مقاله نویس؛کریس پرس فورمر
من راجع به واقعیات و چالش های رهبری می نویسم
رهبران طیف وسیعی از رفتار و رشد را ابراز می کنند.اکثر اوقات،بنظر می رسد ارشدیت بیش از آنکه ناشی از قابلیت باشد از بلند همتی و بلند پروازی نشات می گیرد.
هوش هیجانی قابلیتی است که متاسفانه می تواند در بالاترین سطوح  رشد نایافته باقی بماند شاید بخاطر آن است که نه فقط چالش های طبیعی در سنجش و ارزیابی آن  اثر دارند،بلکه فعالانه در پرورش این قابلیت در رهبران اثرگذار است.
 در این مقاله،بجای تلاش برای پیگیری تعاریف و تقلیل هوش هیجانی به یک سری از پارامترهای دارای واحدهای سنجش توافق نشده  به بررسی برخی استراتژی های مربوط به رهبران دارای هوش هیجانی می پردازیم.
۱-ابتدا عرضه کردنی سپس دریافتنی
اگر چه اظهار نظر "نپرسید که کشورتان چه کاری می تواند برایتان انجام دهد،بلکه بپرسید که چه چیزی می توانید برای کشورتان انجام دهید."زیاد استفاده می شود ولی منعکس کننده یک نوع دوستی اصیل و نیز تا حد زیادی عملی است. تمرین کنترل،شکل دهی و پرورش آنچه که به دنیا می آورید بمراتب آسانتر از چیزی است که از آن می گیرید.
رهبران دارای هوش هیجانی می دانند که پاداش های کاری هر اثر اغوا کننده ای که ممکن است داشته باشند،باید اولویت آنها نه بر جمع درآمدها ،بلکه بر عرضه ارزش سازمانی بعنوان هدف نهائی باشد.
آنها همچنین تجربه می کنند که هر چه بیشتر بر عرضه ارزش واقعی تاکید کنند،در عوض درآمد نیز آسانتر جریان می یابد.
۲- معلق کردن موقتی قضاوت
توانایی معلق  و منحرف کردن ظرفیت های بحرانی فرد از نظر رهبرانی که دارای هوش هیجانی هستند با ارزش است.آنها با چنین مهارتی می توانند بطور کامل با همکاران خود ارتباط برقرار کرده،بدقت به سخن آنان گوش دهند و اجازه کنجکاوی  برای هدایت آنها به سمت روشن بینی عظیم تر بدهند.
استراتژی ،گوش دادن برای آموختن بجای منتظر ماندن جهت رد و منع است.
 این متینگ اندیشه ها به خلق همدلی منتهی گردیده  و خلاقیت را تسهیل  می کند فرآیندی انشعاب پذیر است که از قابلیت های جدید استقبال می کند. در تناقض با قوه تمیز ماست  که بوفور استفاده شده و بیشتر مشابه چاقوی تیز کالبد شکافی و تقسیم می کند.نشستن بر روی دیوار بهترین مکان برای دیدن دقیق و روشن هر دو طرف قبل از تصمیم به انتخاب هر یک می باشد.
البته هر دو این قوه های ذهنی جایگاه خودشان را دارند،اما موقعی که یکی برجسته می شود،هوش هیجانی متاثر می گردد.
ادامه دارد
(Source: forbes.com)
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور