"نه" ای که عاقلانه بیان شود،اسباب کمال و سپری در مقابل استثمار است.اغلب گفتن آن شجاعت می خواهد.پذیرش آن سخت است.اما تنظیم حدود ،ما را آزاد می کند.
در خصوص قدرت "بله"،سخنان زیادی وجود دارد،و سخنان زیادی باید گفته شود."بله" از ریسک پذیری ،شجاعت  و روشی همدلانه برای زندگی پشتیبانی می کند که مرحمت و جذابیت آن را نمی توان حداقل کرد.اما،"نه"یک پنجره فلزی است که دریچه بین خویشتن فرد و نفوذ دیگران را بشدت و حدت می بندد،در نتیجه بندرت تقدیس و تجلیل می شود.قدرت پنهانی است زیرا هم به سهولت موجب سوء تفاهم می شود و هم بکار بردن آن سخت است. 
احتمال دارد که نسبت به موج قدرتی که از "نه"می گیریم ناآگاه باشیم،زیرا تا حدی به سهولت با منفی نگری اشتباه گرفته می شود.می تواند به شکل بی علاقگی و سلب پشتیبانی ،جنباندن سر،یا روگردانی محکم باشد.اما این ها حالات روانشناسی کاملا" متفاوتی هستند.
منفی نگری یک نگرش مزمن است،یک جفت عینک احساسی است که برخی مردم با آن دیدی تیره نسبت به دنیا کسب می کنند.منفی نگری خودش را به شکل کمال گرای نالان، ناخوشنود زود رنج،یا "نه" گوی ریسک گریز ابراز می کند.این حالت یک عصاره گیر انرژی است.افراد منفی  ممکن است شور و شوق دیگران را کور کنند،اما بندرت الهام بخش آنها برای  اقدام و عمل هستند.بی شک منفی نگری اطمینان می دهد که خوشنود و نیز نیرومند و قوی نخواهید شد.
هنگامی که منفی نگری نگرش مداوم باشد،گفتن "نه"فرصتی برای انتخاب روشن است.با این وجود،بطور غیر مستقیم بیانگر نکته مثبتی راجع به فرد است."من امضاء نخواهم کرد."زیرا آن را درست نمی دانم."من به کمیته شما نمی پیوندم،به کوکانتان کمک نمی کنم،پروژه تان را بازنگری نمی کنم"زیرا به پروژه مهم خودم متعهد هستم."روی من حساب نکنید." زیرا،موافق و راحت نیستم."نه،متشکرم"زیرا اگر دعوت تان را رد کنم ممکن است احساساتتان جریحه دار شود،اما نیازهای خودم در اولویت هستند.
"نه"ای که اثبات خویش است بطور ضمنی مسئولیت شخصی را تصدیق می کند.نشانگر آن است که اگر چه هر یک از ما با دیگران تعامل کرده و از عشق ها،احترام ها و ارزش های روابط با آنها اثر می پذیریم،اما اجازه نمی دهیم و نمی توانیم بدهیم که  همیشه تحت نفوذ آنها باشیم.قدرتی که از گفتن"نه"می گیریم آن است که بر حقیقت قطعی بلوغ  یعنی پذیرش مسئولیت تاکیدمی کند.
"نه" هم ابزار و هم مانعی است که با آن می توانیم محیط متمایز خودمان را ایجاد و حفظ کنیم."نه" می گوید،"این کسی است که من هستم؛این چیزی است که ارزشمند می دانم؛این کاری است که می خواهم و نمی خواهم انجام دهم؛این شیوه ای است که برای رفتار خود برگزیده ام." ما به دیگران عشق می ورزیم،می بخشیم،با آنها همکاری می کنیم و خوشنودشان می سازیم،اما همیشه هم خود ما اختصاصی،مجزا و محوری است.ما به "نه" برای ساخت و پشتیبانی از چنین فضایی نیازمندیم.
"نه"تصدیق می کند که ما عاملان محدودیت های خودمان هستیم.برای اکثر ما،این خود سرپرستی و مسئولیت کامل یک آگاهی قوی،منفرد و خیلی رشد یافته است.ما دو گام به آن نزدیک می شویم و  با تسلیم یک محبوب،گردن کلفت  و میل خودمان برای نوشیدنی دیگر یا خریدی غیر ضروری گردیدن یک عقب نشینی عظیم می کنیم.هر چه خود تنظیمی خویش را دقیق تر مدیریت کنید،قویتر هستید.چنان قوتی نیازمند قدرت "نه"است.
"نه" دو جنبه دارد:یکی جنبه ای که جهت گیری آن به سمت خودمان است و دیگری که مرزهای بین خودمان و دیگران را خلق می کند.کشمکش تقویت"نه" درون ،کشمکشی است که صرف رفع انگیزه های ناگهانی خود تخریبی خویش می کنیم،همان که با آن بیشترین آشنایی را داریم.بسان  "نه" به خالی کردن خشم مان در جاده و کنترل میل به سیگار کشیدن. است که آن را "نه" انظباط شخصی می گوئیم.
"نه"ای که معطوف خودمان می کنیم از یک خود حکمرانی درونی سرچشمه می گیرد که کار آن بازداشتن از امیال  و مدیریت اولویت های ما بر اساس دلایل محکمی است.در تمام عمر ممکن است بر روی پالودن ،بهبود،ساخت و اصلاح این خود حکمرانی کار کنیم.فواید عظیم پرورش خود حکمرانی یعنی توانائی گفتن"نه"،نه بصورت خیلی سخت و دقیق،بلکه اغلب کافی و عاقلانه ،بهره وری و آرامش ذهن هستند.قدرت "نه"در دستیابی  به چنین فوایدی است.

"نه"ای که قادریم به دیگران بگوئیم  از "نه" های نخستین دوران کودکی آغاز و در طول زندگی نیز تکامل می یابد.هر کسی که سعی کرده است تا یک کودک ۲ساله را درون صندلی کودک یک ماشین بگذارد گواهی واقعی بر این حقیقت است.همچنانکه کودک دو ساله شروع به متمایز کردن خودش،خواسته اش و آرزوهایش از مادرش می کند، با عصبانیت و خشم گریه بلند وبی پایانی سر می دهد و بصورت کش دار" نه "می گوید. نه،من آن جوراب ها را نمی پوشم،آن غذا را نمی خورم،پارک را ترک نمی کنم!
آن "نه" قوی،نخستین،اثبات اصل خویشتن در مقابل دیگری است.برای بقیه عمر در چالش برای یافتن روش درست  و موثر برای حرکت در آن امتداد هستیم.
ادامه دارد
منبع: source: psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص: غریب واحدی پور