چرا ریلکس سازی مستلزم کار خیلی زیادی است
نوشته شده توسط مقاله نویسان Psychology Today  ۴مه ۲۰۲۱، آخرین بروز رسانی ۴مه۲۰۲۱
شاید سابقا" موقعی که نگرانی یا التزام رفع می شد،آرامش خودش می آمد و شادی حاصل می گردید.اما در دنیای مملو از عوامل محرکی که تعرض و حریم گذری پیش فرض است و سیستم عصبی بطور پیوسته به مد برانگیختگی می رود.آرامش دیگر ناخوانده نمی رسد،بلکه باید فعالانه جستجو شود.
در مجموع،آیا آرامش در فقدان تلاش حاصل و ماندگار نمی گردد؟با فرض ماهیت هشیاری انسان مدرن ،اکنون رهایی از استرس خودش پایه گذار عاملی استرس زا است. نسخه های تجویزی استاندارد مانند کنترل بر تنفس خویش،تفکر و عبادت با توسل به دعا و ورد خوانی و توقف نگرانی و فکر کردن راجع به مشکلات خودشان می توانند اضطراب را شعله ور سازند،بویژه اگر قبلا" آنها را آزموده و موفقیت حاصل نشده باشد.
با این وجود، برای رفع این معما روشی علمی وجود دارد.آرامش هم یک حالت روانشناسی و هم یک حالت فیزیولوژیکی است.بنابراین با تنظیم مجدد همکاری ذهن و بدن حاصل شدنی است.خط تمایز از شخصی به شخص دیگر تغییر می کند،اما می توان یک بالانس جدید را در جایی بین ذهن و بدن تنظیم کرد.
سیستم عصبی انسان بطرز فریبنده ای نیازمند عنصر ساده ای برای آرامش یعنی یک حس امنیت است.این عنصر نه فقط یک بخش بنیادی از هرم نیازهای انسانی مشهور مازلو است؛بلکه احساس امنیت رشد و ترقی را تقویت می کند.در صورت فقدان حس امنیت ،بدن هایمان متمایل به دفاع گردیده و برای تهدیدات واقعی یا تصوری هشیار می شوند. سیستمی که به مد هوشیاری زیاد می رود،با هر  ماده ای که در رگ هایمان جریان می یابد تقویت و برانگیخته می شود.
اینگونه برانگیختگی و تحریک تا حدودی ضروری است.در موقعیت های بد به ما امید و قدرت احساسی برای دوام و بقاء می بخشد.ذهن هایمان  برای زنده نگهداشتن ما تکامل می یابند،و نگرانی روشی است که بدان طریق ذهن به بدن می گوید که ممکن است از درون یا بیرون در خطر باشیم.
این ویژگی به انسان های کهن بویژه موقعی که خطرات محیط طبیعی بطور منظم جان و سلامتی آنها را تهدید می کرد به خوبی خدمت می کرد.اگر چه امروز،آن احساسات اغلب در واکنش به تهدیداتی برانگیخته می شوند که سزاوار آنها نیستند.و هزینه گوش بزنگی و هشیاری دائم بالا است،زیرا نه فقط انرژی ما را تلف می کند بلکه عملا" به یک سری روش ها از سفت شدن شاهرگ ها تا خالی کردن حافظه موجب فرسودگی می گردد.
ما به یادآوری کننده هایی نیاز نداریم که با شیوع کرونا هر یک از ما را درون یک حالت هشیاری دائم در مقابل یک ویروس نامرئی قرار دادند که  ظاهرا" قادر بود بصورت تصادفی موجب مرگ شود.اپیدمی یک محرک فرسودگی و خستگی سیستمی بوده است،و هر گردهمایی بزرگنمایی می شد،ماسک پوشیده می شد و  دست دادن یادآور یک تهدید پایدار بود.
اگر چه ممکن است دسترسی به آرامش مشکل باشد،ولی برای بهزیستی ضروری است.صرف انرژی برای تمرینات آرام کننده صرفا" از روی میل و اشتیاق نیست،بلکه ضروری است.فقط موقعی که سیستم عصبی از مد دفاعی رها می شود،منابع درونی می توانند صرف پرداختن به اصلاح،بهبودی،تصور و کاوش گردند و مشغولیت اجتماعی را امکان پذیر سازند که این همه عناصر حیاتی بهزیستی هستند.
یافتن آرامش مهارتی آموختنی است.دستیابی به آن می تواند با پیگیری از بالا به پایین یا از پایین به بالا باشد.مثال  از پایین به بالا،نفس عمیق است که می تواند با فعال سازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک سیگنال های عصبی را خنثی کند که مغز را هوشیار می سازند؛این تمرین ممکن است عمومی ترین و سریع ترین روش اثر بخش باشد.
غفلت و پرهیز از بروز سازی اخبار، عدم اجابت تقاضاهای افراد در وقت خود و نپذیرفتن هر خواسته دیگری که بنظر می رسد می تواند به بارتان  بیفزاید،ممکن است برای مدتی اثر بخش باشد،اما زودتر یا دیرتر، بی علاقگی احتمالا" فقط احساسات گناه را برمی انگیزاند که لایه دیگری به نگرانی و اضطراب تان می افزاید.
لذا،انجام یک تمرین قابل اطمینان جهت فرونشاندن اضطراب و نگرانی و احیای آرامش به ما امکان می دهد تا با چالش های زندگی واقعی با حفظ تمرکز،هوش و اراده واکنش نشان دهیم.یک روش واحد برای هر کسی اثربخش نیست،اما خوشبختانه،روش های چندگانه ای برای کنترل دقیق تر تفکرات رقابتی و واکنش پذیری فیزیکی وجود دارد.بطور ایده ال،یک نفر می تواند مجموعه ای از روش های موثر را بکار گیرد.
منبع: source: psychologytoday.com
ترجمه و تلخیص: غریب واحدی پور