افسردگی شدید:تحریک عصب دهم (هر یک از دو عصب پاراسمپاتیک مغز که به قلب و ریه و دستگاه گوارش و غیره می روند)زندگی ها را بهبود می بخشد
بنا به نتیجه یک تحقیق جدید،برای کسانی که در مقابل درمان افسردگی مقاومت می کنند،افزودن روش درمان با تحریک عصب دهم  می تواند بطور جدی کیفیت زندگی آنها را بهبود دهد.
موسسه ملی سلامت روحی بیانگر آن است که بیش از ۱۶میلیون نفر در ایالات متحده  در سال گذشته حداقل یک دوره افسردگی عمده را تجربه کردند.
مطابق با اظهار نظر بیش از ۱۰میلیون بزرگسال از این جمعیت، چنین وضعیتی بطور شدیدی به کیفیت زندگی آنها زیان می رساند.
برای درمان افسردگی اشکال متنوعی از درمان ها  شامل
 گفتار درمانی،درمان دارویی و تغییر در سبک زندگی فرد وجود دارد.لکن ،برای برخی افراد،این درمان ها برای رفع علائم بیماری و بهبود کیفیت زندگی آنها کفایت نمی کند. برخی با مقاومت در مقابل درمان افسردگی به تحریک عصبی روی می آورند.یک نوع تحریک عصبی به تحریک عصب دهم (VNS) معروف است. در روش تحریک عصب دهم یک دستگاه در قفسه سینه یا گردن بیمار زیر پوست قرار می دهند.این دستگاهها پالس های تحریک الکتریکی را به عصب دهم ارسال می کنند که از مغز شروع،از گردن عبور و در قفسه سینه و شکم خاتمه می یابد.
لکن،آیا تحریک عصب دهم واقعا"کیفیت زندگی کسانی را که بر روی آنها انجام می شود بهبود می دهد؟یک تحقیق جدید منتشر شده در مجله روانپزشکی بالینی برای جواب به این سوال صورت گرفته است.
 پژوهشگران  تحت مدیریت دکتر چارلس آر.کانوی یک پرفسور روانپزشکی در دانشگاه واشنگتن ایالت میسوری به انجام پژوهش پرداختند.
تحریک عصب دهم تفاوت عظیمی در زندگی افراد بوجود می آورد
دکتر کانوی و تیم به بررسی اثرات تحریک عصب دهم  بر روی تقریبا" ۶۰۰نفر که در مقابل درمان افسردگی مقاوم بودند پرداختند.
مشارکت کنندگان قبل از روی آوردن به تحریک عصب دهم ،چهار یا تعداد بیشتری داروی ضد افسردگی را آزمودند.
دانشمندان 328بیمار مبتلا به افسردگی مقاوم در مقابل درمان را که بر روی آنها یک تحریک عصب دهم نیز انجام گرفت با هم مقایسه کردند،برخی  دارو نیز مصرف می کردند،۲۷۱مشارکت کننده تحقیق فقط "درمان را بصورت معمول"دریافت می کردند.
"درمان بصورت معمول"شامل داروهای ضد افسردگی،درمان روحی،تحریک مغناطیسی..،شوک درمانی(درمان با ضربه برقی)است.این درمان ها بصورت مجزا یا ترکیبی انجام می شدند.
دکتر کانوی و تیم برای ارزیابی کیفیت زندگی مشارکت کنندگان از ۱۴پارامتر از جمله :"درک ازسلامت بدنی"،توانائی برای کار،توانائی تحرک،خلق و خو،روابط خانوادگی،فعالیت های تفریحی و سعادت و رفاه  کلی استفاده کردند.
دکتر کانوی نتایج تحقیق را با این گفته خلاصه می کند که،"در حدود ۱۰پارامتر از ۱۴پارامتر کسانی که از تحریک کننده عصب دهم استفاده کردند بهتر شدند."
او توضیح می دهد،"برای فردی که تصور می شود به یک روش درمان افسردگی پاسخ گفته است،تجربه یک کاهش ۵۰درصدی در نمره افسردگی استاندارد او لازم است."
"اما ما مطابق خود اظهاری افراد ملاحظه کردیم که برخی بیماران درمان شده با تحریک عصب دهم به احساس خیلی بهتری دست یافتند حتی اگر چه نمرات افسردگی آنها کاهش ۳۴تا ۴۰درصدی را نشان می داد."
یک نمونه از چنین مدرکی  اظهار نظر یکی از شرکت کننده تحقیق بنام چارلز دون آون است.او شرح می دهد که ،"بکندی اما بطور مسلم،خلق و خویم جذاب تر و هیجان انگیزتر شد."
"من از اختلال حرکتی اساسی به احساس افسردگی کمتر یا بدون از افسردگی رسیدم."
دون آون یادآوری می کند که ،"قبل از تحریک هرگز نمی خواستم خانه را ترک کنم...رفتن به مغازه بقالی برایم استرس زا بود‌.نمی توانستم بر نشستن و تماشای فیلم با دوستان تمرکز کنم."
او می افزاید،"اما پس از تحریک بتدریج تمرکزم برگشت.قادر بودم به فعالیت هایی شبیه خواندن یک کتاب ،روزنامه یا تماشای یک برنامه تلویزیونی بپردازم.آن فعالیت ها کیفیت زندگی ام را بهبود بخشید."
دکتر کانوی فکر می کند که بهبود تمرکز در قلب فواید تحریک عصب دهم قرار دارد.او ذکر می کند که"بهتر شدن تمرکز موجب بهبود هوشیاری گردیده و می تواند اضطراب را کاهش دهد."و موقعی که شخصی احساس هوشیاری و انرژی بیشتری کرده و ظرفیت بهتری برای انجام کارهای روتین روزانه داشته باشد،از میزان اضطراب و افسردگی او کاسته می شود.
"تعدادی زیادی از بیماران سه،چهار،پنج داروی ضد افسردگی استفاده می کنند و آنها فقط به سختی روزگار می گذرانند.اما افزودن شیوه درمانی تحریک عصب دهم در واقع تفاوت عظیمی در زندگی روزانه فرد ایجاد می کند."
(Source: Medical News Today)
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور