موج خروش انقلاب گونه توده در خرداد76برای کاستن از زاویه حاکمیت با مردم و به عبارتی به روز کردن بخشی از شعارهای ملت در انقلاب بهمن57منجر به شکل گیری اصلاح طلبی یعنی نامی آشنا در سپهر سیاسی دو دهه گذشته کشور گردید.حقیقت این است که برند صداقت و پاک دستی معمار اصلاح طلبی و جمع کثیری از سابقون این نحله فکری موجب امید بستن مردم و به ارمغان آوردن پیروزی های پی در پی چشمگیری برای این رقیب نوظهور اصولگرایی گردید.
مع الوصف,اکنون با نشستن غبار گذر دو دهه عمر بر گفتمان اصلاح طلبی ضرورت به روز کردن آن برای کم کردن زاویه  با خواست ملت بویژه نخبه گان به منظور دوام و بقای این خواستگاه فکری نجات دهنده ضرورتی اجتناب ناپذیر است.در این راستا بیش و پیش از هر عاملی بازنگری رفتار و ساختار گروههای  اصلاح طلب و تغییر آنها جهت تناسب با شرایط زمان و مکان در تحقق این مهم اثرگذارند. 
لذا, بنظر می رسد که در این ارتباط گریز از شفافیت و گاه عملکرد محفلی وابستگان به تشکیلات اصلاح طلبی به دلایل مختلف درحالی به ویروس بنیان کن آن مبدل گردیده است که از جمله اهداف و آرمان های اولیه این تفکر ریشه کنی چنین معضلات زیان باری در سطح خرد و کلان کشوربود! زیرا اکنون در سایه عدم شفافیت و فقدان تشکیلات منسجم در برخی نقاط کشور به کرات دیده یا شنیده می شود که افرادی بخاطر حفظ منافع و فرصت طلبی در نگاه ملی مدعی اصلاح طلبی ولی در حوزه منطقه ای علی رغم شعارهای دهن پرکن, رفتارشان برای پرهیز از پرداخت هزینه اندک تناسبی با اصلاح طلبی ندارد!اگر چه برای حالت عکس هم موارد بیشمارند!
بعلاوه  جماعتی دیگر در غیاب ساز و کار مناسب ,درست یا نادرست توسط عده ای دیگر در معرض اتهام هستند که برند اصلاح طلبی یا اکنون اعتدالی را در مناطقی  عمدتا"  برخوردار ازبافتی عشیره ای و قبیله ای به سهولت صرف هزینه کردن جهت منافع خود ,دوستان,نزدیکان و اقوام و آشنایان می کنند!
 واقعیت این است که در چنین شرایطی بعلت عدم زیرساخت مناسب برای اتخاذ تصمیمی که برآیند تصمیمات نخبه های فکری یک گروه باشد,بعلاوه نداشتن معیار درست و اصولی برای مهره چینی مناسب جهت پیگیری اهداف گروهی,بیم آن می رود که سرمایه فکری به هزینه سلب اعتماد مردم صرف دفاع و حمایت از افراد ناکارآمد  گردد.چه بسا,در آن صورت هم نیروهای توانمند  به سهولت حتی وجه المصالحه معامله های پشت پرده قرار گرفته و به بهایی بسیار ناچیز قربانی  شوند!!
با این وجود, چون امکان دارد منافع عده ای در همین عدم شفافیت بیشتر تأمین  شود از خود اراده ای برای ساماندهی اوضاع نشان نمی دهند.به همین علت نسخه پیچانی که اغلب برای مصرف محلی و متأسفانه کسب منافعی مقطعی و جزئی شفافیت را برای رفع مشکلات  کلان کشور تجویز می کنند ,گاه خود به محفلی ترین شکل ممکن عمل می کنند.در نتیجه مقدمه و پیش نیاز هر نوع بازنگری و اصلاحی باید کالبد شکافی و رفع این مشکل ویرانگر باشدکه اگر چاره جویی نشود متاع اصلاح طلبی در مقایسه با اصولگرایی بتدریج مزیت رقابتی خود را از دست می دهد,کما اینکه متأسفانه از هم اکنون رؤیت طلیعه آن نیز کارخیلی شاقی نیست!
غریب واحدی پور
15آذر96