۳)خود تخریبی
در ریشه این الگو یک سیکل زیان رساندن به دیگران سپس خویشتن وجود دارد.در این خصوص هم حساسیت احساسی تشدید شده بر اثر ترامای وابستگی پردازش نشده موجب آغاز سیکل می شود.سیکل ها اغلب در رقصی مدور  با تبدیل رفتار خرد کننده،خشمگینانه یا تکانشی(خود شکن)به احساسات گناه،شرمساری و خود بیزاری به پایان می رسد.چون خیلی از افراد دارای سوابق ترامای وابستگی، بصورت آگاهانه از زخم های خودشان مطلع نیستند،لذا بر مد بقاء عمل می کنند بطوریکه ناآگاهانه سرمایه گذاری دیگران در زندگی هایشان را تست و بچالش می کشند،سپس از میان "ترس های رها سازی" و "احتراز از خطر" آنها را به عقب می رانند.اینگونه رفتار به الگوی گزینش های ضعیف برای خودشان بر اساس انگیزه های آنی( تکانشی) منجر می شود.
۴)رفتارهای مسدود کننده تراما
این رفتار معمولا" با بی حسی احساسی،اجتناب و گریزگری دیده می شود که  با مشغول شدن به رفتارهای ارضا کننده لحظه ای،حواس از درد یا خاطرات ترامایی پرت می شود.چنین الگویی دو مشکل دارد.اول، استمرار یک الگوی گریزگری را تضمین می کند که اجازه نمی دهد تا شخص درد ترامایی را به روشی سالم پردازش کند.دوم،بمرور زمان  ادامه اجتناب از درد در هنگام بروز مستلزم حواس پرتی بیشتر و بیشتری است.مسدود سازی تراما در رفتارهای وسواسی دیده می شود که عبارتند از:اعتیاد به الکل یا مواد،خورد و خوراک احساسی،گرایش به روابطی برای خود بیحسی،اعتیاد کاری،برنامه روتین ورزشی خطرناک و وسواسی،استفاده وسواسی از تکنولوژی یا اینترنت یا هر رفتار وسواسی دیگر ی است که برای دور کردن احساسات و افکار سر زده بکار می روند.
۵)مشکلات کنترل
خیلی از  بزرگسالانی که مشکلات کنترل دارند در کودکی احساس بیچارگی می کردند و بصورت آسیب پذیر رها می شدند.امکان دارد مراقب دوره کودکی آنها خیلی کنترل گر بوده باشد بطریقی که از استقلال آنها ممانعت می کرد،تقاضا ها و انتظارات ناگوار و دشواری از آنها داشت یا  مورد غفلت قرار می گرفتند و چارجویی مشکلات به خود آنها واگذار می شد.بعنوان بزرگسالان، ممکن است هر چیزی را  در زندگی شان کنترل کنند تا  به یک حس نظم برسند  یا احساسات اضطراب یا ترس ها را دفع کنند.یک احساس زجرآور بیچارگی در طی زندگی دوران کودکی موجب می شود تا اغلب کنترل کننده افراطی هر چیزی در زندگی های بزرگ سالی باشند.
*غلبه و بهبود
 بهبودی از تراما برای هر کسی متفاوت است.درک این حقیقت که آیا  در دوره کودکی، ترامای رشدی را تجربه کرده اید و نیز رسیدن به مرحله ای از خودآگاهی در خصوص اثرات آن بر روی روابط بزرگسالی حائز اهمیت است‌.چون اثرات تراما اغلب پس زده شده و نادیده گرفته می شوند،بنابراین برای عملکرد ما خیلی تهدید کننده هستند.لذا در زندگی اطلاع از وجود یک الگوی پس زدن،اجتناب یا گریزگری مهم است.گفتگو با یک درمانگر تراما که بتواند در سفر بهبود هدایت و پشتیبانی کند هم از اهمیت برابری برخوردار است.
منبع؛ https://www.psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص:غریب واحدی پور