیر مناسب جهت حصول به نتیجه مطلوب است و کجا هم  ممکن است بزودی با مشکلاتی مواجه شود.
اگر به تشخیصی عمیق تر شاید در مواجهه با عملکردی ضعیف یا یک بحران نیاز دارید،یک ساعت یا بیشتر را به انجام یک ارزیابی مداخله ای اختصاص دهید.بدقت ارتباطات بین شرط توانمند ساز و معیار اثر بخشی با کم ترین امتیاز را بررسی کنید؛مدیرانی که چنین کاری می کنند معمولا" روابط روشنی بین آن دو مورد کشف می کنند که بیانگر مسیری رو به جلو است.
شما می توانید هم چک سریع و هم مداخله عمیق تر را خودتان انجام دهید یا  با تفویض اختیار به همه اعضای تیم جهت ارزیابی مجزا، صف بندی کلی را بسنجید.برای چک تیمی،باید نتایج را بصورت گروهی مقایسه کنید.برای یک مداخله تیمی،می توانید با برگزاری کارگاهی تمام و کامل یعنی جائیکه همه اعضا برای بحث و مقایسه نتایج گردهم می آیند اثر را افزایش دهید.چنین روشی نه فقط به شما اطلاعات کاملی می دهد،بلکه نقاط کور بالقوه را هم روشن می سازد،اما اختلافات در دیدگاهها را هم آشکار و حوزه هایی را برای بحث می گشاید.ما دریافته ام که از طریق فرآیند مقایسه مکرر ارزیابی ها ی یک رهبر با تیم،و اعضای تیم با همتایان خودشان عمیق ترین بینش ها بروز می کنند.
 کار تیمی هرگز آسان نبوده است،اما در سال های اخیر پیچیده تر شده است.و بنظر می رسد روندهایی که آن را مشکل تر می سازد بطور محتمل ادامه دارند.چون تیم ها بطور فزاینده ای در حال جهانی،مجازی و پروژه محور شدن هستند.انتخاب یک روش اصولی برای تحلیل چگونگی وضعیت تیم تان برای موفقیت و شناسایی جائیکه بهبودهایی مورد نیاز است می تواند اثر عظیمی داشته باشد.
منبع؛ http://hbr org
ترجمه و تلخیص؛ غریب واحدی پور