بنابراین,ضرورت اساسی برای یک زندگی عاری از استرس بسط و توسعه یک هوش قوی و کنترل هوس ها است.قدرت هوشی متمایز و متفاوت از اطلاعات است.اطلاعات صرفا" ذخیره داده هاو دانش کسب شده از منابع خارجی و مؤسسات آموزشی, معلمان و کتاب ها است.فی نفسه هر مقدار اطلاعاتی نمی تواند هوش فرد را پرورش دهد. هوش با تلاش فردی از طریق تمرین قوه پرسیدن و تعقل ورزیدن پرورش می یابد. در صورت عدم پرورش هوش ,افراد در درک اینکه هر انسانی مجزا و متفاوت از دیگری است و حاکم هر کس طبیعت فردی خویش می باشد عاجز هستند.
بنابراین,باید ماهیت هر فرد را بصورت انفرادی ارزیابی کنیم.اما تعداد اندکی از این روش در زندگی پیروی می کنند.بدون از ارزیابی فردی قادر به درک شرایط و موقعیت دیگران بطور درست نیستید.بعنوان یک نتیجه,از کسی انتظار رفتار بطریقی متفاوت از ماهیت بنیادی او دارید.چگونه می توانید از یک رئیس عصبی انتظار داشته باشید که در دفتر کارش خونسرد و آرام رفتار کند؟چگونه می توانید از یک زن خرده گیر انتظار داشته باشید که در خانه اهل درک و بخشش بوده و خوش محضر باشد.چگونه می توانید از نوجوانی بازیگوش انتظار داشته باشید که رفتاری تکاملی و معطوف به هدف داشته باشد؟چون از ارزیابی ویژگی فردی آنها ناتوان هستید,آنها را در رفتارهایشان مقصر می دانید.شما این خطاها را به کسانی نسبت می دهید که از روی بیچارگی ماهیت درون خود را بروز می دهند.در نمی یابید که خطای شما انتظار از آنها برای داشتن رفتاری متفاوت از خصوصیت و ویژگی های اصلی آنها است.انتظاری غیر ممکن دارید.
انتظارات و امیدهای نادرست از آنها موجب استرس شما می گردد.همه نالیدن ها معادل است با,"اوه!چرا یک درخت سوسن یک بلوط نیست؟
ارزیابی فقط به انسان ها ختم نمی شود.لازم است کشوری که در آن زندگی می کنید,جامعه ای که به آن تعلق دارید و شرکتی را که برای آن کار می کنید و...هم ارزیابی کنید.یک مثال نمونه از ارزیابی نادرست شکایت کردن از آب و هوا است.صبح هر روز مردم یا از روشنی آن خیلی شاد وهیجان زده ویا از دلگیر بودن آن خیلی افسرده می شوند.نوسانات آب و هوایی باید بر بادنماهای هوا ونه انسان ها اثر بگذارند.هنوز مردم اسکیزو فرنی(جنون جوانی) را به تغییرات در آب و هوا نسبت می دهند.از سردی در زمستان,گرمی در تابستان یا رطوبت در تمام مدت باران های موسمی شکوه می کنند.نالیدن هرگز خاتمه نمی یابد؟
هنگامی کار نادرستی در دنیای خارج بوقوع می پیوندد و امکان تصحیح دارد,این کار را انجام دهید.لکن اگر تصیح آن غیر ممکن است باید یاد بگیرید که آن را تحمل کنید.اگر این کار را نکنید,احساس نا امیدی کرده و بنابراین دچار استرس می شوید.
بخاطر داشته باشید که:شما خودتان را ساخته یا ضایع می کنید.معمار بخت واقبال و یا بیچارگی خود هستید.بیاموزید که به اشخاص,مخلوقات و اشیاء ,محیط ها و موقعیت ها آنچنان بنگرید که هستند و نه آنچنان که دوست دارید باشند.چنین نگرشی به شما کمک می کند که پدیده شگفت انگیز سرشت و ماهیت را ستایش کنید.و از استرس خلاص شوید.
(Source: verywell.com)
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور