برخورداری از تصور آینده بهتر زمینه ساز انتقال از قربانی به نجات یافته است.
نوشته شده توسط؛دکتر جورج،اس ،اورلی
گاهی اوقات اتفاقات بد برای مردم بواسطه خطاهای خودشان اتفاق نمی افتند.پس چه کاری باید انجام داد؟همچنانکه یوگی برا به خوبی گفته است"موقعی که در جاده به چنگال می رسید،آن را بردارید."سه نوع واکنش نسبت به بدبختی و فلاکت محتمل است.برخی افراد از تحرک باز می مانند ،از نظر روانی فلج می شوند.دیگران با نومیدی رفتار و عمل می کنند،هر فرصتی را برای احساس ایمنی غنیمت می شمارند،اگر چه اعمال و رفتار نومیدانه آنها می تواند به مشکلات و قربانی شدن بیشتر منجر گردد.اما گروهی دیگر تلاش می کنند تا پس از تراما و بدبختی و فلاکت رشد کنند و زندگی های جدیدی بسازند.
اینکه فرد در نهایت کدام مسیر را برگزیند موضوع شانس نیست.هر قدر هم که کمک و مشاوره گرفته باشید،خودتان مسئول یک انتخاب هستید:حرکت کنید یا منتظر نجات بمانید.باور آنکه گذشته آینده را پیش بینی می کند،می تواند شما را در گذشته نگهدارد و حتی برای وضعیت های بهتر در آینده تلاش نکنید،اما بنا به نتیجه تحقیق،گذشته پیشگوئی کننده خیلی ضعیفی برای آینده است.
برای ساخت نمونه جدید از خودتان و آینده ای نوین، چهار گام محسوس وجود دارد.
پروسه با یک باور آغاز می شود.همچنانکه یک نجات یافته از تعرض احساسی،جسمی و جنسی به من گفت"یافتن روشی برای تصور یک زندگی بهتر،گام اول برای امکان پذیر ساختن آن است.باور کنید که سرنوشت زندگی بهتری را برای شما رقم زده است."بدون از داشتن تصوری از آینده،نمی توانید هیچ میل و اشتیاقی نسبت به آن داشته باشید.مسلما"،برخورداری از یک چشم انداز و تصور،شجاعت آفرین است؛ما سعی می کنیم که خودمان را در مقابل نومیدی ناشی از شکست حفاظت کنیم.با یک باور شروع کنید و شرمسار بیان آن نباشید"برای من آینده بهتری مقدر شده است."
گام بعدی،قدرت باور را با تبدیل آن به اقدام و عمل مهار کنید.پیشگویی ناگزیر ساز پلی است که فاصله بین عمل و باور را پر می کند.یک پیشگویی خواه در افکار یا گفته ها،مستقیم یا غیر مستقیم موجب می شود تا خودش تحقق یابد.اگر نتوانید تصور و چشم انداز خودتان را درک کنید،در نهایت خارج از میل و اشتیاق با خود گفتگو خواهید کرد.
چگونه انتظار و چشم داشت به عمل و رفتار مبدل می شود؟اگر فکر کنید که در کاری شکست می خورید،احتمالا آن را با حداقل تلاش،شور و ذوق و اصرار و سماجت انجام می دهید.بیشتر به پذیرش طرد یا شکست اولیه تمایل دارید.یا حتی بدتر،احتمالا" تلاش می کنید که اصلا" موفق نشوید.
اما اگر فکر کنید که در کاری موفق می شوید،احتمالا" می کوشید که آن را با تلاش،شور و ذوق و اصرار انجام دهید.کمتربه پذیرش شکست یا طرد شدگی اولیه تمایل دارید،با احتمال بیشتر موانع را بعنوان پیشروهای موفقیت اجتناب ناپذیر می بینند!اصرار و سرسختی کمک می کند تا موانع را بعنوان فرصت هایی برای قویتر شدن دوباره ساختار بندی کنید.
باور کافی نیست.بلکه باید بر اساس باور خود نیز عمل و رفتار کنید.بمحض اینکه عمل و رفتار را برمی گزینید،سر سختانه و استوار عمل و رفتار کنید.زبان و کلام اندام سازنده تفکر است.تفکر معمولا" مقدم بر عمل است.زبان و کلام خود را از آنچه موجب اتلاف و زیان است به آنچه که زمینه ساز پیشرفت و ترقی است تغییر دهید."من نمی توانم"و "بله،اما"را از فرهنگ لغت خود حذف کنید.
زبان ابهام و دروغ به ناایمنی و تردید و زبان مثبت به تلاش فوق العاده منتهی می شود.موقعی که خود را در حال استفاده از کلمات و افکار منفی می یابید،توقف کنید و کلمات سازنده تر بیابید.ممکن است بلغزید،سقوط کنید.اما به حرکت ادامه دهید.
برداشتن اولین گام حتی کوچک غلبه کننده بر اینرسی است و ضرورتا" مشکل ترین موانع را حذف می کند.
سر انجام،بخاطر داشته باشید که بهترین پیشگویی کننده قابلیت انعطاف و رشد،ارتباط با دیگران است.تجدید قوا برای رفتن بجلو کمک می کند.سرسختانه کسی را بیابید که پشتیبانتان باشد و هر وقت سقوط کردید بلندتان کند.مربیان و کوچ ها به مردم کمک می کنند تا خودشان را باور کنند و برای پشتیبانی در روند انتقال از قربانی به نجات یافته اطلاعاتی را مهیا می کنند.
کسانی را مشاهده کنید که واجد ویژگی هایی آرمانی شما هستند.از آنها بیاموزید و رهنمود طلب کنید.افراد موفق را نه از طریق لنز حسادت،بلکه بعنوان مدل ها بنگرید و به خود بگوئید"اگر آنها می توانند،پس من نیز می توانم."
اگر قصد تغییر زندگی خود را دارید ،باید با یک باور آغاز کنید و قدرت پیشگویی را مهار کنید.اما هرگز فراموش نکنید که هدف از پیشگویی برای پیش بینی آینده نیست،بله خلق آن است.
دکتر جورج،اس ،اورلی استاد دانشگاه جونز هاپکینز است.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
۳)خود تخریبی
در ریشه این الگو یک سیکل زیان رساندن به دیگران سپس خویشتن وجود دارد.در این خصوص هم حساسیت احساسی تشدید شده بر اثر ترامای وابستگی پردازش نشده موجب آغاز سیکل می شود.سیکل ها اغلب در رقصی مدور با تبدیل رفتار خرد کننده،خشمگینانه یا تکانشی(خود شکن)به احساسات گناه،شرمساری و خود بیزاری به پایان می رسد.چون خیلی از افراد دارای سوابق ترامای وابستگی، بصورت آگاهانه از زخم های خودشان مطلع نیستند،لذا بر مد بقاء عمل می کنند بطوریکه ناآگاهانه سرمایه گذاری دیگران در زندگی هایشان را تست و بچالش می کشند،سپس از میان "ترس های رها سازی" و "احتراز از خطر" آنها را به عقب می رانند.اینگونه رفتار به الگوی گزینش های ضعیف برای خودشان بر اساس انگیزه های آنی( تکانشی) منجر می شود.
۴)رفتارهای مسدود کننده تراما
این رفتار معمولا" با بی حسی احساسی،اجتناب و گریزگری دیده می شود که با مشغول شدن به رفتارهای ارضا کننده لحظه ای،حواس از درد یا خاطرات ترامایی پرت می شود.چنین الگویی دو مشکل دارد.اول، استمرار یک الگوی گریزگری را تضمین می کند که اجازه نمی دهد تا شخص درد ترامایی را به روشی سالم پردازش کند.دوم،بمرور زمان ادامه اجتناب از درد در هنگام بروز مستلزم حواس پرتی بیشتر و بیشتری است.مسدود سازی تراما در رفتارهای وسواسی دیده می شود که عبارتند از:اعتیاد به الکل یا مواد،خورد و خوراک احساسی،گرایش به روابطی برای خود بیحسی،اعتیاد کاری،برنامه روتین ورزشی خطرناک و وسواسی،استفاده وسواسی از تکنولوژی یا اینترنت یا هر رفتار وسواسی دیگر ی است که برای دور کردن احساسات و افکار سر زده بکار می روند.
۵)مشکلات کنترل
خیلی از بزرگسالانی که مشکلات کنترل دارند در کودکی احساس بیچارگی می کردند و بصورت آسیب پذیر رها می شدند.امکان دارد مراقب دوره کودکی آنها خیلی کنترل گر بوده باشد بطریقی که از استقلال آنها ممانعت می کرد،تقاضا ها و انتظارات ناگوار و دشواری از آنها داشت یا مورد غفلت قرار می گرفتند و چارجویی مشکلات به خود آنها واگذار می شد.بعنوان بزرگسالان، ممکن است هر چیزی را در زندگی شان کنترل کنند تا به یک حس نظم برسند یا احساسات اضطراب یا ترس ها را دفع کنند.یک احساس زجرآور بیچارگی در طی زندگی دوران کودکی موجب می شود تا اغلب کنترل کننده افراطی هر چیزی در زندگی های بزرگ سالی باشند.
*غلبه و بهبود
بهبودی از تراما برای هر کسی متفاوت است.درک این حقیقت که آیا در دوره کودکی، ترامای رشدی را تجربه کرده اید و نیز رسیدن به مرحله ای از خودآگاهی در خصوص اثرات آن بر روی روابط بزرگسالی حائز اهمیت است.چون اثرات تراما اغلب پس زده شده و نادیده گرفته می شوند،بنابراین برای عملکرد ما خیلی تهدید کننده هستند.لذا در زندگی اطلاع از وجود یک الگوی پس زدن،اجتناب یا گریزگری مهم است.گفتگو با یک درمانگر تراما که بتواند در سفر بهبود هدایت و پشتیبانی کند هم از اهمیت برابری برخوردار است.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
این علائم چگونه می توانند بر زندگی های ما اثر بگذارند
۱۶ژانویه ۲۰۲۳
نوشته شده توسط؛انی تناسوگارن
بازنگری شده توسط؛جسیکا شریدر
نکات کلیدی:
۱)افراد با ترامای وابستگی پردازش نشده اغلب رفتارها یا نشانه های روانی مشابه ای را گزارش می کنند که بر کیفیت زندگی بزرگسالی آنها اثر می گذارد.
۲)بیماری های بدنی مزمن غیر قابل تشخیص ممکن است ناشی از ترامای تجربه شده ابتدای عمر باشند.
۳)رفتارهای مسدود کننده تراما،رفتارهای وسواسی هستند که مشغول شدن به آنها حواس را از درد یا خاطرات ترامایی بطور لحظه ای پرت می کند.
ترامای وابستگی هر ترامایی است که در حین دوره های ویژه رشد یک کودک رخ می دهد.عمومی ترین شکل ترامای رشدی با وابستگی رخ می دهد که بواسطه بد رفتاری،غفلت ،مراقبت دمدمی یا متناقض مراقب نخستین؛ حس امنیت،آسایش،اعتماد و پیش بینی پذیری کودک زیان می بیند.
افراد دارای ترامای وابستگی پردازش نشده اغلب الگوهای رفتاری و نشانه های روانی یا بدنی را گزارش می کنند که بر کیفیت زندگی های بزرگسالی آنها از جمله گزینش هایشان در روابط اثر می گذارد.با این وجود،خیلی از افراد ممکن است بی آنکه خود بدانند در کشمکش با علائم و نشانه های یک تراما باشند.بر اساس تخمین ۶درصد جمعیت در عمرشان اثرات اختلال استرس پسا تراما ( PTSD)را تجربه می کنند و از این رقم تقریبا" ۶۰درصد مردان و ۵۰درصد زنان در طول زندگی ترامای مهمی را تجربه کرده اند.
ترامای وابستگی التیام نیافته می تواند اثرات ویرانگری بر کیفیت کلی زندگی فرد از جمله توانائی حضور در روابط خودش و گزینش هایش بگذارد.اکثر ما احتمالا" خوانده ایم که چگونه ترامای وابستگی التیام نیافته می تواند از طریق انتخاب ناآگاهانه شرکای عشقی که ترامای رشدی را تحریک می کنند با تکرار این زخم های خیلی مهم و حساس وسواس تکرارخلق کند.لکن،علائم ترامای رشدی پردازش نشده کمتر شناخته شده، اما با ضرر و زیان برابری هم وجود دارند.
پنج علامت ظریف ترامای وابستگی پردازش نشده بشرح ذیل می باشند:
۱)درد مزمن
دردهای مزمن بدنی غیر قابل تشخیص ممکن است از تجربه ترامای اوایل زندگی سرچشمه بگیرند.بنا به نتیجه تحقیق موجود نشانه های فیبرو میالژی(سندرم درد اسکلتی- عضلانی مزمن اعضای بدن)،سردردها،ناراحتی معده،بی خوابی،دردهای ماهیچه،پشت درد،درد سینه و فرسودگی مزمن در ارتباط با پیامد تجربه ترامای رشدی مزمن بویژه بدرفتاری بدنی می باشند.برای مثال،در نمونه ای از بزرگسالان ارزیابی شده در خصوص امنیت وابستگی،آنهایی که سبک وابستگی ناایمن شامل سبک های وابستگی مضطرب،اجتنابی و در هم ریخته دارند،تعداد نوبت های بیشتر عوارض جسمی و ضربه های بدنی و بد رفتاری احساسی بیشتری را در کودکی نسبت به افراد با سبک وابستگی ایمن تر تجربه کرده اند.
۲)نشانه های روانی غیرقابل تشخیص
خیلی شایع است که افراد دارای سوابق ترامای شدید با رفتار وسواس فکری-عملی،نوسانات خلق و خوی شدید،کج خلقی،مشکلات خشم،افسردگی،بی حسی احساسی یا اضطراب شدید در ستیز هستند.این اثرات می توانند از ملایم تا شدید در نوسان باشند ،اغلب هم زمان رخ دهند و امکان دارد در سراسر روز بطور متناوب جائیکه لحظات آسودگی و آرامش با احساسات غم،خشم و اضطراب قطع می شوند بروز کنند.نگرانی بیشتر آن است که خیلی از افراد دارای سوابق ترامای رشدی با حداقل سازی یا توجیه عقلی حواس خودشان را از این اثرات پرت می کنند یا ممکن است به سوء مصرف مواد یا اعتیادهای رفتاری بعنوان روش های ناهنجار جبران سازی مفرط و بی حس کردن خود روی آورند.
ادامه دارد
نویسنده؛دکتر چاکی دیوس و عذر ایلماز
درک معنای قانون ۲۰-۸۰ و چگونگی کاربرد آن
۱۶ژانویه ۲۰۲۳
نکات کلیدی:
۱)با تمرکز تلاش ها بر روی فعالیت هایی که اثر برجسته ای دارند،می توانیم در زمان صرفه جویی و دستاورد بیشتری داشته باشیم.
۲)برای پر بازده شدن،بی بازده ترین فعالیت ها را در جدول زمانی خود حذف کنید و اثربخش ترین آنها را اولویت بندی کنید.
۳)یک روش برای پی بردن به فعالیت های اولویت دار،درست کردن لیستی از همه فعالیت های در دست اقدام و مرتب کردن آنها بر اساس ارزش و اهمیت است.
به اکثر ما گفته می شود که نکته کلیدی برای موفقیت در تحصیل،حرفه ها و روابط سخت کوشی است.ولی آیا تاکنون فکر کرده اید که چرا گاهی اوقات علی رغم صرف بخش زیادی از تلاش و وقت خود برای رسیدن به هدفی، نتایج ضعیف می گیریم؟در چنین مواقعی بطور طبیعی سخت تر کار می کنید و زمان و منابع بیشتری به کارتان اختصاص می دهید.در ظاهر این واکنش که" هر چه سخت تر کار کنید با احتمال بیشتری به هدف تان می رسید"معنا می یابد.اما بر خلاف انتطار،نکته کلیدی برای موفقیت کار سخت تر نیست،بلکه کار هوشمندانه تر است.
بر اساس قانون ۲۰-۸۰بخش اقلیت علل بیشترین اثر را دارند،حال آنکه که اکثریت آنها دارای حداقل اثر بخشی هستند.مقادیر۸۰و۲۰درصد دقیق نیستند می تواند ۳۰-۷۰یا حتی۵-۹۵باشد.به عبارت دیگر،تعداد کمی از فعالیت هایی که انجام می دهیم اثر عظیمی دارند در حالیکه اکثریت آنها اثر خیلی کمی دارند.با تمرکز تلاش هایمان بر روی فعالیت هایی که اثر برجسته دارند می توانیم در زمان صرفه جویی و دستاورد بیشتری داشته باشیم.
مثال های قانون ۲۰-۸۰
آیا تاکنون به یک سایت ساختمانی یا اداره ای رفته و مشاهده کرده اید که تعداد کمی از کارکنان با سخت کوشی و علاقه به کارهای خود مشغولند در حالیکه سایر کارکنان فقط عاطل و باطل می چرخند؟این مورد نمونه ای از تجلی قانون ۲۰-۸۰است.مطابق با این قانون ۲۰درصد کارکنان عامل ۸۰درصد حاصل کار هستند،در حالیکه اکثریت باقیمانده فقط عامل ۲۰درصد کار نهائی هستند( Koch, 2011)
در مثال دیگری،تقریبا" ۲۰درصد محصولات یک کمپانی عامل ۸۰درصد فروش ها هستند (Koch, 2011)
۸۰درصد فروش های شرکت ممکن است ناشی از فروش به ۲۰درصد مشتریان باشد (Koch, 2011).
در روابط،۲۰درصد کسانی که با آنها تعامل می کنید ممکن است علت ۸۰درصد بحث ها و مشاجرات باشند.
*جگونگی استفاده از قانون ۲۰-۸۰درصد
یکی از مهم ترین فواید قانون۲۰-۸۰درصد توقف انجام فعالیت هایی است که وقت تان را تلف می کنند.قانون ۲۰-۸۰درصد می تواند به شما کمک کند تا فعالیت هایی را تعیین کنید که بیشترین وقت تان را تلف می کنند،بنابراین می توانید آنها را از برنامه کاری خود حذف یا کاهش دهید و بدین طریق ساعات تلف شده خود را پس گرفته و آنها را به فعالیت هایی اختصاص دهید که برای شما مهم تر هستند و کمک می کنند تا به اهداف تان برسید.
بنابراین،بر اساس قانون ۲۰-۸۰درصد،یکی از بهترین روش ها برای بازدهی و بهره وری بیشتر تشخیص و حذف بی بازده ترین فعالیت ها در برنامه کاری و در اولویت قرار دادن موثرترین آنها است.
یک شیوه تشخیص آنچه که اولویت دارد تنظیم لیستی از همه فعالیت های هدف گذاری شده جهت پرداختن به آنها در طول روز، مرتب کردن آنها به ترتیب اهمیت و ارزش و سپس صرف حداکثر تلاش برای تکمیل چند فعالیت حیاتی در صدر لیست است.در این صورت،حتی اگر هر کاری را درون لیست انجام ندهید،باز هم با انجام خوب مهم ترین کارها احساس مولدی و موفقیت می کنید.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور
I don't believe in love at first sight because my mother started loving me before seeing
me
Luffina Lourduraj
"من عاشق شدن در نگاه اول را باور ندارم زیرا مادرم عشق ورزیدن به مرا قبل از دیدنم آغاز کرد."
تنها راه جلوگیری از انتقاد,هیچ کاری انجام ندادن,هیچ چیزی نگفتن و هیچ کسی نبودن است."ارسطو"
بهترین آمادگی برای فردا حداکثر تلاش و بهترین عملکرد امروز است.
در هوای ابری دیگران رنگین کمان باشید
زندگی را جدی نگیرید.زیرا از آن زنده بیرون نمی آیید.
25درصد زندگی اتفاقات و 75درصد آن عکس العمل به این اتفاقات است.