*کدام یک از مهارت ها موجب رشد و ترقی شما می گردد؟ 
نظر به اینکه مدیران بطور خیلی قوی بر نتایج تمرکز می کردند,همکارم جو فالکمن و من به این اندیشیدیم که آیا آن مهارت تأثیر برجسته ای بر شناسایی کاندیداهای بالقوه برای پست های بالاتر خواهد داشت؟ما به تجزیه و تحلیل همان مجموعه اطلاعات پرداختیم که رتبه های "بالقوه"را فقط در خصوص 4900رهبر داشتیم.
این رتبه های بالقوه شامل ورودی از سایر رهبران در سازمان بودند,اما بطرزی قوی بشدیدترین وجه از مدیریت شخصی اثر گرفته بودند.
از نتایج تحلیل عیان می گردد که 32درصد رهبرانی که دارای رتبه های "نتایج" بیشتر از "روابط" بودند در گروه پتانسیل بالا قرار گرفتند,در حالیکه فقط 27درصد که رتبه" روابط" آنها بالاتر بود بعنوان پتانسیل های بالا منظور شدند.در حالیکه ما می توانیم اهمیت یک یا سایر ویژگی ها را مورد بحث قرار دهیم. اما وسوسه انگیزترین نقطه این تحقیق آن است که افرادی که در هر دو ویژگی خوب بودند در گروه پتانسیل بالا قرار گرفتند.
اگر یک مدیر در یکی خوب و در دیگری خوب نباشد,اهمیت دو سویه شدن برای موفقیت عیان می شود.
*اثر تعامل
چرا این اتفاقات تا حدودی مرموز هستند.ما می دانیم که همبستگی علیت را توضیح نمی دهد.این به آن مفهوم است که می توانیم راجع به این نکته بیندیشیم که چرا رهبرانی که این توانائی ها را ترکیب می کنند بعنوان افرادی دارای  بهترین عملکرد با پتانسیل بالا شناخته می شوند,اما یک جواب قطعی نمی توانیم ارائه دهیم.
یک اثر مدور قوی بین روابط مثبت درون یک تیم و نتایج حاصل از عملکرد آن وجود دارد.
روابط مثبت موجب می شود که اعضای تیم به سمت تلاش بیش از اندازه رهنمون شوند.آن تلاش اختیاری بسرعت به نتایج بهتر منتهی می شود.کسانی که بطور کلی از کار خود خرسند هستند بهره وری بیشتری دارند.روابط مثبت فاکتور عمده ای در کمک  به افزایش  شادی در محیط کار است.مردم عموما" وقتی که در یک تیم برنده نقش آفرینی می کنند شادتر هستند.رسیدن به نتایج خوب رویهم رفته نیرویی قوی در ساخت روابط خوب است.افرادی که بطور پیوسته در موفقیت تیم سهیم می شوند نسبت به کسانی که کمک کنندگان مثبت نیستند از یک حس بالاتر پذیرش در تیم و احترام بهره مند می شوند.
 *تلاش برای دو سویه بودن
درست همانطوریکه مردم انتخاب می کنند که از کدام دست بیشترین استفاده را بکنند,حس می کنند که به کدام یک از این ویژگی ها تمایل دارند.برداشت مهم این است که برای رسیدن به این اثر مثبت نیازی نیست که در هر دو ویژگی خیلی برجسته باشید.در تحلیل ما,موقعی که رهبران در هر یک از مهارت ها دارای رتبه 75درصدی یا بالاتر بودند آنها را در هر دو گروه قرار دادیم.برخی در" نتایج" در رتبه نودمین درصد بودند در حالیکه در روابط 75درصد بودند,اما هنوز آن تأثیر تعاملی مثبت را داشتند.بجای این بهانه که,"من به آن روش برانگیخته نمی شوم."شروع کنید به خود بگوئید که قادرید هر دو مهارت را خوب انجام دهید.توجه ویژه ای به سمتی داشته باشید که فرصت شما برای رشد است.اهداف تان را پیرامون ساخت روابط مثبت با دیگران یا تکمیل وظایف سر وقت تنظیم کنید,و بزودی عادات خوب در وجودتان شکل خواهند گرفت.
http://www.forbes.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور