اگر در جستجوی بهبود روابط خود با اعضای خانوده تان هستید؟بیاموزید که چگونه هوش هیجانی(EQ) موثرترین ابزارتان جهت غلبه بر اختلافات و تقویت پیوندها است.
*هوش هیجانی در خانواده
هیچ نهادی شبیه خانواده نیست‌.انتظار می رود کسانی که  از طریق خون و ازدواج با ما در ارتباط هستند نزدیک ترین متحدان و بزرگترین منابع پشتیبانی و محبت ما باشند.لکن،اکثر اوقات،تعاملات ما با خانواده مملو از سوء تفاهم ها ،خشم،پرخاش و آزار است.کسانی که باید بشناسیم و به بهترین وجه شناخته شده اند ,سر آخر احساسی شبیه غریبه ها و متخاصمین  دارند.
خانواده مکانی است که اولین و قویترین خاطرات احساسی و هیجانی ما ساخته می شوند و زمینه استمرار بروز آنها نیز مهیا می گردد.به همین دلیل جائی که سایر تلاش ها  برای هماهنگی خانواده عقیم می ماند استفاده از هوش هیجانی(احساسی) موفق آمیز است.آگاهی و همدلی فعال یعنی توانائی برای هشیار بودن،پذیرش و شناخت دائم از رفتار و تفکرات خودمان و دیگران به ما می گوید که چگونه به نیازهای یکدیگر پاسخ گوئیم.
هوش هیجانی بطور غیر قابل باوری در خانواده قدرتمند است زیرا شما را در وضعیت کنترل روابط خود با والدین،فرزندان ،هم شیره ها ،بستگان و خانواده گسترده قرار می دهد.موقعی که می دانید چگونه احساس می کنید،تحت تاثیر هیجانات و احساسات دیگران قرار نمی گیرید و هر کس دیگری را در خصوص نزاع و تعارض درون خانواده سرزنش نمی کنید.بنابراین اکثر تکنیک ها برای بهبود روابط خانوادگی حول محورانتقال احساسات به کسانی قرار دارند که از آنها مراقب می کنیم،چون روابط نزدیک بر احساسات متمرکز هستند.
بدون از این صمیمیت احساسی،ارتباط خانوادگی به بار گرانی مبدل می شود،زیرا هیچ کس از سپری کردن چنین وقت زیادی  با یک غریبه راحت نیست.اگر می خواهید اعضای خانواده تان با محبت و عشق همدیگر را بشناسند و بپذیرند,باید خود تان با احساسات صادقانه و بی آلایش آغاز کنید.در اینصورت،پیشنهادات ارائه شده ذیل از پند واندرزهای معقول خودمانی به شیوه هایی خیلی موثر حتی برای نزدیک کردن بیشتر خانواده مبدل می شوند.ده توصیه ذیل شما را به سمت نزدیک شدن به خانواده و هوش هیجانی سوق می دهند.
 *ده توصیه عالی برای بهبود روابط خانواده
۱-اگر امیدوارید که بتوانید مراقب سلامت کس دیگری باشید باید از سلامتی خود مراقبت کنید.هر چه اوقات زندگی شما و خانواده تان طاقت فرساتر باشد، بیشتر به مدیریت گنجاندن ورزش در برنامه خود نیاز دارید.شاید بتوانید روش هایی برای ورزش با همدیگر بیابید.
۲-اگر انتظار دارید که سخنتان شنیده شود،گوش دهید.فقدان ارتباط رساترین شکایت در اکثر خانواده ها است.جواب سوال "چرا آنها به من گوش نمی دهند؟"ممکن است به سادگی این باشد که "شما به آنها گوش نمی دهید."
۳-انتخاب احساسی را آموزش دهید.خلق و خوی خود را از طریق مهیا سازی شرایط جهت بروز همه احساسات،اما نه همه رفتارها مدیریت کنید‌.بعنوان الگو رفتاری داشته باشید که به احساسات و حقوق دیگران احترام گذاشته و چنین رفتاری را  تشویق کند،با این وجود روشن سازد که در خصوص کاری که با چگونگی احساس خویش انجام می دهیم یک انتخاب داریم.
۴-بخشش را از طریق گرفتن و نیز دادن بیاموزید.گرفتن و دادن بخش هایی از رشته محبت آمیز یکسانی هستند.اگر ندهیم،گرفتن را سخت می بینیم،و اگر نتوانیم بگیریم،واقعا" مقدار زیادی برای دادن و بخشیدن  نداریم.بدین علت است که بطور افراطی فارغ از خویشتن شدن فواید کمی برای دیگران دارد.

۵-مسئولیت ارتباط غیر کلامی خود را بپذیرید.کم سن و سالان و پیران بطور ویژه نسبت به علائم غیر کلامی حساس هستند.احساسات ما بیش از سخنان با تن صدا،ژست(زبان بدن) و حالات چهره انتقال می یابند.باید به تن صدای خود گوش فرا دهیم و به خودمان در تصاویر و در آینه نگاه کنیم تا همخوانی احساسی خود را ارزیابی کنیم.کلمات محبت آمیزی که از میان دندان های محکم به هم چسبیده بیرون می آیند،احساس محبت را انتقال نمی دهند،بلکه احساس گیجی و سردرگمی را القاء می کنند.

۶-سعی نکنید مشکلات عزیزان خود را رفع کنید.مراقبت از خانواده به معنای گرفتن مسئولیت مشکلات آنها،ارائه توصیه ناخواسته یا حفاظت از آنها در مقابل احساساتشان نیست.اجازه دهید تا نقاط قوت خود را بیابند و بگذارید تا از شما چیزی را که نیاز دارند بپرسند.
۷-از طریق اعمال خود اثری ماندگار بجا بگذارید.ارزش هایتان از طریق اعمال انتقال می یابند ،مهم نیست که چه می گوئید‌.یک الگو و نه یک عیبجوی سرزنشگر باشید.
ادامه دارد
 منبع؛ https://www.helpguide.org
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور