واقعا" بخشی از مشکل است.
تقریبا" بصورت جهانی ,همدردی بعنوان یک خصوصت با ارزش حتی قابل تحسین برای بروز مورد توجه قرار می گیرد.مطابق با دیکشنری آنلاین dictionary.com همدردی درک روانشناختی یا تجربه نیابتی احساسات,اندیشه یا نگرش های فردی دیگراست.از این منظر,امکان دارد قادر به درک ارزش چنین خصوصیتی باشیم.
 برای دوستان خصوصی یا مددکاران حرفه ای همدردی کننده حرفه ای بودن به این مفهوم است که فرد قادر باشد بطور خالصانه و بی ریا اندیشه ها,احساسات و نگرش های دوستان خود یا آنهایی را که در حال کمک به آنها است درک کرده یا بصورت نیابتی تجربه کند.عینا" برای روشن شدن بحث دو تعریف اول از چهار تعریف "نیابتی"را نقل می کنیم:ا-اجرا کردن,اقدام کردن,دریافت کردن یا تحمل کردن بجای شخصی دیگر و یا 2-بجای شخص یا چیز دیگر ی عمل کردن و یا مورد استفاده قرار گرفتن است.
بررسی هم زمان تعاریف "همدردی"و "نیابتی" موجب روشن شدن حساسیت زیاد من در خصوص همدردی می گردد.اما در خصوص همدردی جزئیات ناراحت کننده ای وجود دارد.حقیقت آن است که تجربه کردن احساسات,اندیشه ها و نگرش های فردی دیگر غیرممکن است.که  نمی تواند خالصانه,نیابتی یا به هر روش دیگری اتفاق بیفتد.این فقط یک مشکل دانشگاهی یا یک فخرفروشی کنایه زننده بر معانی نیست.موقعی باور می کنیم که ازآنچه بر دیگران رفته اطلاع داریم یا می دانیم چه احساسی دارند,پس از آن می توانیم در خصوص آنها فرضیاتی بسازیم و خود را برای  مشورت به آنها در خصوص اینکه چه کاری باید برای بهبود موقعیت انجام دهند,مستحق بدانیم.
فرض دانستن اینکه چگونه سایر مردم باید زندگی کنندو حتی خیلی با مهربانی به مردم گفتن که چه کاری برای بهتر شدن امور خودشان باید انجام دهند در صورتی یک استراتژی سودمند است که بدرستی در هر زمانی بدانیم که دیگران چگونه دنیای خودشان را درک می کنند.اما همه نمی توانیم دنیا را بطور منحصر بفرد تجربه کنیم.ما مطمئنا" می توانیم راجع به احساس یا پاسخ خود در صورت قرار گرفتن در موقعیتی که برای ما توضیح داده می شود بیندیشیمِ.اما این اشتباه بزرگی است که فرض کنیم واکنش های تصوری ما تقریب نزدیکی به تجارب واقعی شخص دیگری هستند.
(Source:psychologytoday.com)
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور