بازنگری پزشکی توسط دکتر جنت بریتو؛نوشته شده توسط مددکار سلامت روان،دنیالا گینتا؛به روز شده در ۲۴فوریه۲۰۲۰
در نگاه اول،هم وابستگی بنظر مشابه موقعیتی با فواید برابر برای هر دو طرف است.اما در حقیقت،علی رغم آنکه پیشوند"co"به معنای"هم" دوستانه است،ولی این نوع روابط با هر ویژگی به غیر از منصفانه بودن توصیف می شوند.
با همه احساسات گیج کننده ای که با هم وابستگی می آیند، تشخیص این روابط و آنکه اگر دریکی از آنها باشید چه کاری باید انجام دهید می تواند سخت باشد.
ما در ذیل هر چیزی را که نیاز دارید بدانید و نیز چگونگی بدست آوردن دوباره استقلال خود را فهرست کرده ایم.
*هم وابستگی چیست؟
روابط سالم یک عنصر حیاتی زندگی هستند.علائم یک رابطه سالم شامل احترام به مرزهای شخصی و درک و احترامی متقابل نسبت به همدیگر است.
روابط ناکارآمد اغلب می توانند موجب بروز مشکلات احساسی برای یک یا هر دو طرف و خانواده آنها شوند.هم وابستگی یک حالت رفتاری است که ممکن است در روابط رخ دهد.
در یک رابطه هم وابسته،هیچ مرز شفافی بین شرکا وجود ندارد.یک شریک از نیازهای شریک دیگر به هزینه نیازهای خودش مراقبت می کند.
چنین وضعیتی رابطه یک طرفه ای خلق می کند که می تواند به عزت نفس پایین و سوء استفاده فیزیکی یا احساسی یا هر دو مورد منجر گردد.
روابط هم وابسته نیز می توانند موقعی اتفاق بیفتند که یکی از شرکا معتاد به مواد باشد.این اعتیاد شامل میگساری بی رویه یا استعمال داروهای تفریحی است.
*علائم هم وابستگی
علائم برای هر کسی متفاوت هستند و ممکن است شامل موارد ذیل باشند:
۱)فقدان عزت نفس تا حد وابستگی به نظرات سایر مردم برای داشتن احساس بهتر راجع به خویشتن
۲)تحمل رفتار توهین آمیز
۳)یافتن عذر و بهانه هایی برای رفتار توهین آمیز
۴)اجتناب از ناسازگاری و تعارض
۵)ترس از تنها بودن یا مواجه شدن با پایان یک رابطه
۶)رفتار وابسته ای و چسبندگی
۷)تفکرات وسواسی راجع به مردم و روابط
۸)احساس نا امنی در رابطه فعلی
۹)تمایل به رفع هر مشکلی،حتی موقعی که به معنای غفلت از خودتان باشد.
۱۰)سرزنش خود برای مشکلات سایر مردم
شخص درون یک رابطه هم وابسته نیز ممکن است بجای مواجهه با مشکل و جستجوی راه حل ها، شرمساری را تا حد کاهش یا قطع ارتباط با خانواده و دوستان تجربه کند.
تشخیص آنکه در یک رابطه هم وابسته هستید می تواند دشوار باشد.توانایی شناسائی رفتارهای هم وابسته،گام مهمی به سمت بهبود است.
*فاکتورهای خطرناک
بزرگ شدن در خانواده ای که از نظر احساسی بچه ها محدود،مورد غفلت و نیز در معرض تعرض قرار می گیرند می توان به کودک یاد بدهد که عشق شرطی است.
برای برخی نیز می تواند القاء کننده تدریجی ترس از رها شدگی باشد که امکان دارد به کاهش عزت نفس و تردید در ارزش فرد منتهی گردد.چنین وضعیتی در مراحل بعدی زندگی می تواند به رفتارهای هم وابسته منتهی گردد.
بزرگ شدن با اعتیاد به مواد در خانواده، فاکتوری خطرناک برای هم وابستگی است.بنا به نتیجه تحقیقی در سال ۲۰۱۵،زنانی که پدران یا شوهران آنها به اعتیاد مبتلا بودند خطر بیشتری برای گرفتار شدن در الگوهای هم وابستگی داشتند.
یک سابقه افسردگی نیز ممکن است فاکتور خطرناکی برای هم وابستگی باشد.برای مطالعه رابطه بین هم وابستگی و افسردگی،تحقیق بیشتری مورد نیاز است.
براساس نتیجه تحقیق منتشر شده در سال ۱۹۹۸،خیلی از زنانی که افسرده بودند بطور متوسط یا شدید نیز رفتارهای هم وابسته را از خودشان بروز می دادند.
*جستجوی کمک
پی بردن به اینکه در یک رابطه هم وابسته هستید گام اول برای غلبه بر مشکلات هم وابستگی است.کار با یک مشاور سلامت روان می تواند کمک کند تا ساخت مرزها را بیاموزید و با یک روش احساسی سالم در روابط باشید.
به مشاورتان بگویید که چگونه احساسی دارید.در اینصورت جهت خلق یک برنامه درمانی با شما کار می کند.بهبودی می تواند پروسه کندی باشد،بنابراین برای انتقال به ماورای هم وابستگی خود و حرکت به سمت آینده ای شادتر و سالم تر صبور باشید.
*چند اقدام دیگری که می توانید برای غلبه بر هم وابستگی انجام دهید بشرح ذیل هستند:
برای خود و کارهایی که دوست دارید زمان بسازید.اگر سرگرمی وجود دارد که همیشه می خواستید به آن بپردازید برای مشغول شدن به آن وقت صرف کنید.
ثبث وقایع روزانه را آغاز کنید.وقایع نویسی می تواند به شما کمک کتد تا احساساتتان را بهتر درک کنید.همچنین می توانید از یک دفترچه یادداشت برای کشف حقایق مثبت راجع به خودتان،شبیه ویژگی های خوب و قابلیت هایی که به شما حس ارزشمندی می دهند یا حتی برای آموختن آنچه که شما را واقعا" شاد می کند استفاده کنید.
اگر با سوء استفاده از مواد دست به گریبان هستید با دکتر یا مشاور خودتان راجع به روش های رهایی از اعتیاد گفتگو کنید.
اگر در رابطه با شریک تان بد رفتاری وجود ندارد و هر دو می خواهید در رابطه بمانید،با همدیگر به درمان زوجی مبادرت کنید.آموختن برای برقراری ارتباط بی پرده با یکدیگر می تواند به رضایت بخش و سالم بودن رابطه تان کمک کند.
بیاموزید که "نه" بگوئید.توانائی "نه"گفتن ،گامی مهم در جهت خلق مرزها است.
*دورنما
رفتارهای هم وابسته بمرور زمان توسعه می یابند.چنین اتفاقی اغلب بدون از آگاهی کامل افراد رخ می دهد.در همه روابط حد معینی از بده و بستان وجود دارد.اما اگر درون رابطه ای یک طرف تا حد زیادی بیش از دیگری بدهد،در اینصورت دو طرف ممکن است در یک رابطه هم وابسته باشند.
اگر خودتان را گرفتار در رفتارهای هم وابسته بیابید،بدانید که تغییر امکان پذیر است.ممکن است مدتی زمان بگیرد،اما متعهد به آموختن بمانید بطریقی که بتوانید روابط سالم و با احترام متقابل داشته باشید.
*سوال و جواب
سوال؛فکر می کنم که دوستم در یک رابطه هم وابسته است.چگونه می توانم به او کمک کنم؟
جواب؛گام اول را باید دوست تان بردارد تا دریابد که گرفتار رفتارهای هم وابسته است.شما می توانید دلیل ارائه دهید.اما او باید خودش درک کند و بخواهد که در این ارتباط نیز کاری انجام دهد.اگر کمک تان را بپذیرد،او را برای ارتباط با دکترش به منظور معرفی به یک حرفه ای سلامت روان تشویق کنید.
جواب ها نظرات متخصصان پزشکی ما هستند.همه محتوا اکیدا" آگاهی دهنده است و نباید توصیه پزشکی قلمداد شود.
آخرین بازنگری پزشکی،۲۴فوریه۲۰۲۰
منبع:Source: greatist.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
نوشته شده توسط؛اسمیتا سینگ، ۴مه۲۰۲۲
میشل جوردن یک افسانه بسکتبال است،اما او در خانواده ای توانگر بدنیا نیامد.در میان موانع ظاهرا" بی پایان ،حرفه ای را ساخت که خیلی ها فقط رویای آن را در سر می پرورانند.
