توسط;دکترجونیس وب
طی چند سال گذشته مقالات ارزشمند خیلی زیادی در این سایت راجع به جرأت و جسارت خوانده اید.در آن مقالات توضیح داده شد که جرأت واقعا" چیست.
-دفاع از خویشتن بصورت روشن حتی با لحن صدا و کلماتی که نه پرخاشگرانه و نه منفعلانه هستند.
و در آن مقالات توصیه های سودمندی برای اینکه چگونه جرأت بیشتری داشته باشیم,ارائه شده بود.
اما من دوست دارم که راجع به جنبه متفاوتی از جرأت سخن بگویم.
—————————————————
سؤال:چرا برای برخی مردم آموختن و عملی کردن جرأت نسبت به دیگران خیلی مشکل تر است؟
جواب:بیشترین مشکل در خصوص جرأت را کسانی دارند که در خانه هایی بزرگ شده اند که بصورت فعالانه و یا منفعلانه جلوه های هیجانی آنها سرکوب شده است.هر دو نمونه هایی در زمینه صرفنظر از احساسات کودکی هستند.
—————————————
بزرگ شدن در خانه ای که احساسات شما یا بطور فعال سرکوب شده یا تنبیه می شدید یا بسادگی مورد غفلت قرار می گرفتید بر شما بعنوان یک کودک در حال رشد عوارضی بجا می گذارد.در نتیجه این پیغام را درونی می کنید که احساسات,نیازها و نقطه نطرات شما بی اهمیت هستند.این اعتقادی است که ریشه در احساسات کودکی دارد.آن باور/احساس قدرتمند است,و در سراسر عمر با شما می ماند.
*مشکل درست نکن
*راجع به هر چیز منفی گفتگو نکن
*به هیچ کس دیگری اجازه ندهید که راجع به *احساس,نیاز یا فکر شما چیزی بداند.
*فضای خیلی زیادی را اشغال نکنید
همه این پیغام ها موانع بازدارنده قوی برای جرأت و جسارت هستند.آنها شما را مجبور می کنند که از اعماق قلب خود احساس کنید که دفاع از خود نه فقط برای دیگران مشکل ایجاد می کند بلکه همچنین کار نادرستی است.ممکن است حتی نسبت به این احساس آگاه نباشید,اما با این وجود به شما فرمان می دهد.هر روز با هر مشکل و یا موقعیت چالشی که مواجه می شوید,این احساس به شما می گوید که حق ندارید چیزی را مطابق خواسته خود داشته باشید.
دکتر مانوئل اسمیت شاید اولین کسی باشد که در سال 1975اولین کتاب را در مورد جرأت نوشت.نام کتاب "موقعی که نه می گویم,احساس گناه می کنم."می باشد.در این کتاب ده حقوق قطعی شما را بشرح ذیل خلاصه می کند:
ادامه دارد 
منبع:http://psychcentral.com
ترجمه و تلخیص;غریب واحدی پور
احساسات کودکی, جرأت و جسارت, پرخاشگرانه, منفعلانه, حقوق قطعی