من عضوی از یک گروه  فیس بوکی هستم که مردم در جستجوی آنها برای کسب توصیه،حمایت و کمک در ارتباط با ازدواج و روابط خود هستند.آنچه که در این ارتباط می خوانم گیج کننده و دردناک است.مرا اندوهگین می سازد.
از پست ها و کامنت ها درد تراوش می کند.کسانی که شرکای زندگی شان بر سر آنها فریاد می زنند،الکل می نوشند  و سپس شریک خودشان  را برای نوشیدن الکل سرزنش می کنند.یا کسانی که شرکایشان هرگز هدیه تولد به آنها نمی دهند،هر سال بهانه هایی می آورند.دیگرانی که خیلی از جفت خود متنفرند و این فهرست همچنان ادامه دارد.
این گروه مرا به یاد برخی روابط قدیمی تر خودم می اندازد،قبل از آنکه از نظر رابطه ای سالم باشم.موقعی که افراد مبتلا به اعتیادها و مشکلات جدی دیگر را شناسایی می کردم(زیرا خودم برخی مشکلات جدی داشتم).آن روابط به من کمک کردند تا رشد کنم  و به مرور زمان از طریق آنها رشد کردم.
به این افراد چگونه کمک کنیم؟
بدیهی است که این ها در جستجوی حمایت هستند؟اما آیا این افرادی که در حال کشمکش هستند درون زندگی های خودشان فضایی دارند،یا برای آموختن از همدیگر  آمادگی احساسی دارند؟آیا  از حس کنجکاوی برخوردارند؟
آسان است که بگوئیم"او را رها کنید"یا "به او شانس دیگری بدهید،" یا هر تعداد نصیحت دیگری کنید. در حالیکه ممکن است چنین شیوه ای به کسی کمک کند تا لحظه ای احساس بهتری داشته و  تصمیم بهتری بگیرد.ولی با بیشترین قطعیت،کمک نمی کند تا به منظور  ساختن یک زندگی و رابطه بهتر در مسیر رشد و آموختن قرار گیرد.
*دو روی یک سکه
گویی عشق و خیانت دو روی یک سکه هستند.در یک طرف زیبایی،حمایت و روابط  موفق هستند.در طرف دیگر عشقبازی ها،اعتیادها ،نعره کشیدن ها ،رنجش ها،گریه ها ،سرزنس و دلشکستگی است.از یک سو حمایت و راحتی  و از سوی دیگر ،احساسات متارکه و خیانت است.چون چنین شخص یا زوجی نمی توانند یک رابطه محبت آمیز،ایمن یا حمایتی خلق کنند.
اینطور نیست که از هرکسی تقاضا شود تا در سمت نادرست سکه باشد،بلکه چنین شخصی احتمالا" در یک خانواده دارای عملکرد نادرست بزرگ شده است و بطور ساده نمی داند که چگونه یک فرد متفاوت را انتخاب یا رابطه مختلفی بسازد.
*چگونگی رفتن از یک سمت سکه عشق به سمت دیگر
۱)بپذیرید که در رابطه خودتان مشکل دارید.
۲)تصمیم بگیرید که بیاموزید،رشد کرده و تغییر کنید.
۳)اگر امکان دارد بخوبی با شریک خود کار کرده و اهداف مشترک داشته باشید.گاهی اوقات ممکن است نیاز باشد که تنها هدفی را دنبال کنید،برای مثال ،اگر شریک تان الکل مصرف می کند و بر شما اثر می گذارد باید به این موضوع تنهایی بیندیشید.
۴)کمک خارجی دریافت کنید،این الگوهای گوناگون خود به خود تغییر نمی کنند،بویژه اگر از نیرو و انرژی های دو نفر تغذیه کنند و هر دو به استمرار سیکل منفی کمک کنند.
۵)برای تمرین آنچه که آموخته اید آماده باشید،تغییر لحظه ای نیست.
*خلاصه ای از گام هایی که باید برداشته شوند
اکنون به مرور اجمالی اقدامات مورد نیاز جهت خلق یک رابطه احساسی ایمن  ،موفق  و محبت آمیز می پردازیم.
۱)ارزیابی کنید که چه چیزی غلط است،
آیا اهداف یا سبک های ارتباطی متفاوتی دارید که موجب سوء تفاهم می شوند؟اگر استعمال مواد مخدر،سوء استعمال الکل،بد رفتاری یا عشقبازی فعالی وجود دارد،کمک حرفه ای طلب کنید.
۲-راجع به سیکل خود بیاموزید.سیکل از اعمالی که خود و شریکتان بطور مکرر انجام می دهید ساخته می شود.بنابراین،بعنوان مثال،برای شام دیر می آیید، این مرا وادار به فریاد می کند،موجب می شود در را محکم بکوبید،مرا بر آن می دارد که به متارکه تهدیدتان کنم.
۳-زبان تعلق و دلبستگی را بیاموزید.تعلق نیاز اساسی عمیق به دیگرانی است که برای ما مهم هستند.برای مثال،گفتن اینکه "چون شما برای من خیلی اهمیت دارید،نیاز دارم بدانم که چه چیزی را برای من بهترین می دانید"خیلی بهتر از این است که بگوئید،"شما از من مراقبت نمی کنید."
۴-ریشه احساسات خود را بیابید (معمولا" ناشی از مشکلات تاریخی هستند)
۵-داستان هایی را نقل کنید که در مورد احساسات شما آگاهی بخشی می کنند.
۶-سرانجام،به سمت ابراز قابلیت آسیب پذیری بیشتر بروید،که به ارتباط و عشق بیشتر متجر می گردد.دلیل عنوان بعنوان گام آخر آن است که اگر نسبت به کسی که به شما حمله می کند آسیب پذیرتر باشید،دردی را که تجربه می کنید بدتر است.
آسیب پذیری مستلزم امنیت است.
بدیهی است که گام ها خیلی بیشتر از موارد فوق هستند.اما این ها ایده ای از جاده پیش رو ارائه می دهند.
بخاطر داشته باشید،که تغییر اغلب نمی تواند در یک سیستم بسته  رخ دهد.لذا برای باز کردن سیستم و اجازه ورود اطلاعات جدید،مطالعه کنید،در کارگاههای بهبود روابط شرکت کنید،برای یک برنامه تحصیلی در ارتباط با رابطه نام نویسی کنید. یا مداوا و درمان را بیازمائید.
منبع؛ content:com
ترجمه و تلخیص؛ غریب واحدی پور