موقعی که تیم ورزشی اصلی دبیرستان او برای مسابقات حذفی آینده به بازی کنان بیشتری نیاز داشت،جردن در استعداد یابی شرکت کرد ولی موفق به پذیرش و حضور در تیم نشد.این اتفاق نومیدی بزرگی بود ولی با خود عهد بست تا بهترین بازیکن بسکتبالی شود که می توانست باشد.
تا فصل بعد،رفتار کاری او در دوره های تمرینی موجب گردید تا بسرعت به نیروی برجسته ای در تیم ورزشی مدرسه مبدل شود.اگر تسلیم شده بود، افسانه ای را که امروز داریم نداشتیم.
هر شخصی در زندگی خود موانعی دارد که چگونگی غلبه بر آنها تعیین کننده موفقیت او است.
۱)موانع را صرفا" بعنوان انحرافی برای هدف نهایی خود ببینید
اعتقاد راسخ داشته باشید که هدف تان قابل دستیابی است.زمانی هنرپیشه کریس بورک گفت که من بر روی دیوار اتاق خوابم شعاری دارم:"موانع چیزهایی هستند که موقعی چشم از هدف تان برمی دارید آنها را می بینید".تسلیم شدن سبک من نیست.من فقط می خواهم کاری را انجام دهم که ارزش صرف وقت را داشته باشد.
موقعی که چشمانتان بر روی هدف تنظیم می شوند،اجازه ندهید که موانع جزئی حواس تان را پرت کنند.تسلیم شدن و رها کردن آسان است:پایبندی به طرح و برنامه خیلی سخت تر است.
۲)امید یک طرح و برنامه نیست
همیشه موانعی در امتداد مسیر وجود دارد. امید داشتن به رفع این موانع و محقق شدن برنامه ها، راه حل نیست.برای تضمین موفقیت،اهداف واقعی و قابل حصول خلق کنید.اطمینان حاصل کنید که اهداف خلق شده،ساده،شفاف،مطلوب و قابل سنجش هستند.
پیشرفت را بسنجید و دستاوردها را جشن بگیرید تا برای سوق دادن سریعتر اهداف تان به جلو برانگیخته شوید.
کتاب ها و بلاگ های بیشماری وجود دارند که به بررسی اهداف SMART یعنی اهدافی می پردازند که ویژه،قابل سنجش،قابل حصول ،واقعی و زمان محور هستند.اطمینان حاصل کنید که اهداف تان از این استانداردها برخوردارند.در اینصورت می بینید که پایبندی به اهداف تان در میان موانع چقدر آسانتر است.
۳)بر آنچه که می توانید انجام دهید تمرکز کنید.
موقعی که جردن از تیم اصلی مدرسه حذف شد،او فقط ۵فوت و ۱۰اینچ قد داشت.می خواست بلندتر باشد،اما می دانست که چنین خواسته ای از کنترلش خارج است.بنابراین بجای تلف کردن زمان و تلاش خود،بر بهبود مهارت هایی تمرکز کرد که می توانست کنترل کند.
بجای فکر کردن راجع به چیزی که نمی توانید انجام دهید،راجع به آنچه که می توانید انجام دهید بیندیشید.از مانع بعنوان وسیله ای برای بهتر شدن استفاده کنید یا به روش های خلاقانه برای غلبه بر آن بیندیشید.موقعی که به دیواری برخورد می کنید،روشی برای بالا رفتن از آن بیابید یا جهت رسیدن به سمت دیگر در آن حفره ای ایجاد کنید.فقط نمانید و حیرت زده بگوئید که چرا به دیوار برخوردید.
۴)ما همیشه نمی توانیم اتفاقات را کنترل کنیم،اما می توانیم نگرش خودمان را کنترل کنیم.
برای غالب آمدن و مستولی شدن نگرش مثبتی را برگزینید.
باوری تردید ناپذیر را نسبت به خود و توانائی هایتان پرورش دهید.به استثنائی بودن خویش اطمینان داشته باشید،خودتان را بعنوان کسی تصور کنید که بر همه موانع غلبه می کند و می خواهد بر خودش شرط بندی کند.
مغزهای ما دارای معابر عصبی هستند که سیستم فعال سازی مشبک ( RAS)نامیده می شود. RAS ورودیهای ذهن و افکار را فیلتر می کند تا موارد مرتبط با چیزهایی را که بر آنها تمرکز می کنیم در قالب فکر ، افراد و موقعیتها برای ما برجسته سازد.هر چیزی که می بینیم، می شنویم و حس میکنم جزو ورودیهای ذهن هستند.این بدان معنا است که می توانیم از طریق تمرکز ذهن هایمان را برای مثبت نگری و جستجوی راه حل های بادوام برنامه ریزی کنیم.
توسعه و پرورش دیدگاه درست، بهترین راه حل برای غلبه بر موانع و تحقق اهداف است.
موانع اجتناب ناپذیرند.همه افراد موفق با موانع خودشان مواجهه و بر آنها غلبه کرده اند.اعتقاد راسخ به اهداف ،برخورداری از یک برنامه smart ،راه حل های خلاقانه و دیدگاه درست می تواند به عزمی قوی برای موفقیت منجر گردد.
این مقاله در آگوست 2016 منتشر و به روز شده است.
منبع؛ https://www.success.com
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور
نفت خانواده عیالواری است.علی رغم اینکه بنظر می رسد مراکز تفریحی و زیارتی زیادی در مکان های خوش و آب هوای مختلف کشور دارد ولی نحوه استفاده پرسنل با سایر وزارتخانه ها بسیار متفاوت است. به استثنای جماعتی خاص و علی حده اکثریت کارمندان و کارکنان تازه اگر خیلی خوش شانس باشند بندرت طی دوران خدمت خود امکان تجربه مکرر حضور در اقامتگاهی را می یابند.بعنوان مثال،اینجانب با ۲۷سال کار امسال برای اولین مرتبه شانس اقامت در هتل سه ستاره ای در شهر سرعین استان اردبیل را به اتفاق خانواده یافتم!در بدو ورود هم نماینده ویژه شرکت عظیم نفت طبق قانون قریب به ۹میلیون تومان برای خانواده ای پنج نفره جهت پنج شب اقامت به منظور واریز به حساب هتل مطالبه کرد که عندالمطالبه نیز پرداخت شد!بماند که هزینه رفت و برگشت را هم شخصا" متحمل شدم،شرایط داشتن مهمان و همراه هم بسیار سخت تر از مراکز نظامی و امنیتی است!!
وضعیت دارو و درمان نفت هم خیلی چنگی به دل نمی زند.بیمارستان،دفترچه و تعرفه ها بنظر می رسد که بیشتر با انگیزه محدودیت، خاص هستند.البته قوانینی برای معرفی به مراکز و پزشکان مورد نظر بیمار وجود دارد که گاه ناآگاهی از پروسه و دشواری پیگیری موجب می شود تا خیلی ها از خیر آنها به سهولت بگذرند.بعنوان نمونه،در ارتباط با تعرفه ها،خودم حدود دو سال قبل متجاوز از ۱۵میلیون تومان برای خرید لنز چشم هزینه کردم که بعدا" فقط ۲میلیون آن را بازپس گرفتم.برای جراحی و ایمپلنت دندان نیز بیش از پنجاه میلیون هزینه کردم که کمتر از ۲۰میلیون آن را گرفتم.موارد بیشماری از هزینه شخصی درمان و خرید دارو هم وجود دارد که ارزش پیگیری را ندارند!!
این همه در حالی است که کارکنان سایر مراکز و وزاتخانه های دولتی از آزادی عمل قابل توجهی در حوزه های دارو و درمان و مراکز اقامتی و تفریحی برخوردارند.
مراکز تفریحی،سرگرمی و رفاهی مستقر در شهرهای محل اسکان کارکنان نفت هم بواسطه تمایل مدیران برای رضایت عموم دیگر از انحصار نفتی ها خارج شده اند و بعلت افزایش کمیت بشدت از کیفیت آنها کاسته شده است.گاهی هم اگر یک مرکز خدماتی بنام نفت هست.ممکن است اصلا" دخلی به نفتی ها نداشته باشد.مثلا" فرودگاه موسوم به نفت و گاز آغاجاری که بطور مرتب خبر افزایش پروازهای آن رسانه ای می شود.اگر چه به هزینه نفت است ولی کارکنان نفت در استفاده از آن نسبت به سایر شهروندان هیچ مزیت و امتیازی ندارند!!
سایر مزایا و مشوق های شغلی نیز کم و بیش از چنین وضعیتی برخوردارند.این در حالی است که شرایط زندگی در مناطق نفتی خاص از جمله حوزه نفت و گاز آغاجاری بعلت شرایط اقلیمی و عدم وجود امکانات نیز کارکنان و خانواده های آنان را مستعد بیماری های روحی و جسمی متنوعی می کند بطریقی که در دهه سوم کار حضور شان گرمی بخش مراکز درمانی شهرهای کمی برخوردارتر پیرامون حوزه کاری می گردد!!
با این اوصاف،شاید تا چند سال قبل تنها مشوق و انگیزه ادامه کار کارکنان مناطق نفتی خاص در دهه سوم خدمت ،حقوق و مزایای نسبتا" مطلوبی بود که بی شک بصورت تدریجی وبا تلاش و تجربه بیش از دو دهه کار سخت به هزینه سلامتی خود و خانواده هایشان دریافت آن میسر شده بود.اما در نهایت این مقوله نیز از تعرضات مصون نماند و چند سال گذشته که تورم بی سابقه و لجام گسیخته خود به خود نفتی ها را فقیرتر از قبل کرده بود علی رغم شعارهای سال رهبری نظام با خمیر مایه تولید،جماعتی خواسته یا ناخواسته حقوق نفتی ها یعنی تولید کنندگان واقعی وطن در بحبوحه شرایط بحرانی تحریم اجنبی را بطرق مختلف هدف قرار دادند و با شخم زدن کامل حقوق و مزایای تیرماه ۱۴۰۲ آخرین میخ را بر تابوت انگیزه کارکنان با مهارت و تجربه نفت کوبیدند!!
اسفناک تر اینکه،در حالی دریافتی واقعی نفتی ها به مدد فرمول های جادویی ویژه حتی نسبت به ایام مشابه سال های قبل کاهش می یابد که دولتمردان نفتی دو سال اخیر مرتب از کنسل بخش نامه های ضد منابع انسانی وزیر قبلی و افزودن مبالغی با عناوین مختلف به حقوق پایه کارکنان می گویند!
اکنون سوالی که به نشخوار فکری نفتی ها مبدل شده است این است که مگر طی سالیان گذشته غیر قانونی گرفته ایم که اکنون با توسل به قانون باید از ادامه گرفتن منع شویم و رابطه کم شدن دریافتی با افزایش پایه حقوقی که نتیجه تجربه و مهارت کاری است با کدام قانون جبران خدمت عادلانه تطابق دارد!!
لذا،با این اوصاف بنظر می رسد که اگر دلسوزان ملک و میهن در جایگاههای قانونی مختلف در شرایط کنونی چاره اساسی نیدیشند.چالش بزرگ و بنیان کن مناطق نفتی یعنی حفظ و نگهداری نیروهای ماهر و با تجربه بغرنج تر از قبل گردیده و تولید را پر هزینه تر می سازد!!
با آن امید که درد را درمانی باشد.
غریب واحدی پور شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری
یک داستان بالینی جهت روشن ساختن کار با تنفر در یک روش روان درمانی تجربی پویا و تسریع شده( AEDP)
پست شده ۱۴ژوئن۲۰۲۳
نکات کلیدی:
۱)قرار گرفتن در معرض جنگ و نطق سیاسی سمی می تواند نفرت انگیز باشد.
۲)سوء استفاده و بد رفتاری در دوران کودکی نیز می تواند نفرت انگیز باشد.
۳)کار با حس های فیزیکی و خیالپردازی روش سالمی برای پردازش نفرت است.
ایرین اخیرا" بخاطر شدت گرفتن اضطرابش که به بیخوابی های شبانه،اشکال در تمرکز و احساسات انزوا منجر گردیده بود برای درمان نزد من آمد.گفت"من نمی توانم همه پستی و فرومایگی در دنیا را تحمل کنم."او سال ها بخاطر اقلیم سیاسی و جنگ اخیر اکراین بطرز قابل ملاحظه ای مضطر و پریشان شده بود.
کاوش بیشتر آشکار ساخت که ایرین بازمانده یک جنگ شخصی است.در سن رشد از نظر احساسی توسط مادرش مورد بد رفتاری قرار گرفته بود.اذعان کرد که"مادرش او را احمق صدا می زد و می گفت که چقدر بی ارزش است."با اعتراف به راز خود ،لبخند غیر معمولی بر روی صورتش نمایان شد،اما بلادرنگ احساس واقعی خویش را نشان داد.زیرا حالات چهره اش تنفر ناخودآگاه او نسبت به مادرش را فاش ساخت.
عصب شناسان تنفر را بعنوان یکی از اولین احساسات در حال تکامل نوع انسان می نامند که واکنشی طبیعی به محرک های سمی مانند غذاهای فاسد شده،بیماری های مسری و محیط های ناایمن است.بدین طریق،تنفر به ما کمک می کند تا بیماری و خطر را از خود دور کنیم.لکن،آنچه که خیلی از افراد درک نمی کنند آن است که این احساس موقعی که مورد تجاوز،ستم و بد رفتاری یعنی همه اشکال ترامایی که می توانند به اضطراب ،افسردگی و اختلال استرس پسا آسیب ( PTSD)منجر شوند قرار می گیریم نیز بروز می کند.
برای بازماندگان تراما، تنفر نیرویی اعمال می کند تا تراما تجربه شود یعنی نام گذاری،احساس ،شنیده و رها گردد.اما افراد در پروسه درمان، تنفر خودشان را با نام آشکار نمی کنند.زیرا آن را با مکانیزم های دفاعی دفن می کنند تا مانع از آگاهی نسبت به آن گردند.همه آنچه که احساس می کنند عوارضی مشابه اضطراب،افسردگی و اعتماد به نفس پایین است.
اولین گام در روش روان درمانی تجربی پویا و تسریع شده( AEDP)،درمان تراما با محوریت احساسی که من از آن استفاده می کنم کمک به بیماران جهت احساس ایمن کردن و یادآوری تحت کنترل بودن آنها است.برای مثال، می گویم،"اگر چیزی بپرسم که در خصوص آن احساس نادرستی داشته باشید،آیا جواب می دهید؟"
برای حفظ ایمنی،ِدرمانگران مراقب موقعی هستند که اضطراب خارج از "پنجره تحمل"بیمار افزایش می یابد.برای مثال، هنگامی که ایرین آه حسرت می کشید یا شروع به مالیدن دست هایش به همدیگر می کرد،این علامت افزایش اضطراب او بود.
گام بعدی قبل از ادامه دادن بیشتر به پردازش تنفر، پایین آوردن اضطراب است.من ممکن است بپرسم"آیا آن آه و افسوس بزرگ را می توانید درک کنید؟چه چیزی را به من می گوید؟""می توانید به دست های خود توجه کنید؟ اگر می توانستند سخن بگویند،چه چیزی می گفتند؟"
سپس،از بیمار دعوت می شود تا آهنگ فعالیت خود را کند کرده و به احساساتی که بروز می کنند توجه کند."همچنانکه بدنتان از زیر گردن به پایین را به کندی اسکن می کنید،متوجه چه چیز دیگری می شوید؟"
بیماران ممکن است به شکم های خودشان اشاره کنند و دریابند که احساس تهوع یا بالا آوردن می کنند.چنین نشانه هایی می توانند کمک کنند تا تنفری را که محرک نشانه ها و علائم بدنی هستند شناسائی و نام گذاری کنند.به محض اینکه بیمار احساسی مانند تهوع را نام گذاری می کند،من می پرسم،"آیا یک کلمه هیجانی همراه با آن احساس وجود دارد؟"
از طریق برانگیختن،بیماران اغلب می توانند با واردن شدن به یک لحظه "آهان" هیجان خودشان را آشکار کنند.آنها ممکن است بگویند"این هیجان نفرت است!"
موقعی ایرین گفت که احساس تهوع می کند،تشویق شد تا نفس عمیق بکشد،هیجان را نام گذاری کند و حس ها را حفظ کند تا متوجه انگیزه ناگهانی یعنی"اقدام انطباقی"شود که پیامد هیجان است.ایرین در این لحظه، قادر بود تا نفرت خودش را به بد رفتاری مادرش ربط دهد و انگیزه ناگهانی برای عقب راندن مادرش را باز شناسد.
برای کمک به ارباب رجوع جهت پردازش بیشتر این هیجان،من ممکن است بپرسم،"اگر نفرت می توانست به شکل فیزیکی در آید و بصورت خیالی(نه یک مرور ذهنی پوششی برای واقعیت) آنچه را برای مادرتان می خواهد انجام دهد،چه کاری انجام می داد؟"این سوال موجب آغاز و استمرار پروسه "تجسم خیالی"می گردد که تکنیک مورد استفاده ما در درمان است و کمک می کند تا بیماران هیجانات اصلی خودشان مانند نفرت را با دسترسی به انگیزش ناگهانی و عملی سازی اقدام انطباقی هیجان رها سازند.
در این مورد،ایرین خودش را در حالتی می دید که مادرش را به سختی هل می داد و می گفت که با توهین ها وتهدیدهایش چقدر آزار و اذیت می شد.
ما تحت حمایت ارباب رجوع را دعوت می کنیم تا تصور کند که چگونه شخص مضر به سخنان آنها واکنش نشان می دهد.ایرین با لرزش و ناراحتی گفت،مادرش دچار شوک شده بود.
همچنانکه حالت چهره اش تغییر کرد،از ایرین پرسیده شد تا به آنچه که تغییر کرده است توجه کند."می توانید دوباره از تنفر بگوئید و متوجه شوید که اکنون چه اتفاقی در حال وقوع است؟"
ایرین گفت که حالت انزجار و تهوع ناپدید شده است.او همچنین از غمی صحبت کرد که متوجه آن در وجود مادرش و نیز خودش گردیده بود."سوگواری برای خویشتن،"شکلی از حزن و اندوه بخاطر تلفات و صدمات ناشی از ترامای تحمیل شده است که بخشی کلیدی از پروسه بهبود تراما است.
ایرین با نفرت احساس و پردازش شده ناشی از بد رفتاری های گذشته،می توانست چنین هیجانی را به آسانی نام گذاری و تشخیص دهد.برای مثال،او با ادامه فرآیند قادر گردید تشخیص دهد که موقع دیدن مردم بیگناه کشته شده در جنگ ویتنام آنچه حس می کرد تنفر بود.
بعنوان نتیجه ای از این کار،عوارض بیماری ایرین فروکش کردند.او هنوز مشابه با همه ما هیجاناتی را احساس می کند زیرا احساسات و هیجانات بخش فطری انسان بودن هستند،اما اکنون می تواند از تنفر استفاده سالم کند.او تصمیم گرفت که دیدن تصاویر خبری خشن را محدود کند.تنفر خود راجع به نژاد پرستی را به سمت شرکت در فعالیتی ضد نژاد پرستی کانالیزه کند و برای چگونگی رفتار اعضای خانواده با خودش محدودیت های سفت و سخت تری وضع کند.با آگاهی نو و بدیع در خصوص نفرت،اضطراب ایرین با انرژی و زنده دلی عظیم تر،اعتماد به نفس فزونتر و یک کنجکاوی مستمر راجع به دنیای احساسی و هیجانی خودش جایگزین شد.
یادآوری: روش روان درمانی تجربی پویا و تسریع شده( AEDP)یک مدل مبتنی بر درمان تحول محور است. یک اصل محوری در این نوع روان درمانی پویشی این است که بحران و رنج را فرصتی میبیند تا توانایی خود را برای بهبودی و تجربه تغییر زندگی پیدا کنید.
یادآوری؛ پنجره تحمل، که به عنوان حاشیه تحمل عاطفی نیز شناخته می شود، اصطلاحی است که توسط روانپزشک دن سیگل برای اشاره به توانایی ما برای مقابله با ناملایمات، عدم اطمینان و به طور کلی هر چیزی که باعث ناراحتی می شود، خواه موقعیت های بیرونی باشد، ابداع کرد.
افرادی که حاشیه تحمل عاطفی زیادی دارند ممکن است بهتر در برابر شوک ها و ناراحتی های زندگی مقاومت کنند، اما کسانی که پنجره تحمل باریک تری دارند ممکن است با کوچکترین شکستی سقوط کنند یا کنترل خود را از دست بدهند و واکنش تکانشی نشان دهند.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.