مردم هر روز اشتباه می کنند,و دکترها نیز از این قاعده مستثنی نیستند.فراتراینکه,برخی دکترها محافظه کارتر هستند در حالیکه دیگران گرایش به پرخاشگری بیشتری دارند.بنابراین یافته ها و نظریه های آنها می تواند بطور اساسی دستخوش تغییر گردد. به این دلیل,بیماران بیشتر و بیشتری پس از یک تشخیص اولیه در حال گرفتن نظریه دومی هستند.خواه دکترتان به عمل جراحی توصیه کند,یا تشخیص دهد که به بیماری سرطان مبتلا و یا بیماری نادری دارید,گرفتن نظریه دوم فواید زیادی دارد.

این فواید شامل هر چیزی از تکسین خاطر و تصدیق ,تا تشخیصی جدید یا یک طرح درمان متفاوت است.حتی اگر نظریه دوم شما عینا" آنچه را که قبلا" می دانستید تصدیق کند,باز هم می تواند سودمند باشد.

پس از آن,درخواهید یافت که هر کاری را می توانستید انجام داده اید تا  اطمینان حاصل کنید که به یک تشخیص  و یا یک طرح درمان درستی برای خود رسیده اید.یک نظریه پزشکی دوم همچنین می تواند دیدی روشن نسبت به گزینه های درمان اضافی ارائه کند که امکان دارد از نگاه دکتر اول پنهان مانده باشد.بعنوان یک نتیجه,راجع به آنچه برای خودتان در دسترس است و بدان طریق می توانید تصمیم درستی راجع به طرح درمان و سلامتی خود بگیرید آگاهتر می شوید.

تحقیق راجع به نظریات دوم پزشکی چه می گوید؟

بنا به یک تحقیق صورت گرفته توسط کلینیک مایو مشخص شد که حدود 88درصد بیمارانی که در جستجوی نظریه دومی هستند به تشخیصی بهبود یافته یا جدیدی دست می یابند.ضمن اینکه21درصد به تشخیص کاملا" متفاوتی می رسند.

در مقابل ,بنا به تحقیقی که در مجله" ارزیابی در شیوه کلینیکی"منتشر شد 12درصد بیماران پی بردند که تشخیص اولیه بیماری آنها درست بود.

این بدان مفهوم است که یک نفر از هر 5بیمار در می یابند که بیماری آنها بطور نادرست تشخیص داده شده است.در حین تحقیق,پژوهشگران سوابق 286بیماری را که از پزشکان عمومی به بخش درمان داخلی عمومی کلینیک مایو در راچستر فرستاده شده بودند مورد بازنگری قرار دادند.تحقیق از ابتدای سال2009تا انتهای سال2010انجام گرفت.عواملی که بیماران را برای گرفتن نظریات دوم برمی انگیزانند عبارتند از;تأیید تشخیصی است که برای بیماری آنها ارائه شده است,ناخوشنودی از یک مشاوره,نیاز به اطلاعات بیشتر,و تلاش برای رفع علائمی است که علی رغم درمان هنوز وجود دارند.

در ضمن, یک تحقیق بحث برانگیز توسط محققین مرکز پزشکی جونز هاپکینز  که خطاهای پزشکی را بعنوان سومین علت اصلی مرگ در ایالات متحده می داند,از نیاز به گرفتن نظریه دوم پزشکی  پشتیبانی می کند.پژوهشگران در تحقیق خودتخمین زدند که بیش از 250000آمریکایی هر سال بر اثر اشتباهات پزشکی می میرند.بطوریکه  اشتباهات پزشکی بعنوان سومین عامل اصلی مرگ ناشی از امراض قلبی و سرطان محسوب می شوند.اما آنها ادعا می کنند که  مراکز کنترل بیماری این خطاها را بطور دقیق مستند نمی کنند.

*چه موقع باید یک نظریه دوم پزشکی بگیرید؟

در حالیکه به دلیل برای گرفتن نظریه دوم نیازی نیست,گاهی اوقات گرفتن نظریه دوم ممکن است بهترین عمل باشد.علاوه بر آن,اگر حتی دو پزشکی که دیده اید اختلاف خیلی زیادی دارند ,پس امکان دارد که گرفتن یک نظریه سوم هم عاقلانه باشد.همچنین باید بخاطر داشته باشید که نظریه دوم لزوما" نظریه ای درست نیست.

نکته مهم آن است که به کاوش و جستجو تا زمانیکه تشخیص و درمان قابل درک شوند ادامه دهید:اگر درمان کرده اید ولی علائم بیماری هنوز ادامه دارند نظریه دوم را بگیرید.

 هیچ کسی بدنتان را بهتر از شما نمی شناسد.و اگر علائم بیماری پس از درمان ادامه یابند,امکان دارد زمان مشورت گرفتن از پزشکان و متخصصان مختلف فرا رسیده باشد.

ادامه دارد

(Source: verywell.com)

ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور