3-تقابل به شما خدمت می کند(اگر بگذارید)
سال گذشته با اکراه به یک باشگاه نویسندگی گران قیمت پیوستم,حتی اگر چه حس درونم به من می گفت که ایده خوبی نیست.من آن کار را پس از تشویق های با شوق و ذوق یکی از دوستان وبلاگ نویسم انجام دادم,علی رغم این حقیقت که حس خوبی در مورد آن نداشتم.طی دو هفته حضور,از رفتار فرد پرحرفی که بدون وقفه صحبت می کرد و بعدها به گروه ملحق شده بود بیش از حد آزرده خاطر شدم .نفوذ برجسته اش در باشگاه و نظریات احمقانه اش در گروه فیس بوک به من فهماند که شاید درست باشد تا از طریق تماس تلفنی با آرامش از گروه خارج شوم (کاری که از روز اول می خواستم انجام دهم).کار درست من خارج شدن آرام از گروه بود,و پس از آن به زودی به جمع متفاوتی پیوستم که تناسب بیشتری با آن داشتم.که این به برکت همان عضو پرحرفی بود که بر تابوت عضویتم در گروه میخ زد.او بخاطر هدایتم در یک مسیر جدید به من لطف کرد. 
4-امکان نجات هر کسی وجود ندارد
بطرز وحشتناکی دلسرد می شوید موقعی که قصد کمک به کسی را دارید ولی از پذیرش کمک امتناع می ورزد.مشابه دوستی که از گیر افتادن در شغلی که آتیه و حقوق خوبی ندارد ناخرسند است,اما آن را ترک نخواهد کرد.یا رئیس شما که هرگز در مقابل همتای مردش از خود دفاع نمی کند.یا آن فامیلی که غذای سالم نمی خورد حتی اگر چه می دانید سر شب از شدت چاقی به گریه می افتد.
می دانم!جواب ها را دارید!می توانید کمک کنید!بعنوان یک مربی زندگی,باید خودم را مجبور کنم که به کسی که نخواسته است توصیه نکنم.در عوض,من راحت سر جای خود می نشینم.مشاهده می کنم.لبخند می زنم,جرعه جرعه قهوه می نوشم.بعنوان مدیرکل هستی خودتان را از تلاش برای تغییر هر چیزی باز دارید و فقط موقعی که از شما خواسته شد کمک کنید.وجودافراد آزار دهنده ای که به حلقه قربانیان گیر می دهند این حقیقت را روشن می کند که همه آنچه می توانیم کنترل کنیم درون خودمان است.موافق هستید.به انرژی بیندیشید که فقط می توانید بواسطه رفتار خود بروز دهید!احساس سبکی می کنید,درست؟
اگر همه ترفندهای دیگر با شکست مواجه شوند,افراد آزار دهنده همچنین می توانند فقط شما را به خنده وادارند.
کندی,خسیس بودن و حتی جهل صادقانه فردی می تواند بجای اذیت کردن شما را بخنده وادارد؟می توانید هیجان و آشفتگی خود را سبکتر حمل کنید؟چون ممکن است انواع متفاوتی آزار و اذیت وجود داشته باشد,بله,اما اگر بخواهیم از آنها چیزی بیاموزیم, می توانند معلمان ما نیز باشند.
(Source: greatist.com)
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور