بیش از یک دهه قبل صرفا" به تشخیص خودم و  بدون از انگیزه شخصی به مناسبتی یادداشت کوتاهی در ستایش عملکرد مدیری نوشتم که در سایت پرمخاطبی منتشر شد و به فاصله کوتاهی بازتاب گسترده ای بین مخالفان و موافقان داشت،هرگز فراموش نمی کنم که در بین مخالفان تندترین واکنش کامنتی بدین مضمون بود  که "نگارنده نامه احتمالا" بدنبال پست گرفتن از آقای مدیر است."از قضا همین کامنت نیز بدجوری توجهم را جلب کرد!
صدالبته،نه بدین علت که در پی پست بودم و بدان طریق به خواسته ام نزدیک می شدم!بلکه خرسند بودم که
خوشبینی به سیستم هنوز خیلی مستهلک نشده است و  جماعتی ولو اندک بخاطر ناآگاهی از پشت پرده های قدرت هنوز هستند که گمان می کنند سیستم به قول معروف حساب و کتابی دارد و در آن مدیری نیز یافت می شود که آشنا و معتقد به "مدیریت استعدادها"برای افزایش کارائی سازمان و نه گزینش محفلی با انگیزه جاودانی ساختن قدرت خویش هست!
ناگفته نماند که چندسالی قبل از آن اتفاق هم یکی از همکاران که روابط مستحکمی با ارکان خاص قدرت داشت در جمعی نقل می کرد که فلانی را برای گرفتن فلان پست نزد ذی نفوذی در تهران بردم.پس از توضیحات و شرح درخواست ،نگاه عاقل اندر سفیه ای به او کرد و گفت،"کسی که خودش دنبال پست باشد،مدیر خوب و قابل اعتمادی نیست!!"
صادقانه بگویم که حکایت دومی باز هم بهبودی ام از مرض خوشبینی را به تاخیر انداخت،چون دریافتم که حتی در ذی نفوذان هنوز هم کسانی هستند  که نیم نگاهی به مصالح سیستم دارند!
اما  آن ایام  بخاطر چنین استثنائاتی اگر  تردیدی داشتم که فردی بدون از کسب مهارت ها و صلاحیت های لازم ، برخورداری از حداقل توان مدیریتی و مهارت انسانی و بی توجهی علنی و بی واهمه به حقوق دیگران قادر است حتی از شهرستان و استان بگذرد و جهت احراز عالی ترین پست سازمان خودش به تهران رفته و با حلقه های اول قدرت رایزنی کند،در نهایت بدون از هیج مانعی به مقصود خود نیز برسد،ولی امروز دیگر نه من،بلکه خیل عظیمی از افراد جامعه بخاطر مشاهده متواتر مواردی که عده ای به سهولت با طی چنین پروسه میان بری به هدف خود رسیده اند دیگرخوشبینی به قانونمند بودن سیستم  از وجودمان رخت بر بسته است !!
از آن هم بدتر اینکه،قبح چنین عمل هنجارشکنانه ای شکسته شده و فقط به یک نهاد و مجموعه خاص در حوزه یکی از قوای سه گانه هم محدود نمی شود،بلکه کل مجموعه حاکمیتی را دربرگرفته است، تا آنجا که مدتی قبل در گروهی مجازی حتی از رایزنی عده ای برای کسب امامت جمعه شهری توسط فردی خاص هم شنیدم!!
مضافا"اینکه،حتی رهبری نظام هم در آغازین روزهای ثبت نام برای انتخابات مجلس یازدهم به موضوع هجوم برای ثبت نام اشاره کردند و فرمودند که"
..بعضی از به مجرّد اینکه یک مسندی یا خالی میشود یا ممکن است خالی بشود، فوراً چشم میدوزیم به  آنجا! خب اوّل نگاه کن ببین میتوانی یا نمیتوانی. ..."
این همه در حالی است که از جمله عوامل کلیدی فساد گسترده و عدم شادابی و کاهش انگیزه نیروی فعال برای اثربخشی و نقش آفرینی در رشد و پیشرفت کشور همین چشم دوختن های عده ای فرصت طلب به مناصب کلیدی و حمایت های کورکورانه و البته منافع محور ارباب قدرت و ثروت  بی توجه به توانمندی و صلاحیت لازم آنها است!!
شگفت انگیزتر اینکه، در ماجرای اعتبار نامه نماینده گچساران از جمله اتهامات تاجگردون به زعم مخالفان توصیه و سفارش برای افراد خاص به منظور کسب مناصب کلیدی سازمانی بود،حال آنکه برند و مزیت رقابتی نمایندگانی همواره دلالی در این زمینه بوده و هست،به گونه ای که به سهولت ردپای آنها در بسیاری از  این موارد قابل ردیابی است،اما تاکنون نه از صلاحیت آنها  سوال شده و نه هم اعتبار نامه هایشان مورد مناقشه قرار گرفته است!!
بنابراین،الفبای مبارزه واقعی با فساد قانونمندی و نظارت بر ترفیعات سازمانی است،چون کسی که رشد و بقای خود را مدیون قانون باشد نیازی به باج دادن به هزینه ملک و میهن برای دستیابی به موقعیت و حفظ آن نخواهد داشت!!پس مدعیان مبارزه با فساد بویژه در مجلس اگر در ادعای خود صادق هستند باید خلاء قانونی و نظارتی را در این خصوص شناسائی و رفع کنند،نه اینکه موسمی و موردی برای حذف رقیب از آن بهره گیرند،ولی از رکن های رکین کسب رای و اعتبار خودشان به هزینه منافع ملت باشد!!
توتم نیوز
غریب واحدی پور
جمعه۱۵اسفند۹۹