با اعمال مدل های رهبری در خانه چه اتفاقی می افتد؟
نوشته شده توسط ؛کاترین فیسکو
صبح یک روز چهارشنبه ،بر روی یکی از اعضای تیم خود فریاد می زنید که " همین اکنون ،از در برو بیرون!"،یا به سوالی در خصوص یکی از رویه های کاری خود مواجه می شوید،با تندی می گوئید،"زیرا من چنین گفته ام."یا،در ضیافت شام یکی از شب های هفته می گوئید ،"به اینکه آنچه را  که می خورید دوست دارید یا نه ،اهمیت نمی دهم."هر کدام از این ها  نمونه هایی از رهبری بد در محیط کار هستند،اما چه پدر ومادری تاکنون چنین الفاظی را برای بچه های خودشان بکار برده اند؟
در حقیقت، هرگز به روشی که با فرزندان خود رفتار می کنیم با سایر بزرگسالان رفتار نمی کنیم و متنفریم که دیگران با ما به گونه ای رفتار کنند که خودمان  با نزدیکترین و عزیز ترین کسان خود رفتار می کنیم.
صد البته،"ما نمی توانیم به گونه ای با بچه های خود رفتار کنیم که با دوستان بزرگسال خود رفتار می کنیم."و نکته حیاتی آن است که ،"اگر در جستجوی احساس همکاری بجای تنفر و عداوت فرزندان خویش هستیم،به روشی برای استفاده از اصل یکسان تصدیق احساسات  آنها که در مواجه با سایر بزرگسالان بکار می بریم نیاز داریم.
روش دیگر فکر کردن راجع به این موضوع ملاحظه انفصال شوک آور بین تکنیک های مدیریتی است که آگاهانه در محیط کار بکار می بریم ،اما غلب موقع وارد شدن به خانه خود از آنها غفلت می کنیم.اغلب به رهبری بعنوان یک ویژگی مهم برای محیط کار می اندیشیم،اما راجع به کاربرد این تکنیک ها برای سازمان کوچک درون دیوارهای خانه خودمان چه فکری می کنیم؟
در عوض،باید بیندیشیم که اعمال مدل های رهبری پر بازده در زندگی خانه ما چه حاصلی در پی خواهد داشت.
بعنوان فقط یک مثال،"مقیاس لیکرت"را ملاحظه کنید که چهار نوع رهبری شامل سبک های با بازده کمتر"اقتداری-انتفاعی" و "نیک اندیش-اقتداری"،وسبک های پر بازده " مشورتی "و "مشارکتی"را از هم متمایز می کند.
احتمالا"حتی بدون از داشتن مدرک تحصیلی در مدیریت، می توانید اختلاف بین تکنیک های مدیریتی کم بازده و پر بازده را درک کنید.
دو سبک اول یک رهبری دیکتاتورتری را محرز می کند که تنبیهات و پاداش ها را از موقعیت بالا اعمال می کند و فرد خواه در سبک "انتفاعی"خشن تر یا "نیک اندیش"ملایم تر  داور نهائی برای سازمان است.هیچ یک از این دو سبک الهام بخش مدیریت اصیل و توام با مهربانی نیستند.
همچنانکه می دانیم،هنگامی که اعضای تیم هدف مشترکی داشته باشند و احساس کنند که شرکای با ارزشی در فرآیند هستند سازمان ها در زندگی های حرفه ای ما عملکرد بهتری دارند.در دنیای کسب و کار،مدل رهبری "مشورتی" و "مشارکتی"تلاش می کند که به این نوع انرژی مثبت  بعنوان یک روش نشان دادن اعتماد در میان کارکنان و تثبیت  تقدیر از مهارت هایی که هر عضو تیم جهت تحقق اهداف شرکت دارد کمک کند.
در مدل مشاوره ای،رهبران ممکن است از اعضای تیم مشورت بگیرند در حالیکه حق اتخاذ تصمیمات نهائی را برای خود نگهه می دارند،یا امکان دارد که اصول حاکم بر سازمان را بنیان نهاده و سپس تصمیمات کوچکتر را به تیم واگذار کنند.در مدل مشارکتی،رهبران اعضای تیم را در همه سطوح از جمله تتظیم اولویت ها برای یک سازمان درگیر می کنند
 فکر نمی کنید کودک نوپای شما در این پروسه ها تخصص دارد؟به ملاحظه موارد ذیل بپردازید:چه کسی در خانه تان بهتر می داند که خارش یک برچسب تی شرت بد نصب شده چگونه می تواند باشد؟ با بیشترین احتمال در خانه تان چه کسی ممکن است بداند چه غذاهایی  برای یک کودک جذاب هستند؟در یک سطح عمیق تر،حتی هر کودک خردسالی تمایل دارد که  توانائی قضاوت داشته باشد(فکر کردن به حفظ نوبت)،خشونت را خوب نداند،و به اشتراک گذاشتن را مهربانی بداند(اگر چه در عمل مشکل است.)
 ادامه دارد
منبع؛ https://www.success.com
    ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور