۶)تپش های قلب و دشواری تنفس
استرس گاهی اوقات می تواند موجب تپش قلب تا نقطه ای گردد که دردناک شود.
هورمون های استرس مانند کورتیزون و آدرنالین بر روی سیستم قلبی-رگی اثری تقریبا" فوری دارند.در نتیجه،قلب سریع و زیاد می زند،فشار خون افزایش می یابد و تنفس سریعتر می شود.
بعلاوه گاهی اوقات می تواند به یک حلقه معیوب(دور باطل)منجر گردد.یک ضربان قلب سریع و تنفس سطحی و سریع موجب عصبی و هراسان شدن و در نتیجه افزایش حتی بیشتر آهنگ تنفس و ضربان قلب می شود.در حقیقت احساس می کنید که از نفس افتاده اید.
۷)گیجی و منگی
تنفس سطحی،سریع می تواند بسرعت موجب شود تا احساس کنید که سرتان می چرخد یا در مجموع منگ هستید.
این حالت عمدتا"به مقدار CO2 دریافتی بستگی دارد.تنفس سریع موجب می شود تا دی اکسید کربن بیشتری بیرون بدهید،در نتیجه مقدار CO2درون خونتان پایین می آید،لذا می تواند موجب احساس گیجی یا غش گردد.
۸)اضافه وزن
در حین دوره های استرس زا خوب خوردن می تواند سخت تر باشد.ممکن است موقعی که وضعیت استرس زا یا اوضاع هرج و مرج است وقت خیلی زیادی برای درست کردن غذای سالم نداشته باشید(ما همه در چنین موقعیتی بوده ایم)
اما فراتر اینکه، در حقیقت غذاهای تسلی دهنده می توانند بطور لحظه ای به کاهش سطوح استرس، حتی موقعی که واقعا" گرسنه نیستید نیز کمک کنند.اما بمرور زمان خوردن برای مدیریت و کنترل احساسات می تواند خطر ابتلا به مرض چاقی را افزایش دهد.
۹)پریودهای زنانه غیر معمول
بنا به نتیجه تحقیق،در واقع هورمون های استرس می توانند در بخشی از مغز زنان که دوره قاعده گی را تنظیم می کند اختلال ایجاد کنند.چنین پدیده ای می تواند دوره های قاعده گی را غیر نرمال و موجب گردد تا غیر منظم شوند.بعلاوه آنها را نیز شدیدتر و دردناک تر سازد.
۱۰)سیستم ایمنی ضعیف تر
هنگامی که تحت استرس خیلی زیادی هستید با احتمال خیلی بیشتری به سرماخوردگی یا آنفلوانزا مبتلا می شوید. ممکن است زمان خیلی بیشتری نیز طول بکشد تا دوباره احساس بهتری کنید.
استرس مزمن سیستم ایمنی بدن را منکوب می کند.بنابراین در دور کردن مهاجمان خارجی خوب عمل نمی کند.این بدان معنا است که موقعی در معرض میکروب ها قرار بگیرید با احتمال بیشتری به امراض مبتلا می شوید.بعلاوه میکروب ها قبل از آنکه سیستم ایمنی سرانجام قادر به مبارزه و کنترل آنها باشد می توانند به مدت طولانی تری در بدن بمانند.
*چگونگی مدیریت استرس و تجربه احساس بهتر
استرس از نظر بدنی می تواند موجب احساس ناخوشایند یا بدی گردد.اما برای تحت کنترل قرار دادن این احساسات منفی بطریقی که تلفات ویرانگر و غیرقابل کنترلی بر بدن اعمال نکنند روش های موثر زیادی وجود دارد.
نکته کلیدی یافتن یک عامل کنترل کننده استرس است که با سبک زندگی تان مطابقت داشته باشد بطریقی که بتوانید آن را بطور منظم انجام دهید و در گام اول مانع غیر قابل کنترل شدن استرس خود شوید.
برخی عادات سودمندی که ارزش آزمودن را دارندبشرح ذیل هستند:
۱)بطور منظم ورزش کنید.
۲)غذاهای سالمی بخورید که به شما احساس خوب می دهند.
۳)برای ارتباط با کسانی که به آنها علاقه مند هستید وقت بگذارید.
۴)چیزهای خنده دار را بیابید.
۵)یوگا یا مدیتیشن را تمرین کنید.
۶)یک تکنیک ریلکس سازی را بیازمائید.
۷)روزانه در یک دفترچه یادداشت بنویسید.
۸)یک مفر خلاقانه مانند طراحی،نقاشی یا آشپزی بیابید.
۹)با یک مشاور گفتگو کنید.
آخرین بازنگری پزشکی در ۱۴ ماه مه سال ۲۰۲۰
منبع:Source: greatist.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
بازنگری پزشکی توسط دکترای روانشناسی تیموتاوس جی- لگ،نوشته شده توسط مری گراس تیلور در ۱۴ماه مه۲۰۲۰
حقیقت دارد که استرس می تواند مشابه با اثرات احساسی، اثرات بدنی ناگوار نیز داشته باشد.
استرس بطور اساسی واکنش بدن به هر تغییری است که باید نسبت به آن واکنش نشان داده یا سازگار شوید.البته بخش نرمالی از زندگی است،در واقع کشمکش های استرسی کوتاه و کوچک می توانند چیز خوبی باشند.اما موقعی که ظاهرا" استرس بصورت بی پایان بروز می کند یا توسعه می یابد به یک مشکل مبدل می شود.
در هنگام استرس ،از نظر احساسی ممکن است عصبی شوید،در تصمیم گیری یا تمرکز مشکل داشته باشید،برای خواب دچار مشکل گردید،و نوسانات خلق و خوی شدید داشته باشید.
از نظر بدنی نیز استرس می تواند موجب شود تا به خیلی از روش ها احساس بیماری کنید.در اینجا به اثراتی که استرس می تواند بر بدن داشته باشد و نیز فعالیت هایی می پردازیم که می توانید برای غلبه بر استرس و تجربه احساس بهتر انجام دهید.
*ده مشکل سلامتی ناشی از استرس
در صورتیکه متوجه هر کدام از مشکلات ذیل شوید،استرس می توان عامل آنها باشد.
۱)درد شانه،گردن و پشت
احساس درد در قسمت فوقانی بدن که در مجموع هنگامی که تحت فشار طاقت فرسا هستید بروز می کند؟عارضه ای معمول هست،اما قطعا" سرگرمی نیست،بلکه بخشی از استرس مزمن است.
استرس سیگنالی برای بدن جهت اعلام وجود خطر است(حتی اگر در حقیقت کاملا" ایمن باشید).یکی از روش های واکنش بدن در مقابل استرس،سفت شدن ماهیچه ها است که می تواند به حفاظت آنها در مقابل آسیب و زیان کمک کند.
تنش و سفتی ماهیچه ها موقع آرام و ریلکس شدن رفع می شود،اما اگر بطور دائم تحت فشار طاقت فرسا باشید،ماهیچه ها سفت و تحت تنش می مانند و هرگز مجالی برای ریلکس سازی نمی یابید.چنین وضعیتی می تواند به رنج و دردها در پشت،شانه ها و گردن منتهی شود.
۲)سردردهای مداوم
ماهیچه های سفت و تحت تنش فقط بر شانه ها،گردن و پشت اثر نمی گذارند.بلکه می توانند سردردهای تنشی را هم تحریک کنند،این وضعیت می تواند موجب احساسی شبیه فشار یک باند معمولا" در جلو یا پشت سر باشد.
درحقیقت،سردردهای تنشی ارتباط خیلی نزدیکی با استرس دارند که گاهی اوقات سردردهای استرسی نامیده می شوند.
استرس مزمن می تواند عامل میگرن نیز باشد.این نوع سر درد با درد پالسی و ضربانی معمولا" در یک سمت سر توصیف می شود.سر دردهای میگرنی همراه با حالت تهوع یا استفراغ و حساسیت نسبت به نور و صدا هستند و می توانند برای ساعت ها یا روزها ادامه یابند.
۳)درد فک
همه آن تنش محبوس شده نیز می تواند موجب شود تا هم در طول روز و هم موقع خواب دندان ها را گره کرده یا به هم بکوبید.چنین حالتی می تواند به درد فک یا سفتی منتهی شود که به تمام صورت،گوش ها یا حتی گیجگاه کشیده شود و به بروز یک سردرد منجر گردد.
گره کردن و به هم کوبیدن فک نه فقط به رنج و ناراحتی،بلکه حتی امکان دارد به آسیب دیدن دندان ها هم منتهی شود.بتدریج،کوبیدن مکرر دندان ها می تواند موجب فرسودگی لعاب و مینای آنها شود،لذا بیشتر مستعد تراشه ها و شکستگی ها گردند.
۴)تهوع،سوزش معده،سوء هاضمه ،تلاطم شکم،اسهال!استرس تهوع آور است؟همچنین در کمال شگفتی می تواند موجب نفخ،اسهال،یبوست و حتی استفراغ گردد.
هورمون های استرس که واکنش جنگ یا گریز بدن را فعال می کنند می توانند موجب سفتی ماهیچه ها در سیستم درونی شکم گردند،در نتیجه به تهوع یا تلاطم شکم منجر شوند.همچنین می توانند میزان هضم غذا را کند کنند بطریقی که به شکل گیری گاز ناخوشایند منتهی گردیده و خارج کردن این گاز را از معده نیز سخت تر می سازد.
فراتر اینکه،در چالش با چگونگی دفع مدفوع امکان دارد به بواسیر هم مبتلا شوید که بوسیله رگ های ورم کرده درون یا نزدیک مقعد بوجود می آید.
۵)فرسودگی روانی و بیخوابی
استرس می تواند موجب گردد تا شب در رختخواب بغلتید و بچرخید و خوابیدن تقریبا" غیر ممکن باشد. همه این احساسات طاقت فرسا یک حالت برانگیختگی فوق العاده خلق می کنند که مغز و بدنتان بطور دائم احساس می کنند که در حالت هوشیاری هستند.چنین وضعیتی ممکن است خوابیدن را سخت تر و سخت تر کند.
و محرومیت از خواب بویژه اگر شبی پس از شب دیگر اتفاق بیفتد،می تواند سطوح انرژی روزانه تان را خیلی کاهش دهد.این خستگی بدنی می تواند فعال بودن و پرداختن به وظایف روزانه را سخت تر کند.بعلاوه میل جنسی را نیز از بین ببرد.
ادامه دارد
منبع:Source: greatist.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
نوشته شده توسط؛دکتر آندرا برندت،۴آوریل۲۰۲۲
موقعی که به دیگران کمک می کنید،در جستجوی تمرکز بر چیزی هستید که می خواهید خلق کنید.
*نکات کلیدی
۱)فواید آفرینش و بخشش بیشمارند؛مطالعات بیانگر آن هستند که کمک به دیگران می تواند شادی را افزایش و سلامتی را بهبود دهد.
۲)مجموعه ای از تحقیقات رو به رشد بیانگر آن است که داوطلبی نه فقط فواید اجتماعی،بلکه فواید سلامت فردی را نیز به ارمغان می آورد.
۳)سال های پیری می توانند بزرگترین فرصت برای کمک به دیگران باشند زیرا دانایی،مهارت ها و قابلیت انعطاف زیادی انباشته اید.
ما معاش و وسیله گذران زندگی را با آنچه کسب می کنیم می سازیم ،ولی زندگی را با آنچه می بخشیم.
""نورمن میک ایون"
مادامیکه زندگی می کنید،فرصتی برای تغییر و پیگیری هدف زندگی خود دارید.موقعی که هدف و مقصودتان کمک به دیگران باشد،بجای توقف بر مشکلات در جستجوی چیزی هستید که می خواهید خلق کنید.این آفرینش و بخشش نامیده می شود:"دغدغه ای برای افراد علاوه بر خود و خانواده آنها است."فواید آفرینش و بخشش بیشمارند ،مطالعات بیانگر آن است که کمک به دیگران می تواند شادی را افزایش و سلامتی را بهبود دهد.
موقعی که دارای ویژگی آفرینندگی و بخشندگی باشید،اجازه نمی دهید که نشیب و فرازهای جزئی زندگی نگرانتان کنند.
در عوض،بر چیزی برتر و با معنی تر تمرکز می کنید.بنا به گفته روانشناس سوزن کروس ویت برن،اولویت دادن به دیگران قبل از خود یک "قدرت برتر پنهانی "است.آفریننده و بخشنده ترین افراد دارای بهزیستی طولانی مدت بهتری نسبت به کسانی هستند که صرفا" بر شادی خودشان تمرکز می کنند.بنا به نتیجه تحقیق صورت گرفته توسط کروس ویت برن و همکارانش،"پرورش هم زمان آفرینش و بخشش و بهزیستی در اوایل دوره پیری،یک رابطه دمساز قوی بین بخشندگی و بهزیستی در ارزیابی اول و تغییر معنی دار همبسته بین آنها با گذر زمان را آشکار کرد"
بنا به نتیجه تحقیقاتی که سال ۲۰۰۷ در ارتش آمریکا انجام گرفت،" داوطلبی نه فقط فواید اجتماعی،بلکه فواید سلامت فردی در پی دارد."بنا به نتیجه تحقیق"رابطه ای قوی بین داوطلبی و سلامتی وجود دارد:کسانی که کار داوطلبی می کنند دارای میزان مرگ و میر پایین تر،توانائی عملکرد بیشتر و افسردگی کمتر در سن پیری نسبت به کسانی هستند که کار داوطلبی نمی کنند."این یافته توسط تحقیق دیگری پشتیبانی شد که در خصوص وابستگی بین مرگ و میر و احساس هدفمندی در زندگی بود.بنا به تحقیق منتشر شده در طب روان تنی،هدف و مقصود بزرگتر در زندگی به کاهش خطر مرگ و میر در میان اشخاص پیرتر مستقر در جامعه منجر می شود."
شاید کمک به دیگران بجای صرفا" تمرکز بر بهزیستی خودمان به نفع ماست چون هدف داوطلبی نسبت به شغلی که در دنیای روزمره داریم ممکن است به قلوب و ارزش های ما نزدیک تر باشد.تا حدی خود اکتشافی و مشاهده متفکرانه برای کشف اینکه چه نوع خدمتی بیشترین شادی و فایده را برایتان بدنبال دارد ضروری است.به الهام ها،اشتیاق ها و شادی هایی که در طول زندگی خود تجربه کرده اید بنگرید و از خود این سوالات را بپرسید:
۱)عاشق انجام چه کاری هستم؟
۲)کدام یک از اشتیاق ها و شادی هایم ممکن است بیانگر آن باشند که پتانسیلی ماورای خوشی و خرسندی خودم دارم؟
۳)با شادی ها و اشتیاق هایم چه کاری می توانم انجام دهم تا برای خودم و دیگران پرمایه باشند؟
۴)چه مهارت و توانمندی دارم که می توانم از آن برای بهبود زندگی های دیگران استفاده کنم؟
۵)چه ویژگی هایی خیلی ارزشمندی دارم که می توانم آنها را با دیگران برای بهبود زندگی هایشان به اشتراک بگذارم.
برای کمک و خدمت ناچار نیستید که کار عظیمی انجام دهید.
سود بردن از حس هدف و مقصود می تواند با پشتیبانی کردن از خانواده و دوستان یا مربیگری فردی دیگر حاصل گردد.برای بهره مندی از فواید کمک به دیگران ،نیازی نیست که دنیا را نجات دهید،بلکه فقط گوشه کوچکی از آن را بهبود دهید.
هرگز برای کشف چیزی که می توانید از طریق اعمال و کردارتان در دنیا برای شاد کردن دیگران انجام دهید و آن را به زندگی خود بیاورید خیلی دیر نیست. سال های پیری می توانند بزرگترین فرصت برای کمک به دیگران باشند زیرا دانایی،مهارت ها و قابلیت انعطاف زیادی برای آغاز پر توان پروژه های عام المنفعه انباشته اید.بخشش های شما برای دیگران ،نه فقط برای کسانی که آنها را مستقیم دریافت می کنند،بلکه برای دیگرانی نیز که در یک رنج زمانی نامحدود ممکن است زندگی شان را متاثر سازند ارزش زیادی دارند.
"سرویس و خدمت اجتماعی" بیش از ایتمی در رزومه کاری برای یک دانشکده یا تقاضای شغلی است،بلکه نتایج عمیقی برای خودتان و جامعه بدنبال دارد.برخورداری از جرات و سرسختی برای بخشیدن از موهبت ها و هدایای قابل بخشش خود به دیگران ،هم زمان نیز میراثی خلق می کند که به یک زندگی دوست داشتنی برای خودتان منتهی می گردد.
آفرینش و بخشش بخشی از احساس کمال و برخورداری از زندگی کامل است.بدون از آن،نمی توانیدکاملا" خرسند یا در صلح و آرامش باشید.هرکجا و هر قدر که برای دیگران شادی به ارمغان آورید،شادی و سلامتی خودتان را هم بهبود خواهید داد.زندگی شما گوشه ای از هستی است،و با بهبود این گوشه از طریق رفع هر مشکلی که می توانید،هر چیزی را می توانید تغییر دهید.
منبع: source: psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص: غریب واحدی پور
مشکلات توجه و دقت،همان تحقیق روشن ساخت که عزت نفس زیاد بعنوان حفاظت در مقابل رشد اختلال فزونکاری/ نقص توجه( ADHD) عمل می کند.
خیال خودکشی،فقدان میل به زندگی اثر جدی و گاهی اوقات مرگبار عزت نفس پایین است.( خیلی از کسانی که با خیال خودکشی دست وپنجه نرم می کنند درمان را سودمند می یابند.خط ارتباطی پیشگیری ملی از خودکشی نیز حمایت احساسی مجانی و محرمانه ارائه می دهد.)
خطر سوء مصرف مواد،نتیجه تحقیقی در سال ۲۰۱۸ روشن ساخت که عزت نفس پایین خطر میگساری و سوء مصرف مواد را افزایش می دهد.
انزوای اجتماعی،احساسات بی کفایتی موجب می شوند که برخی افراد از تعامل با سایر افراد اجتناب ورزند.چنین رفتاری می تواند بر پتانسیل حرفه ای،قرارهای عشقی و نزدیکی به کسانی که دوست دارید اثرات مخربی بگذارد.
*چگونه می توان عارضه را تشخیص داد؟
عقده حقارت از نظر پزشکی قابل تشخیص نیست.اما این بدان معنی نیست که نمی توانید کمک دریافت کنید!
اگر در کشمکش با احساسات بی ارزشی،بیچارگی یا خود تصوری پایین هستید،با دکتر یا درمانگر خود گفتگو کنید.به آنها بگوئید:
چه احساسی داشته اید؟
هر چند وقت یک مرتبه چنان احساسی دارید؟
آیا احساسات مزمن هستند یا بوسیله موقعیت ها یا افراد معینی برانگیخته می شوند؟
بخاطر داشته باشید که عقده حقارت شما ممکن است یک علامت افسردگی،اضطراب یا مشکل سلامت روان اصلی دیگری باشد.بدون شرم و حیا و صادق باشید بطوریکه دکتر ،درمانگر یا روانپزشک تان بتواند در صورت ضروری تشخیص دقیقی بدهد.
*چگونگی غلبه بر عقده حقارت
عده زیادی از مردم ناامنی، سندرم ایمپاستر(شک کردن نسبت به توانائی های خود و احساسی شبیه یک کلاهبردار داشتن) و عزت نفس پایین را تجربه می کنند.یکی از اولین گام ها در مسیر غلبه بر این مشکلات درک این حقیقت است که تنها نیستید.نزدیکی و گوش دادن به دیگران،خواه یک دوست یا درمانگر می تواند کمک کند تا از حلقه مداوم خود گفتگویی منفی خلاص شوید.
جستجوی کمک برای درمان عقده حقارت نتیجه و بازدهی بدنبال دارد و گام شجاعانه ای به سمت یک زندگی شادتر و سالم تر است!
*تمرین خود گفتگویی مثبت
یک تفکر منفی به آسانی به تفکر منفی دیگری منتهی می شود.بجای وسواس فکری زیاد در خصوص بی کفایتی ها و عیوب ادراکی خود،سعی کنید از خود با صدای بلندتعریف و تمجید کنید.
خود گفتگویی مثبت کمک می کند تا پیام های مثبت از نو بر روی مغز حک شوند و بتدریج زندگی تان از خود قضاوتی دور و به سمت خود تاییدی عاشقانه،محبت آمیز انتقال یابد.
*تحرک داشته باشید
آیا می دانستید که مطابق با تحقیق بین فعالیت بدنی و عزت نفس رابطه ای دقیق وجود دارد؟ورزش همه انواع هورمون های خوش از اندورفین تا سروتونین را رها می کند.
بعلاوه،عرق ریختن از طریق تلاش دستاوردی است که دلالت بر برخورداری از نیرو و توان درون خویشتن دارد.شما چنین تجربه ای داشته اید؟
*درمان را بیازمائید
جستجوی کمک حرفه ای برای خود تصوری منفی خویش اصلا" مایه شرمساری نیست.درمانگر می تواند کمک کند تا درک کنید که چرا در حال کشمکش با احساسات پستی و ناتوانی هستید،سپس مجموعه ای از مکانیزم های غلبه بر مشکل را ارائه دهد.
روان درمانی شناختی-رفتاری( CBT)،نوعی گفتگو درمانی است که می تواند بطور ویژه برای کسانی که تفکرات منفی مداوم یا اضطراب را تجربه می کنند مفید باشد.با این روش درمانی می آموزید که به روشی متفاوت بر احساسات خود غلبه کنید.قادرید درک کنید که چرا تفکرات معینی دارید،سپس موقعی که آن تفکرات درست یا سالم نیستند،دیدگاههای فکری جایگزینی ارائه دهید.
اگر عقده حقارت را درمان نکنید چه اتفاقی می افتد؟
پیش بینی دقیق آنچه که در صورت عدم تلاش برای رفع یک عقده حقارت اتفاق می افتد پیچیده است.
ممکن است روابط بالقوه را از دست بدهید.
امکان دارد که متقاضی شغل ها یا ترفیعاتی نشوید که می توانند زندگی تان را بهبود می دهند.
اگر عقده حقارت تان ناشی از اثرات یک افسردگی،اضطراب یا عارضه سلامت روانی دیگری باشد،ممکن است شروع به تجربه اثرات بدتر یا بیشتری کنید.
بطور اساسی،چه کسی می داند که اگر عقده حقارت شما را از اینکه به خویشتن کامل خود مبدل شوید باز دارد ،چه چیزی را از دست می دهید؟جستجوی کمک بندرت آسان است،اما معمولا" ارزش آن را دارد.
*منابع سودمند برای غلبه بر عقده حقارت
روش مطلوب گفتگو با یک دکتر یا درمانگر است،اما منابع خودیاری سودمندی نیز وجود دارند.
خط تلفن ارتباطی دریافت اطلاعات و توصیه ملی SAMHSA،این خط ارتباطی سرویس اطلاعات مجانی برای افراد واعضای خانواده ای است که با اختلالات روانی و سوء مصرف مواد مواجه هستند.
AETAS،این یک برنامه کاربردی طراحی شده توسط یک درمان شناس است که شامل ورزش ها و یک تست خود کاوشی طراحی شده برای بازنویسی تفکرات وسواسی،منفی است.
Sanvello،این یک برنامه کاربردی پایه گذاری شده بر اساس روان درمانی شناختی-رفتاری جهت کمک به افراد مبتلا به اضطراب،افسردگی و استرس است.
MindShift،این یک ابزار مدیریت استرس است که به فرد روش های جدیدی برای غلبه بر اضطراب و افزایش آگاهی در خصوص ارتباط بدن-مغز ارائه می دهد.
صفحات کاری عزت نفس،این ها منابع خود یاری عرضه شده توسط مرکز مداخلات بالینی در استرالیا هستند که به درک چگونگی رشد عزت نفس و نحوه بهبود عزت نفس پایین کمک می کنند.
حرف آخر
عقده حقارت برابر با عزت نفس پایین و ناامنی ناشی از یک نقص یا ناکارایی ادراکی است.
عقده حقارت قابل تشخیص رسمی شبیه یک مشکل سلامت روان نیست.
برخی افراد دارای عقده حقارت با منزوی کردن خودشان واکنش نشان می دهند،در حالیکه دیگران در جستجوی توجه و مراقبت مداوم هستند.
تجربه عقده حقارت می تواند خاطر نشان ساختن رنج کشیدن از عارضه سلامت روان اساسی شبیه اضطراب یا افسردگی باشد.
موقعی که در کشمکش با عقده حقارت هستید،خود گفتگویی مثبت،ورزش و درمان، همه روش هایی هستند که می توانند سودمند باشند.
اگر ناامنی و خود گفتگویی منفی در زندگی روزانه تان اختلال ایجاد می کند،زمان گفتگو با یک دکتر است.
منبع:Source: greatist.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.