وقوع زمین لرزه سنگین در غرب کشور با مصیبت زده کردن عده کثیری از هموطنان دل هر ایرانی بلکه هر انسان منصفی را نیز بشدت لرزاند,اما پر لرزش تر و شوک آورتر از زمین لرزه مشاهده استحکام بسیار ضعیف ساختمان های دولت ساخته بود که در مقایسه با ساختمان های شخصی بویژه در شهرستانی دور افتاده بی شک  با هزینه و امکاناتی بمراتب بیشتر ساخته می شوند.آنگونه که تحلیل رفتار متولیان در سایر حوادث طبیعی و غیرطبیعی از این نوع نشان می دهد ابتدا ابراز احساسات شدید و وعده برخورد با عوامل کم کاری یا بدکاری است.یعنی همان اقدامات مسکن گونه ای که  بتدریج با کاهش حساسیت مردم و هزینه بر بودن پیگیری برای دلسوزان ,خدای ناکرده تا اتفاق بعدی به فراموشی سپرده یا گاه در خوشبینانه ترین وضعیت به شکلی فرمالیته ختم به خیر می شوند!
حال آنکه درس اصولی از هر حادثه و اتفاقی بویژه چنین حادثه دلخراش و پرهزینه ای باید شناخت جامع و کامل عوامل مشکل آفرین توسط تمامی نهادهای مسئول و افزایش آگاهی مردم به منظور بروز مطالبات به حق و قانونی با انگیزه جلوگیری از خسارات بسیار پر هزینه بعدی باشد.
صدالبته,شاید نشانه رفتن انگشتان اتهام به سمت دستگاههای نظارتی و مهندسین اقدامی در این ارتباط بود.تا آنجا که جوهر قلم برخی از اصحاب رسانه را نیز گرم کرد تا رنجنامه هایی به مهندسین بنویسند.اما واقعیت این است که بیش و پیش از مهندسین و عوامل نظارتی باید انگشت اتهام به سمت آنانی نشانه رود که در مجلس,دولت و یا هر دستگاه دیگری زمینه ساز رشد مارپله ای برخی افراد را در سلسله مراتب هرم سازمانی فراهم می کنند که گاه در حالی بر کرسی های مدیریت کل سازمانی بزرگ یا بخش هایی از آن تکیه می دهند که فاقد حداقل صلاحیت های لازم مدیریتی و ادراکی می باشند.در نتیجه اغلب  تمام ظرفیت و نبوغ مدیریتی آنها در تشکیل کلکسیونی عمدتا" بله قربان گو از سفارش شده های دلالان پست ها و مقام ها بعنوان تیم کاری و توپ و تشر زدن به آنهاخلاصه می شود.جماعتی که اغلب وام دار فرصت طلبان ذینفوذ خارج از سازمان بوده و اندک تردیدشان در تأمین منافع آنان یا نشانه ای از عدم پیروی از دستورات سلیقه ای مافوقی که به همان دلایل گاه نیز با هیچ معیار,قانون,استاندارد و یا از همه مهمترنظر دلسوزانه مهندسی و کارشناسی بجز کسب رضایت ولی نعمت تطابق ندارد بمنزله سقوط مارپله ای از مراتب هرم سازمانی است!
بنابراین,تا چنین روندی ساری و جاری است با توجیه نمی شود وجدان را آسوده کرد چون علی رغم مستند سازی های اغراق آمیز همچنان شاهد خیانت و اتلاف بی رویه بیت المال به اشکال مختلف در طرح ها و پروژه های متنوع بوده و هستیم حتی اگر در حادثه ای به هزینه جان بی گناهان عواقب آن بر همه عیان نگردد!!
با آن امید که درد را درمانی باشد
غریب واحدی پور
جمعه26آبان96