۳)بگذارید تا شکست آنچه را که می توانید بهبود دهید معلوم کند.
درحالیکه گاهی اوقات ممکن است بدین علت شکست بخورید که آنچه انجام می دهید برای شما معنایی ندارد ولی   زمانی هم با این پندار شکست می خورید که در حوزه ای بهتر شوید.تنها روش بهتر شدن کار  بیش از اندازه و استقبال از انتقاد و طرد شدگی است‌.من هر کسی را که بخواهد بهبود یابد تشویق می کنم که نه فقط  بنشیند و منتظر باشد تا کسی به او فیدبک بدهد،بلکه در عوض فیدبک را به زندگی خود دعوت کند و خودش را تا پتانسیلی برای طرد شدگی باز کند.اگر می خواهید یک کتاب بنویسید،راجع به برخی چیزهای بد بنویسید تا دریابید که مردم به چه چیزی نیاز دارند.من سابقا" کتابی راجع به بخشش و سخاوت نوشتم و سپس دریافتم که بخشش و سخاوت یک نیاز مردم نیست زیرا ما بطور طبیعی قدم نمی زنیم و فکر نمی کنیم که،"من خودپسند و حریصم."این تجربه موجب شد تا دریابم که می توانم به مردم باکمک کردن جهت رفع نیازهایشان کمک کنم.مرتکب اشتباه "جواب دادن به سوالی که هیچ کس نمی پرسد."نشوید.
۴)بگذارید تا شکست آنچه را که از عهده آن بر می آیید معلوم کند.
گاهی اوقات تا چیزی را نیازمائیم نمی دانیم که آیا قادر به انجام آن  هستیم یا نیستیم،اما پیگیری شکست بمنزله ترس از تلاش و سخت کوشی نیست.شکست به درستی کمک می کند تا دریابید که آیا می توانید کاری را رفع و رجوع کنید و از عهده چه کاری برمی آیید.گاهی اوقات موقعی که در حال گفتگو با کارآفرینان هستم،بیم آن دارم  که فاقد بردباری روانی برای انجام همه آن چیزی باشند که مورد نیاز آنها است.در حالیکه رئیس خود بودن بنظر دلپذیر است،اما قطعا" موقعی که موقعیت سخت می شود یک کسادی وجود دارد.اکثر کارآفرینان هنگام آغاز موفقیت در تحقق رویاهای شغلی خود  هیچ رویایی در خصوص مالیات ها،دعواها یا انتقاد ندارند.گاهی اوقات قبل از برداشتن سه گام به جلو دو گام عقب می روید.و آن موقعی است که می فهمید آیا  قابلیت انعطاف لازم برای حفظ پیشرفت را دارید.پیگیری شکست برای دلیری و جرات است،اما دلیری  و جرات به معنای فقدان ترس نیست،بلکه چگونگی استقبال از ترس است.من عاشق یک دیدگاه فکری هستم که اغلب به دیل کارنگی نسبت داده می شود،بر اساس چنین دیدگاهی؛"بیکاری و تنبلی تردید و ترس می زاید،ولی کار و اقدام اعتماد و شجاعت می زاید.اگر می خواهید بر ترس خود غلبه کنید،در خانه ننشینید و راجع به آن فکر کنید،بیرون بروید و مشغول شوید."هنگامی که  با هدف رویش و کوشش به سمت تحقق رویاهای غیر قابل تصور خود شکست را پیگیری می کنیم و حتی به یک اشاره یا کوره خبر بیش از واقعیت می پردازیم ،پس زندکی ما نه فقط موفقیت آمیز،بلکه الهام بخش می شود.
۵)بگذارید تا شکست دلیل و برهان را معلوم کند..
 اغلب شکست به ما فرصتی می دهد تا از خود بپرسیم که در وحله اول چرا در حال انجام کاری هستیم.بدون از وجود دلیلی قانع کننده برای انجام کاری ،ممکن است بهتر باشد که شکست بخوریم.مهم ترین عامل در پیگیری شکست اجبار به داشتن دلیل برای هدف خویش است.دلیل هدف تان انگیزه ای است که موقعی تردیدها مزاحم می شوند شما را حفظ می کند،نیروی است که دوباره شما را از زمین بلند می کند.قابلیتی است که شما را در مقابل موانع و شکست ها قابل انعطاف می سازد.اگر دلیل تان قانع کننده باشد،مایل هستید که  به قیمت چندبن مرتبه شکست سرانجام به هدف خود دست یابید.بنابراین ،دلیل شما چیست؟
https://www.forbes.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور