آیا ترومای پردازش نشده بر روابط تان تاثیر می گذارد؟
به روز شده؛۲۲آگوست ۲۰۲۳
نوشته شده توسط؛دکتر انی تنسوگارن
نکات کلیدی:
۱) خیلی از افراد دارای سابقه تروما ممکن است ندانند که ترومای بهبود نیافته می تواند بر روابط رمانتیک آنها اثر بگذارد.
۲)این زخم ها اگر تشخیص داده نشوند می توانند از رابطه ای به رابطه بعدی انتقال یابند و  دوباره زنده شوند.
۳)خیلی از کسانی که در کشمکش با یک نکوهشگر درون هستند ممکن است خودشان را متقاعد کنند که ارزش یک رابطه سالم را ندارند.
۴)بدگمانی و عدم اعتماد در طفولیت می تواند به عدم اعتماد به دیگران در بزرگسالی تعمیم داده شود.
ترومای پردازش نشده می تواند  بر روی بهزیستی بدنی،احساسی و روانی فرد اثر منفی داشته باشد.خیلی ها که در زندگی های خودشان سوابق تجارب نامطلوب را داشته اند ممکن است ندانند که ترومای بهبود نیافته آنها می تواند بر افکار،احساسات ،باورها و گزینش های مربوط به دوستی ها و روابط رمانتیک شان اثر بگذارد.
به هر حال،خیلی ها ناخودآگاه تمایل دارند که درون زندگی خودشان جذب افراد سمی شوند که زخم های بهبود نیافته آنها را تقویت می کنند.چنین رفتاری می تواند شامل انتخاب یک نوع فرد بطور مکرر یا انتخاب شخصی باشد که رفتارها،ویژگی های شخصیتی یا الگوهای منفی مشابه ای دارد که مملو از تجارب ترومایی هستند. اگر زخم های روانی تشخیص داده نشده یا درمان نشوند، می توانند همراه شخص باشند و در ارتباط با هر شریک جدید یا درون یک رابطه دوستی دوباره زنده شوند.
ده الگوی عمومی که ترومای پردازش نشده می تواند بدان طریق  دوباره در زندگی فردی زنده شود بشرح ذیل هستند:
۱)خو گرفته به آشفتگی و هرج و مرج
اگر شخصی محیط های غیر قابل پیش بینی،غیر قابل اطمینان و پرهرج و مرج را بعنوان نرمال تجربه کرده باشد.ممکن است به دوستی یا رابطه ای که با  آرامش یا بدون از نشیب و فرازهای خیلی زیاد باشد با تحقیر و عدم اعتماد بنگرد.شاید با لحظات صلح آمیز در کشمکش باشد و در انتظار رویداد غیر منتظره ای باشد.شخصی که به آشفتگی و هرج و مرج خو گرفته است اکثر اوقات با آزمایش سرمایه گذاری شریک خود یا لکه دار کردن دوستش نزد دیگران بعنوان روشی برای برانگیختن یک واکنش مشکلاتی خلق می کند.در صورتیکه به تعقیب و دنبال کردن بپردازد،می تواند مشکلات رابطه را تشدید کند و الگوی چرخه ای خلق کند که شکستن آن مشکل باشد.
۲)تفکر دو مقوله ای
تفکر همه یا هیچ می تواند در ارتباط با تجربه مضر دوران کودکی شامل اتفاقات ترومایی باشد که امکان دارد در رشد این نوع انحرافات شناختی نقش داشته باشند. طبقه بندی مردم و موقعیت ها بصورت مطلق می تواند بعنوان یک مکانیزم خود حفاظتی آغاز شود که بخشی از شرطی شدگی آموخته شده است.برای مثال،شخصی ممکن است باورهایی را که در زندگی راجع به خودش یا مردم  به او آموزش داده اند بعنوان حقیقت بپذیرد.در نتیجه،چنین باورهایی می توانند درونی و تقویت شوند.همین باورها در یک رابطه عشقی یا دوستی بویژه در حین تضاد و کشمکش برانگیخته می شوند.این دیدگاههای انحرافی پس از مدتی می توانند بر خود ارزشی،عزت نفس و کیفیت روابط فرد اثر بگذارند.
۳)خرابکاری رابطه ای
این الگو بطور ویژه زمانی عمومیت دارد که یک رابطه سالم یا آینده دار است،چون آسیب پذیری ها می توانند زمینه ساز احساسات ناشایستگی،ترس ها از طرد شدگی یا تجربه احساسات خیلی شدید باشند.خیلی از کسانی که سوابق خرابکاری دوستی ها یا روابط رمانتیک را دارند با نکوهشگر درونی بیداد گری در کشمکش هستند که آنها را متقاعد می سازد که در حال طرد شدن هستند،طرف رابطه در حال رها کردن آنها است یا مراقب شان نیست.در موقعیت های بحرانی تر،ناخودآگاه جذب دوستان یا شرکای سمی می شوند که گمان می برند آنها را کامیاب می کنند.متداول تر اینکه چون بر این باورند که سزاوار بهتر نیستند،لذا اغلب برای نوع رابطه ای که بر اساس چنین باوری باشد از یک رابطه دست می کشند.
۴)پر مشغلگی پیوسته
این ویژگی در خصوص واکنش های ترومای"گریز"متداول است.شخصی ممکن است احساس کند که جهت پیشی گرفتن از درد دوران کودکی  بطور پیوسته نیاز است بیشر کار کند.یا شاید برخی خودشان را در یک الگوی تقلای سخت،تعهد بیش از حد،معتاد به کار یا کمال گرائی بعنوان روش هایی برای بی حسی هیجانی در مقابل ترومای پردازش نشده بیابند.در ریشه این الگوی رفتاری نیازهای رفع نشده ای در زمینه احساس بقدر کافی خوب نبودن و عدم پذیرش بعنوان کسی که هستند وجود دارد.بی شک این عوامل می توانند برای روابط شان موانعی خلق کنند،زیرا مشغولیت پیوسته زمانی برای دوستی ها،صمیمیت یا وابستگی نمی گذارد. 
ادامه دارد