زندگی پر از برنامه ها است‌.ما هر روز برنامه هایی از آنچه باید بخوریم تا چگونگی گذران اوقات فراغت خود تدوین می کنیم.گاهی اوقات برنامه ها تغییر می کنند.برخی تغییرات آسانتر از سایرین هستند.توانائی ما برای تغییر،سازگاری با پیچ و خم ها و حتی موانع زندگی  کمک می کند تا موفقیت خود در زندگی را تعیین کنیم.زندگی تا حدود زیادی مربوط به تغییر و توانائی برای تطابق و سازگاری است.اگر عقب بمانید خیلی از فرصت های زندگی را از دست می دهید.
۴-موقعی که در رسیدن به هدفی شکست می خورید،از خود بپرسید چه چیزی از این شکست می توانم بیاموزم.
چه کسی می تواند بگوید که هرگز شکست نخورده است؟توانائی آموختن از شکست ها کسانی را که موفق می شوند از کسانی که کشمکش و تقلا می کنند جدا می سازد.مثال های زیادی در مورد کسانی وجود دارد که با شکست آغاز کردند و تا تجربه موفقیت بزرگی ادامه دادند.
یکی از مشهورترین مثال های آموختن از شکست توماس ادیسون و اختراع لامپ برق است.در حالیکه او گرامافون،فرستنده کربنی تلفن،توزیع قدرت الکتریکی،رادیوسکپی،جنبش نمای تصویر متحرک و خیلی از دستگاههای دیگر را نیز اختراع کرد.اما خیلی از مردم با نام او قبل از هر چیزی،لامپ برق را در ذهن تداعی می کنند.
هیچ کس واقعا" نمی داند که ادیسون برای اختراع لامپ برق چقدر سختی کشید!در واقع  بین ۱۰۰۰تا۱۰۰۰۰مرتبه تلاش کرد.به این نقل و قول از او بیندیشید:"من شکست نخورده ام،بلکه فقط ۱۰۰۰۰روش یافته ام که موثر نیستند."
ما در ادیسون،بدنبال جستجوی عناصر چالش هستیم.او را می بینیم که حتی موقعی شکست می خورد به تلاش ادامه می دهد،از شکست هایش می آموزد و سرانجام،شکست را  با نگاهی متفاوت به وقایع  یعنی بصورت"۱۰۰۰۰روشی که موثر نیستند."دوباره تعریف می کند.
۵-روش های جدید را بیاموزید،ریسک های معقول کنید.
آخرین مرتبه چه موقع چیز جدیدی را آزمودید؟آیا به رستوران جدیدی رفته اید،چند نوع غذای جدید را آزموده اید،از مکان جدیدی دیدار کرده اید،به یک نوع موزیک جدید گوش داده اید،در محیط کار مسئولیت کار جدیدی را پذیرفته اید،به مکانی رفته اید که هیچ کسی را نمی شناخته اید؟ما در رندگی های خودمان فرصت های بیشماری برای آزمودن چیزهای جدید داریم.آزمودن چیز جدید و خروج از حوزه آسایش روش عظیمی برای ساخت یک نگرش چالشی است.
اکثر مردم ،بطور طبیعی تمایل به یکسان نگهداشتن روش انجام امور دارند، لذا ،از دردسر دوری و از ریسک کردن اجتناب می ورزند.زیرا تغییر می تواند اضطراب و ناراحتی خلق کند.در نتیجه آسانترین روش،حفظ شیوه همیشگی انجام کارها و پرهیز از ریسک ها است..اما گاهی اوقات آنچه  کمک می کند تا رشد کرده و مهارت های جدید را پرورش دهیم توام با تغییر و رنج و ناراحتی است.
برای کسب تجاربی بکوشید که اجازه می دهند تا مهارت های اجتماعی را پرورش دهید،خود اثر بخشی خویش را بسازید و چیزی را مهیا کنید که شما را در امتداد مسیر به چالش می کشاند.
۶-بر روی دلشکستگی ها و نومیدی های گذشته گیرپاژ نکنید؛
بیاموزید،ببخشید و به آینده چشم بدوزید
هر چند وقت یک مرتبه کارهایتان درست از آب در نمی آیند و نمی توانید فکر شان را از ذهن تان خارج سازید؟راجع به آنها می اندیشید و به کرات از خود می پرسید،"چه می شد اگر؟"تجسم دوباره و باز زیستن گذشته آن را تغییر نمی دهد.در مرحله ای، نیاز دارید که از گذشته عبور کرده و زندگی کنید.افراد برخوردار از سطح بالای نگرش چالشی از نومیدی ها و دلشکستگی ها می آموزند و عبور می کنند.بخشی از نگرش فکری نگاه کردن به گذشته بعنوان یک تجربه آموختنی است.تغییر در روش نگاه به رویدادها می تواند منجر به تغییرات عمده بدنی و روانی گردد.
یکی از مشکل ترین کارها برای خیلی از مردم بخشش است.خشم گرفتن بر دیگران برای هر نوع خطایی انرژی زیادی می گیرد.ما درنگ نکرده و به هزینه های گیرپاژ خودمان بر روی خشم یا احساس رنجش نمی اندیشیم.
باید به آینده نگاه کنید و بر روی اشتباهات یا خطاهای گذشته گیرپاژ نکنید،بله باید از شکست ها بیاموزید،اما این آموختن رو به جلو باشد،کینه ها و دلخوری ها را نگهه ندارید‌.از لغزش های گذشته رها شوید و دیگران را ببخشید. در نگهداشتن خشم هیچ جنبه مثبتی وجود ندارد.فقط زیان می رساند.وانگهی،رهایی از آن برای سلامت ذهنی و بدنی خوب است.
 چالش هایتان آموختن از گذشته،نگاه به جلو،پذیرفتن ریسک های محاسبه شده  و انجام تغییرات هستند.بدان طریق،هر استرس احتمالی خود را تحت کنترل گرفته و می آموزید که اقدام کرده،ارزیابی کنید،هنگام ضرورت هم تغییر جهت داده و به حرکت ادامه دهید.
ادامه دارد
منبع؛ http://p4s.pt/en
ترجمه و تلخیص؛ غریب واحدی پور