نکته بعدی اینکه می دانید موعد پرداخت مالیات ها وبدهی هایتان سر رسیده است و شش سال از زمانیکه تصمیم گرفتید که سرانجام آن قرار ملاقات را برای دیدن یک برنامه ریز مالی بگذارید گذشته است ولی هنوز اقدامی نکرده اید. کسانی که از پرداختن به الزامات مالی خود اجتناب می ورزند اغلب به خودشان برچسب طفره رو زده و دیگران تصور می کنند که تنبل یا فاقد نظم در امورهستند. چنان تصوری بی حرمتی،قضاوت کوته نظرانه و غیر سودمند است. دینامیک روانشناسی اجتناب آنچه را که تمایل داریم "طفره"بنامیم در برمی گیرد. ما هنگام مواجه شدن با چیزی که موجب برانگیختن اضطراب یا ناراحتی می گردد بصورت سخت افزاری ذاتی به آرایش انواع مختلف مانورهای اجتناب در ذهن خود می پردازیم. فریبنده آن است که در دوره خیلی کوتاه اجتناب از اقدام برای کاهش اضطراب اثربخش است.لذا چون اثرمی کند،در شرایط مشابه دوباره تمایل دارید که این حربه را بکار برید. شرح پروسه بدین شرح است.شما  نشسته و سختگیرانه به موقعیت مالی خود و خلق یک طرح مالی واقع بینانه می اندیشید.اما فقط اندیشیدن به آن میزان اضطراب تان را افزایش می دهد،زیرا می ترسید که قادر با مواجه شدن با آنچه که در عالم واقعیت وجود دارد نباشید،برای مثال،هیچ مکانی که به اندازه کافی نزدیک باشد برای تحصیل کودکانتان رزرو نکرده اید‌.در نتیجه آن اضطراب به اجتناب منتهی می شود.‌کار را به تعویق می اندازید و حواس خود را پرت می کنید.در آن لحظه میزان اضطراب تان بلادرنگ افت می کند همین افت اضطراب برای اجتناب تقویت مثبت می دهد.این سیکل را خیلی اوقات تکرار می کنید.در حالیکه هر افت آنی اضطراب  شما را به سطح حواس پرتی قبلی برنمی گرداند.و طی زمان،میزان اضطراب کلی شما بصورت پی در پی افزایش می یابد. لکن ،مواجه شدن با کار ترسناک در تضاد با این الگو است.همچنانکه با حقایق مواجه می شوید،اضطراب تان بطور موقتی افزایش می یابد.ولی اگر در آن وضعیت بمانید بطور پیوسته سطح کلی اضطراب کاهش می یابد.پس باید آن افزایش کوتاه مدت در پریشانی و اضطراب را برای بهره مندی از کاهش طولانی مدت اضطراب تحمل کنید.در خاتمه،تجربه واقعیتی است که همیشه دوست شما است. احساسات دیگری که پول در بروز آنها اثر گذار است شامل حسادت،حرص،شور و تهییج بیش از اندازه و یک پدیده روانشناسی اجتماعی معروف به "چشم هم چشمی"است. برخی از این ها بیشتر مربوط به قلمرو سرمایه گذاری حرفه ای در مقایسه با امور مالی شخصی هستند. ۳-اثرات کودکی و خانواده هرگز خاتمه نمی یابد هر خانواده روانشناسی پول ویژه خود را دارد.راجع به چیزی می توان گفتگو کرد،چه کسی باید تحت کنترل باشد،چه مسئولیت مالی به چه جنسی محول گردد،چقدر پول مهم هست و یا نیست.بعلاوه،همیشه داستان هایی راجع به پول وجود دارند که بخشی از هویت یک خانواده هستند. شاید پدر بزرگ کارآفرینی که پول زیاد خانواده را باخته است،جرقه یک محافظه کاری افراطی را در نسل های بعد زده است.یا فرزندی  والدین خیلی موفقی را دیده است  که سرنوشت واقعی آنها با فریب دگرگون شده است‌. شما ممکن است فشارهای تیز و نافذی برای راست کردن کژی های خلق شده یا تحمل شده توسط نسل های قبل تجربه کرده باشید.یا امکان دارد یرای مقابله با طرز فکر پولی خانواده فشار درونی احساس کنید.اگر در خانواده اولین نفر هستید که موفق می شوید امکان دارد قصد داشته باشید که از نیازهای خود صرفنظر کرده و نیازهای بقیه اعضای خانواده را تامین کنید. ۴-چگونه احساسات پولی را کنترل کنید همه احساسات بد نیستند.به شما می گویند که به چه چیزی عشق و علاقه دارید،چه چیزی واقعا" برای شما مهم است.موجب می شوند که احساس زنده بودن کنید.اضطراب نیز همیشه بد نیست.اضطراب  ملایم تا متوسط برانگیزاننده است. آنها را کنترل کنید تا از عهده  آنچه که برای مواجه شدن نیاز دارید برآیید و بدانید که با چنین کاری احساس بهتری دارید. نقطه کلیدی خودآگاهی است.عمده دنیای احساسی ما درون ناخودآگاه است.اما اگر بدانید که از چه چیزی مراقبت کنید وبرای انواع احساسات و حکایت های خانواده که بتوانند بر رابطه شخصی تان با پول اثر بگذارند برنامه داشته باشید موفق شدن سخت نیست.   

(Source: forbes.com)

ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور