براساس تئوری فعلی در مورد اعتیاد،دوپامین بر انتقال دهنده عصبی دیگری بنام گلوتامیک برای تحت کنترل گرفتن سیستم یادگیری در ارتباط با پاداش مغز اثر می گذارد.این سیستم نقش مهمی در حفظ و تقویت زندگی دارد زیرا فعالیت های مورد نیاز برای بقای انسان(مانند خورد و خوراک و سکس) را با لذت و پاداش مرتبط می کند.
مدار پاداش در مغز شامل نواحی دخیل در انگیزش و حافظه و نیز لذت است.مواد و فعالیت های اعتیاد آور این مدار را تحریک و سپس دچار بار اضافی می کنند.
بطور تکراری در معرض یک رفتار یا ماده اعتیاد آور قرار گرفتن موجب می شود تا سلول های عصبی در هسته اکومبنس مغز و قشر پیش پیشانی(ناحیه ای از مغز که دخیل در طراحی و اجرای وظایف است)بطریقی ارتباط برقرار کنند که میل به چیزی با خواستن آن را به هم پیوند دهند،درنتیجه فرد را برای رفتن بدنبال آن برانگیزانند.یعنی  این پروسه ما را به اقدام جهت جستجوی منبع لذت و شادی تحریک می کند.
آیا معتاد هستید؟
تشخیص معتاد بودن  بطور کامل سر راست نیست.و پذیرش آن تا حد زیادی بخاطر لکه ننگ و شرمساری در ارتباط با اعتیاد آسان نیست.اما پذیرش مشکل اولین گام بسوی بهبودی است.
یک جواب "بله"به هر یک از سه سوال ذیل بیانگر آن است که شما باید مشکلی در ارتباط با اعتیاد داشته باشید،حداقل برای ارزیابی و راهنمایی بیشتر با یک تامین کننده مراقبت های سلامتی مشورت کنید.
آیا بیش از گذشته به فعالیت اعتیاد آور مشغول شده یا از ماده اعتیاد اور مصرف می کنید؟
آیا موقعی که از ماده استفاده نمی کنید یا به رفتار مشغول نمی شوید علائم گوشه گیری دارید؟
آیا تاکنون به کسی راجع به مصرف ماده یا حد رفتاری خود دروغ گفته اید؟
*رشد و توسعه قابلیت تحمل
بمرور زمان،مغز بطریقی تعدیل می شود که واقعا" از ماده یا فعالیتی که فرد به سختی در جستجوی آن بود کمتر لذت می برد.
از نظر ماهیت،پاداش ها معمولا" فقط با صرف زمان و تلاش حاصل می شوند.حال آنکه موادها و رفتارهای اعتیاد آور از طریق انباشتن سیل آسای مغز با دوپامین و سایر انتقال دهنده های عصبی،راه میان بری برای رسیدن به پاداش فراهم می کنند.مغزهای ما روش آسانی برای مقاومت در مقابل یورش و حمله  ندارند.
برای مثال،مواد اعتیاد آور می توانند دو پامینی دو تا ده برابر پاداش های طبیعی، سریعتر و قابل اطمینان تر رها کنند.لذا در یک شخص معتاد،گیرنده های مغز بیش از حد تحت فشار قرار می گیرند.بنابراین،مغز با تولید دوپامین کمتر یا حذف گیرنده های دوپامین واکنش نشان می دهد،که این تعدیلی مشابه با کم کردن میزان صدای یک بلندگو موقعی است که صدای نویز خیلی بلند می شود.
 بعنوان نتیجه ای از اثر این تعدیل ها،دوپامین اثر کمتری بر روی مرکز پاداش مغز دارد.کسانی که بطور نمونه اعتیادی را تجربه می کنند ،بمرور زمان درمی یابند که دیگر ماده مطلوب به آنها لذت زیادی نمی دهد.لذا باید مقدار بیشتری از آن را مصرف کنند تا همان دوپامین"زیاد"را بدست آورند زیرا مغزهای آنها تعدیل شده اند که این  اثری معروف به "قابلیت تحمل"است.
اجبار و وسواس عملی غالب می شود
در این مرحله،اجبار و وسواس عملی غالب می شود.با وجود اینکه لذت توام با ماده یا رفتار اعتیادآور فرونشست می کند،ولی خاطره اثر مطلوب و نیاز برای خلق مجدد آن(خواستن)با اصرار ادامه دارد.گویی سیستم نرمال انگیزش دیگر در حال کار نیست.
پروسه یادگیری عنوان شده هم به ایفای نقش می پردازد.هیپو کامپ و بادامه مغز اطلاعات راجع به نشانه های محیطی توام با ماده مطلوب را ذخیره می کنند،بطوریکه دوباره می تواند فضا سازی شود.هر وقت که شخص با آن نشانه های محیطی مواجه می شود، این خاطرات به خلق یک واکنش شرطی به شکل هوس شدید کمک می کنند.
هوس ها نه فقط در اعتیاد،بلکه در عود کردن دوباره اعتیاد پس از کسب هوشیاری با زحمت بسیار هم سهیم هستند،برای مثال،یک معتاد به هروئین ممکن است موقع مشاهده یک سوزن زیر پوستی در خطر برگشت دوباره به اعتیاد قرار گیرد،در حالیکه شخص دیگری ممکن است پس از دیدن یک بطری ویسکی،دوباره شروع به شراب خواری کند،یاد گیری شرطی به توضیح علت اینکه چرا افراد معتاد پس از سال ها ریاضت دوباره در خطر ابتلا هستند کمک می کند.
 بهبود امکان پذیر است
مطابق با شعار دهه ۱۹۸۰،"فقط گفتن نه"کافی نیست.در عوض،می توانید با گفتن "بله"به چیزهای دیگر از خود حفاظت کرده یا از اعتیاد التیام یابید.به علائق متنوعی مشغول شوید که به زندگی تان معنا می بخشند.درک کنید که مشکلات معمولا" فانی و زودگذرند، وشاید از آن مهمتر،باید بپذیرید که همیشه فرض بر لذت بخش بودن زندگی نیست.
اقتباس با کسب اجازه از سند سلامت روان و غلبه بر اعتیاد دانشگاه هاروارد:مسیرها به سمت بهبود؛یک گزارش سلامت ویژه منتشر شده توسط هاروارد
 منبع؛ https://www.helpguide.org
ترجمه و تلخیص :غریب واحدی پور