هوش هیجانی(EQ)برای صلاحیت روحانی و اجتماعی در هر حوزه ای ضروری است،و هیچ حوزه ای مهم تر از مراقبت سلامتی و بهداشتی نیست که احساسات بر سلامت فردی و نیز سازمانی تاثیر می گذارد.رهبران حوزه سلامت مسئول مهیاکردن خدمات بهداشتی با کیفیت عالی برای بیماران و همچنین رفع نیازهای احساسی (هیجانی) کادر بیمارستان،کلینیک یا اداره هستند.
این دو عملکرد یعنی تلاش برای رفع نیازهای احساسی و جسمی خیلی بیش از آنکه عرفا" پذیرفته شده است با هم همتراز هستند.رهبران حوزه سلامت و بهداشتی که از نظر احساسی هوشمند هستند می توانند سلامت سازمان های خودشان را در خیلی از سطوح بهبود دهند.
در جوامع مبتنی بر ایمان که همدردی و ارتباط معنوی مورد تاکید قرار می گیرند،هوش هیجانی توانائی پل زدن بین ذهن و بدن با معنویت را تقویت می کند.
اگر چه اکنون EQ بعنوان یک ویژگی اصلی موفقیت شناخته شده است،ولی این اصطلاح فقط به مشاهده یک محصول نهائی اشاره می کند.مطابق با نتایج تحقیق مستند کسانی که خودآگاه،دلسوز،قادر به درک دیگران و توانمند برای تجربه و کنترل احساسات قوی هستند از کسانی که فاقد چنین ویژگی هایی می باشند موفق ترند حتی اگر این افراد استعداد عقلی بیشتری داشته باشند.تحقیق بیانگر آن است که حداقل برخی افراد با درجه بالائی از صلاحیت بین شخصی و شخصی متولد می شوند.برخورداری از موهبت ذاتی احساسی و هیجانی شگفت انگیز است.اما سوال مهم  این است که ،"آیا  کسانی که شانس بدنیا آمدن با صلاحیت اجتماعی وشخصی  کافی را نداشته اند می توانند EQ را بیاموزند؟"جواب من بله است،اگر چه در خصوص شیوه های یاد دادن و یادگرفتن این مجموعه مهارت ها اختلافات شدیدی وجود دارد.اما بر این باورم که EQمی تواند آموخته شود،اما نه به روشی که بطور نرمال برای آموختن استفاده می کنیم.
EQاز نظر ماهیت فیزیولوژیکی و روانشناسی است.منبع آن احساسات و حس های اصلی هستند که از قدیمی ترین بخش مغز یعنی تنه مغز سرچشمه می گیرند‌.این احساسات،حس ها و هیجانات که ممکن است حتی قبل از تولد آغاز شوند و تا ماه دوم عمر توسعه می یابند منبع فردیت و غریزه اجتماعی و شخصی ما برای بقاء هستند.خودآگاهی،خودکنترلی و بصیرت و همدلی نسبت به دیگران که EQرا تعیین می کنند ریشه در این غرایز اصلی دارند.روان زخم می تواند مانعی برای خودآگاهی و غرایز بقای ما خلق کند،اما از طریق برقراری ارتباط مجدد با این غرایز اصلی و هوش هیجانی ناشی از آنها
 همیشه بهبود امکان پذیر است.
*چگونه به رهبری دارای هوش هیجانی مبدل شویم
چون EQیک منبع غریزی است که می تواند مسدود و نه حذف شود،لذا رهبری دارای هوش هیجانی مهارتی است که می تواند در سراسر زندگی فرا گرفته شده و آموزش داده شود.موقعی که برای آموختن از درد و رنج اشتباهاتی که در مواجهه با دیگران مرتکب شده ایم بقدر کفایت شجاع باشیم از طریق سعی و خطا به رهبران دارای هوش هیجانی مبدل می شویم.اشتباهات ما در قضاوت معلمان ما می شوند و توانائی ما برای مدیریت دیگران و خودمان رشد می کند.اما روشی که گاهی اوقات برای آموختن رهبری EQسریعتر است الگو گیری روزانه از یک مربی دارای هوش هیجانی یعنی فردی بخشنده و دلسوز است که در خصوص تجارب خود بی ریا و منصف باشد.مربیان اتفاق نظر دارند که هیچ روشی برای آموختن و یاد دادن موثرتر از  برگزیدن کسی بعنوان نمونه و سرمشق نیست که با احساسات خود به او اعتماد داشته و احترام بگذاریم.
موارد ذیل پیشنهاداتی بر اساس برخی مشخصات و صلاحیت هایی هستند که موجب می شوند تا شخصی از نظر احساسی رشد کرده و به رهبر خوبی مبدل شود.
ادامه دارد
منبع؛ https://www.helpguide.org
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور