افسردگی(در روانپزشکی)

افسردگی در روانپزشکی علامتی از اختلال دماغی است که با احساسات شدید فقدان,غم ,نومیدی,شکست و طرد شدگی توصیف می شود.دو نوع اصلی اختلال دماغی اختلال تک قطبی همچنین معروف به افسردگی عمده و اختلال دو قطبی است که مبتلایان به آن دارای پیک های شادی و یا دلتنگی مفرط هستند.سایر انواع افسردگی با ویژگی هایی مشابه اختلالات دماغی عمده ولی نه به آن شدت شناخته می شوند. آنها اختلال تطبیق با افسردگی,اختلال افسرده خو و اختلال ادواری خو هستند.

قریب به 20درصد آمریکائی ها احتمالا" گاهی اوقات از افسردگی عمده رنج می برند,و زنان نسبت به مردان برای ابتلا به این اختلال مستعدتر هستند.افسردگی عمده احتمالا" بطور قابل ملاحظه ای در فعالیت های روزانه با علائمی مانند بیخوابی,زودرنجی ,کاهش وزن و فقدان علاقه به فعالیت های بیرونی اختلال ایجاد می کند. 

اختلال ممکن است چند ماه و یا بیشتر طول بکشد و ممکن است عود کننده باشد.اما عموما"در کوتاه مدت برگشت پذیر است.

اختلال دو قطبی نادرتر است,فقط بر 1درصد جمعیت آمریکا تأثیر می گذارد,زنان و مردان برای ابتلا به نسبت مساوی مستعد هستند.

اختلال دو قطبی خیلی نادرتر است,فقط حدود یک درصد جمعیت ایالات متحده آمریکا را تحت تأثیر قرار می دهد;زنان و مردان بطور یکسان مستعد ابتلا به این اختلال هستند.مبتلایان بین حالت های افسردگی مشابه آنچه که در اختلال تک قطبی تجربه می شود و جنون که با شنگولی شدید و آشفتگی توصیف می شود در نوسان است.

اختلالات دو قطبی اغلب شامل تعدادی پریودهای رفتاری نسبتا" نرمالی است که امکان دارد برای دوره های زمانی طولانی بین وضعیت های جنون یا افسردگی ادامه داشته باشند.

دربیماران  روانی مبتلا به بیماری مشخص شده با پریودهای شادی و اندوه خیلی زیاد(Manic-depressive)به میزان خیلی زیادی خودکشی وجود دارد و موارد اختلال تمایل به عود مجدد دارد.

دلایل پزشکی بیانگر آن است که وضعیت های افسردگی ممکن است مربوط به انتقال دهنده های عصبی سروتونین نوراپی نفرین باشند.دارو درمانی شامل ضد افسردگی هایی است که برای اختلال دو قطبی بر روی جریان انتقال دهنده های عصبی و لیتیوم عمل می کنند.(ضد افسردگی ها هنگام تجویزبرای درمان افسردگی در بیماران دو قطبی ممکن است موجب جنون شوند.)برای افسردگی عمده همچنین روش اعمال شوک برقی(ECT)توأم با موفقیت هائی بوده است.

در سال های اخیر,نظریه پردازان اظهار داشته اند که خیلی از افراد افسرده برای عزت نفس خود وابسته به دیگران هستند و فقدان یکی از این حامیان عاطفی اغلب یک واکنش افسردگی را تسریع می کند.

عده ای از روانشناسان در مقابل ادعا می کنند که افسردگی نتیجه درماندگی اکتسابی است که هنگامی حادث می شود که فردی به تجربه در می یابد که اعمال او برای انجام تغییرات مثبت بی حاصل است.

سایر نظریه پردازان نشان داده اند که عوامل ژنتیکی در افسردگی نقشی ایفا می کنند.

منبع:https://www.questia.com/library/psychology/child-and-adolescent-psychology/emotional-behavioral-disorders

ترجمه و تلخیص;غریب واحدی پور