اضطراب می تواند واکنش انطباقی و حفاظتی نسبت به تروما باشد.
نویسنده؛دکتر مری کاترین
پست شده؛۲۶ژوئیه ۲۰۲۳
نکات کلیدی:
۱)اضطراب اغلب یک بخش محوری اختلال استرس پسا آسیب( PTSD)است و اگر چه غم افزا و پریشان کننده است،اما می تواند عامل انطباقی و سازگاری با وضعیت نیز باشد.
۲) برای مداخله در سیستم واکنش نسبت به استرس و تنظیم سیستم عصبی،دو تکنیک وجود دارد.
۳)تمرین این تکنیک ها می تواند کمک کند تا بر اضطراب همراه با تروما غلبه کنید.
این بخش۳از مجموعه ای در خصوص اندیشیدن مجدد به واکنش تروما است.
ما دروغی را به ارث برده ایم که بر آن اساس واکنش تروما را یک علامت بدکاری می دانیم.ولی علم جدیدتر عیان می سازد که واکنش تروما حفاظتی و انطباقی است.این واکنش از ریشه و اساس،یک علامت قدرت و اراده انسان برای بقاء هست.در حالیکه اثرات تروما بدرستی موجب غم و پریشانی می شوند،اما اگر بتوانیم واکنش را بدرستی درک کنیم می توانیم بدون از خجالت و شرمساری بهبود یابیم.
*اضطراب و تروما
یک ویژگی برجسته تروما،اضطراب است.در حقیقت،اختلال استرس پسا آسیب(تروما)در کتابچه آماری و تشخیصی اختلالات روانی ( DSM-5)بعنوان یک اختلال اضطراب طبقه بندی می شود.شش اختلال اضطراب متفاوت وجود دارد و اختلال استرس پسا آسیب( PTSD)یکی از آنها است(سایر اختلالات اضطراب؛ فوبیاها،اضطراب اجتماعی،اضطراب فراگیر،اختلال پانیک و اختلال وسواس فکری-عملی هستند.)
درک اینکه چرا اضطراب پس از اتفاقات ترومایی عمومیت دارد دشوار نیست.در مجموع،این ها اتفاقاتی هستند که اغلب حس ایمنی و اطمینان فرد را در دنیا می شکنند،او را با احساسات مضمحل کننده و طاقت فرسا  و بطور ویژه احساس آسیب پذیری رها می کنند.این نوع اضطراب در واکنش نسبت به خاطرات سرزده(حریم گذری) می تواند بصورت گوش به زنگی و اجتناب بروز کند.
*اضطراب و خاطرات سر زده(حریم گذری)
افراد دارای اختلال استرس پسا آسیب اغلب خاطرات پریشان کننده و سرزده یا فلاش بک های تروما را تجربه می کنند که منجر به ترس و بیچارگی شدید می شود.تجربه  احساسی مجدد تروما می تواند به یک حالت اضطراب مدام منجر گردد چون فرد در حالیکه به کشمکش پردازش و درک احساسات طاقت فرسای ناشی از خاطرات سر زده مشغول است، برای دور بعدی خاطرات سر زده آماده می شود.
*اضطراب و گوش بزنگی
اضطراب در استرس پسا آسیب ارتباط نزدیکی با گوش بزنگی دارد.گوش بزنگی به حالت هوشیاری و واکنش پذیری تشدید شده گفته می شود که در آن فرد بطور پیوسته ناآرام و عصبی و در انتظار خطر است.این حالت می تواند موجب تهی شدن انرژی گردد و به اشکال در خواب،زود رنجی و  احساس مراقب و مواظب بودن مدام( on guard) منجر گردد.
*اجتناب و اضطراب
خاطرات غم افزا و پریشان کننده مزمن و گوش بزنگی می توانند به رفتارهایی با هدف اجتناب از هر چیزی منجر گردند که ممکن است موجب احساس طاقت فرسا و فعال سازی شوند.اجتناب می تواند به اشکال مختلفی مانند اجتناب از مکان ها، مردم یا فعالیت هایی صورت گیرد که تحریک کننده خاطرات تروما هستند.در حالیکه اجتناب، تسکین و آسودگی موقتی فراهم می کند چون ممکن است محرک های معین را حذف کند،اما در نهایت با جلوگیری از مواجهه و پردازش احساسات،اضطراب را جاودانه می سازد.
*اضطراب بعنوان عامل انطباق و سازگاری
حتی اگر چه اضطراب موجب پریشانی و غم باورنکردنی می گردد،اما درک این حقیقت حیاتی است که اینگونه واکنش اضطرابی یک  عامل انطباق و سازگاری بیولوژیکی یعنی نمونه ای از تلاش مغز برای حفاظت از فرد است.مغز بطور پیوسته  در حال گرفتن اطلاعات از دنیای خارج و از درون بدن و بر آن اساس تنظیم جریان خون و فعالیت الکتریکی است.
هنگامی که یک رویداد مضمحل کننده و طاقت فرسا اتفاق می افتد،مغز برای اطمینان از زنده ماندن مجموعه ای از واکنش های اتوماتیک را بکار می گیرد.این مکانیزم ها تکاملی و بیولوژیکی هستند.آنها چترهای نجات ما هستند و ریشه در خواست و اراده ما برای نجات،غلبه کردن بر مشکل و تطابق و سازگاری با دنیایی  دارند که همیشه بر آن کنترل نداریم.
با این حال گاهی اوقات بدست آوردن کنترل مجدد بر این مکانیزم ها نیز سخت است و می توانند اثرات فلج کننده و طولانی مدتی خلق کنند.اما همه آنها طراحی شده اند تا ما را در لحظه فشار طاقت فرسا و مضمحل کننده نجات دهند.موقعی که چنین حقیقتی را درک کنیم،می توانیم دریابیم که چقدر خجالت و شرمساری در خصوص واکنش تروما بدون از توجیه و غیر مفید است.
ادامه دارد