قدرت برای هرکسی و نه فقط اعضای عالیرتبه جامعه است.
خیلی از مردم ناتوان از درک اصول قدرت هستند.اگر چه در ابتدا ممکن است دور از عقل بنظر برسد،اما خواهیم دید که قدرت نه فقط چیزی است که متعلق و مورد استفاده توسط  مدیران اجرائی ،سیاستمداران عالیرتبه و افسران نظامی  باشد که مطابق تصور مرسوم  نمونه افراد قدرتمند هستند،بلکه در حقیقت بطور خیلی موثری نیز می تواند توسط افراد معمولی که در موقعیت های مختلف شغلی درون سازمان ها  انجام وظیفه می کنند بکار گرفته شود.
*منابع دهگانه قدرت
مطابق تحقیق کلاسیک انجام شده توسط دو روانشناس اجتماعی به نام های جان فرنچ و برترام ریون ابتدا در سال ۱۹۵۹ پنج منبع مختلف قدرت با نام های قدرت قانونی،پاداش،قدرت قهری،تخصص و مرجعیت شناسایی شدند.ریون شش سال بعد ششمین منبع یعنی قدرت اطلاعاتی را هم به منابع قبلی افزود.من طی سال ها بر اساس تحقیق انجام شده توسط دیگران،قادر به شناسایی چهار منبع قدرت علاوه بر منابع ششگانه شده ام که در کلاس هایم هنگام  تدریس "قدرت و نفوذ در امور سیاسی سازمانی " آنها را به منابع سابق می افزایم.
حال اجازه دهید تا به معانی هر یک از منابع قدرت نگاه دقیق تری بیافکنیم؛
۱)قدرت قانونی؛این آشکارترین منبع قدرت است.قدرت ناشی از رتبه،مقام و عنوانی است که فرد یا گروهی درون یک سازمان یا جامعه دارد.برخورداری از قدرت قانونی معمولا" اعمال قدرت های پاداش و قهری را امکان پذیر می سازد،هر چند همچنانکه بطور کوتاه توضیح خواهم داد این تنها روش اعمال این دو نوع منبع قدرت نیست.
۲)قدرت پاداش:توانائی رساندن فواید مختلف به دیگران مانند بکار گیری،ترفیع و افزایش حقوق است.تحقق آن بطور نمونه با قدرت قانونی امکان پذیر می گردد،اما تفاوت در چگونگی کارکرد این دو نوع منبع قدرت است.باقدرت قانونی،مقام وعنوان به تنهایی ایجاب می کنند که افراد چنین فوایدی را به دیگران برسانند.اما باقدرت پاداش،بیشتر از متولیان قدرت انتظار می رود که بی توجه به فواید و پاداش هایی که بطور مطلق وعده داده می شوند(برای مثال ترفیعات و اضافه حقوق ها)منفعت برسانند.
۳)قدرت قهر و اجبار:بطور اساسی متضاد با قدرت پاداش است.توانائی برای تنبیه و مجازات به روش هایی مانند توبیخ های رسمی،تعلیق ها،تنزل رتبه ها و در نهایت اخراج است.معمولا" همراه با قدرت قانونی است ،و صاحبان جنین قدرتی بدون ترس از تنبیه  آن را اعمال می کنند.
۴)قدرت تخصص:قدرتی که از دانش تخصصی در یک حوزه ارزشمند ناشی می شود.مردم بدون باور به متخصص برخوردار از چنین قدرتی و نیز تمایل برای سود بردن از آن متخصص و یا ترس محروم شدن از فرصتی در صورت عدم تبعیت از صاحبان چنین قدرتی تبعیت می کنند.برای مثال،موقعی که اپیدمی کووید ۱۹موجب انتقال ناگهانی به آموزش آنلاین شد،شخصی که بطور ناگهانی مهم تر از هر کس دیگری در دانشکده تجارت دانشگاه سان دیاگو گردید فردی بنام برت بایرز بود،آقای بایرز مربی تکنولوژی رسمی دانشکده بود.
۵)قدرت مرجعیت:
این قدرت ناشی از کاریزما است،توانائی و جذابیت (نه ضرورتا بدنی)قطع نظر از رتبه و مقام است.مردم از این نوع قدرت بواسطه تحسین دارنده آن  تبعیت می کنند.
۶)قدرت اطلاعاتی:تا حدی مشابه با قدرت تخصص،اما همچنین متفاوت است.قدرت تخصص راجع به دانش تخصصی در یک حوزه ویژه است.اما قدرت اطلاعاتی دانش وسیع و کلی راجع به یک سازمان،فرهنگ و تاریخ آن است.یک شخص دارای قدرت اطلاعاتی می داند که در یک سازمان "واقعا" کارها چگونه به سرانجام می رسند."
۷)قدرت شبکه :قدرت مبتنی بر عمق و پهنای ارتباطاتی است که یک فرد در شبکه ارتباطی شخصی و یا حرفه ای خودش دارد.یک مثل قدیمی می گوید ،"همه چیز مربوط به کسی می شود که می شناسید."این مثل حداقل در بحث از فدرت شبکه، درست است.
۸)قدرت مرکزیت:مرکزیت در کل راجع به بودن در موقعیتی/عملیاتی است.
قدرت موقعیت،قابل رویت بودن از نظر فیزیکی است.جفری ففر مربی قدرت سازمانی یک مرتبه نقل کرد که دفتر سابق او در دانشگاه بر کلی یکی از قدرتمندترین موقعیت ها در فضای دانشکده بود،زیرا روبروی توالت مردان قرار داشت.
در نتیجه سراسر روز کمابیش هر عضو دانشکده تجارت،بویژه اینکه دانشکده هم مردانه بود از آنجا عبور می کرد.لذا  این بطور طبیعی به فرصت های ساخت شبکه ارتباطی منتهی می گردید.
قدرت عملیاتی، موقعی است که فردی بعنوان یک قیف یا قطب برای فرآیندهای مهم بیشماری بکار می رود.حتی اگر چنین افرادی عالیرتبه نباشند ،آنها برای اداره یک سازمان تعیین کننده می باشند و بنابراین دارای قدرت عملیاتی هستند.
۹)قدرت پیکربندی،یک روش آسان برای فکر کردن راجع به این نوع قدرت، تصور آن  بعنوان یک مهارت زبان شناسی است.در واقع قدرت استفاده از زبان برای پیکر بندی ایده ها به منظور اثر گذاری بر چگونگی نگرش مردم است.
ادامه دارد

منبع : https://www.psychologytoday.com

ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور