1-از دیربازنگاه طعمه ای برخی ارگان ها و ادارات به شرکت نفت از جمله عواملی بوده و هست که همواره مایه عذاب دلسوزان و نخبه های صنعت بوده است.انفعال برخی مدیران و تسلیم شدن در مقابل فشارهای بیرونی توأم با تبلیغ و ترویج این اندیشه که ,"دادن هر گونه وجه به سایر ادارات و ارگان ها بخاطر دولتی بودن در واقع از این جیب به آن جیب است." هموار در حالی موجب بذل و بخشش های به ظاهرکریمانه ولی از سر اجبارمی گردیدکه بعنوان نمونه سال ها است کارکنان زحمتکش نفت بعلت عدم تأمین بودجه تعمیر و بازسازی منازل اغلب با هزینه 
 شخصی خیلی زیاد و با تحمل مشقات شخصا"به این کار می پرداختند.
صدالبته,منظور مطالبات باج خواهانه و غیر شفاف 
و هزینه هایی قابل اجتناب بود نه کمک های اصولی و بسیار واجب برای رفع محرومیت منطقه که از جمله وظایف بدیهی یک سازمان مترقی در ارتباط با مسئولیت اجتماعی آن است. 
خوشبختانه,در این ارتباط از توضیحات مهندس پیرامون دریافتم که کمربند را محکم بسته تا از بذل و بخشش ها و هزینه های غیر ضرور از بودجه جاری در تمام حوزه هایی که ظرفیت وجود دارد بکاهد.در مقابل حاصل چنین صرفه جویی هایی را برای مواردی چون پرداخت عوارض به شهرداری, تأمین هزینه طرح های خدماتی و همچنین ساخت و ساز و تعمیر منازل کارکنان با هدف رونق کسب و کار در شهر به منظور کاهش بیکاری و افزایش انگیزه کارکنان خدوم و سختکوش نفت برای تولید بیشتر صرف کنند .با این مقصودکه با استمرار چنین وضعیتی شهرستان امیدیه به "شهر نمونه نفتی"مبدل گردد. 
2-همیشه دغدغه و نگرانی نیروهای توانمند نفتی اعمال نظر غیر معمول مراجع بیرون از شرکت در تصمیمات درون سازمانی بویژه انتصابات بود که چند سالی است حتی به حوزه های تخصصی هم سرایت کرده و بطرز قابل ملاحظه ای بر انگیزه پرسنل تأثیر سوء گذاشته است.ولی برداشت من از سخنان مهندس پیرامون تسلیم نشدن در مقابل اصرار مراجع بیرونی بویژه جهت تأثیر گذاری بر انتصابات درون سازمانی و در عوض تکیه بر معرفین درون شرکتی است.اگر چه چنین سیاستی بسیار خوب و رافع برخی مشکلات انگیزشی خواهد بود ولی اگر چنین کاری با ظرافت و بوسیله بهره برداری از تفکرات متنوع صورت نگیرد چه بسا افرادی خاص خواسته و یا ناخواسته زمینه ساز تشکیل باندهای جدید گردیده و سیستم را از توان و ظرفیت نخبه گان خارج از چنین باندهایی محروم کنند.
ناگفته هویدا است که باید مراقب بود که از آنطرف بام هم سقوط نکرد چون برخی افراد سفارش توسط فعالان فکری جامعه هم امکان دارد ظرفیت ها و توانمندی های کم نظیری داشته باشند که نادیده گرفتن آنها نوعی هدر دادن سرمایه های انسانی سازمان است. 
3-آنگونه که 13مهرماه 95قبل از تعیین تکلیف مدیریت شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری در فرازی از   یادداشتی با عنوان"رنجنامه ای در خصوص مدیریت ماشین محور بجای انسان محور" بیان کرده بودم.
ادامه دارد