کوچینگ یک رابطه حرفه ای است که به افراد کمک می کند تا برای پل زدن بر فاصله بین جائی که اکنون هستند و جائی که می خواهند باشند به  نتایج شگفت آوری در زندگی،حرفه،شرکت و یا سازمان ها ی خودشان برسند.کوچ ها با مشتریان خود برای طراحی زندگی که می خواهند،آشکار ساختن استعدادها و منابع آنها بطریقی که دستاوردهای شگرفی کسب کرده و زندگی های فوق العاده معنا داری خلق کنند مشارکت می کنند.
کوچینگ با خلق شفافیت،مشتری را به سمت عمل سوق می دهد و از طریق تمرکز و آگاهی بیشتر نسبت به همه امکاناتی که برای خلق زندگی خشنود کننده دارد پیشرفت او را تسریع می کند‌.
 ویلیامز پاتریک بنیان گذار موسسه آموزش کوچ زندگی (ILCT) کوچینگ را  بدین صورت توصیف می کند که،" یک رابطه انسانی،قوی است که کوچ های آموزش دیده بجای کمک به مردم جهت عبور از گذشته با آنها همکاری می کنند که آینده را طراحی کنند....کوچ ها  مشتریان را برای خلق چشم اندازها و اهدافی برای همه جنبه های زندگی و نیز خلق استراتژی های چندگانه به منظور پشتیبانی جهت حصول به آن اهداف یاری می کنند.
کوچ ها در صورتیکه کوچینگ را با پشتیبانی،پاسخگویی، بدون شرط و  با نظر مثبت تامین کنند استعداد و نبوغ هر مشتری و قدرت شخصی او برای کشف  راه حل های مشکلاتش را بازشناسی می کنند."
مطابق با نظر فدراسیون بین المللی کوچ،
کوچ ها مشتری را بعنوان متخصص زندگی و کار خودش با احترام  ویژه پذیرفته و باور دارند که هر مشتری خلاق،مبتکر و کامل است.با ایستادن بر چنین شالوده ای،مسئولیت کوچ بشرح ذیل است:
۱)کشف،روشن کردن و تنظیم چیزی که مشتری می خواهد بدست آورد.
۲)تشویق خودیابی مشتری
۳)استخراج استراتژی ها و راه حل های ارائه شده توسط مشتری
۴)مسئول و پاسخگو نگهداشتن مشتری
این فرآیند به مشتریان کمک می کند تا در حالیکه مهارت های رهبری خود را بهبود داده و پتانسیل خویش را رها می سازند بطور چشمگیری نگرش خودشان نسبت به کار و زندگی را  بهبود دهند.
مفهوم کوچینگ از کجا سرچشمه گرفت؟
از نظر تاریخی،همیشه برخی از انواع کوچ ها در جامعه بوده اند که ممکن است در کسوت کشیش شهر ،جادوگر قبیله،بزرگتر(پدر بزرگ،عمو،دایی)یا برخی روابط مربیگری دیگر بوده باشند.قبل از تکامل برنامه های آموزش کوچ،کوچینگ(مربیگری) اصطلاحی بود که اصولا" در هنرها(مربیان صدا،مربیان نمایش)،علم ورزش و دنیای صنفی و تجاری بکار می رفت.
خیلی از مدیران اجرائی مشاوران خارجی را بعنوان مربیان یا کوچ ها استخدام می کردند تا به آنها نگرشی بیرونی و بدون از غرض نسبت به زندگی سازمانی آنها بدهند و در زندگی شخصی نیز به آنها کمک کنند.
 اکنون کوچینگ برای عامه مردم جهت  کمک به"کوچینگ کل زندگی"هم با ارزش و هم در دسترس است.بواسطه وجود آموزش رسمی برای مربیان با تجارب کاری و دیسیپلین های متنوع،هر فردی از عامه مردم می تواند یک مربی شخصی مجرب بیابد تا  به او جهت رسیدن به اهداف و آرزوهای  بزرگ کمک کند.
فلسفه پشتیبانی کننده کوچینگ چیست؟
فلسفه اصلی پشتیبانی کننده کوچینگ آن است که ما انسان ها دارای منابع بیکران انرژی،عقل،قابلیت و نبوغ  هستیم که در انتظار بحرکت درآوردن هستند.ما می توانیم از طریق مشارکت با یک مربی که کمک می کند تا از این منابع برای تسهیل تغییر و پی بردن به پتانسیل درونی خودمان استفاده کنیم زندگی مطلوب خود را سریعتر و آسانتر خلق کنیم.
خیلی از تئوری های روانشناسی اولیه و نیز تئوری های فعلی مانند "روانشناسی مثبت اندیشی"و درمان های "متمرکز بر راه حل"پیش نیازهای کوچینگ مدرن امروز هستند.
این تئوری ها بجای تمرکز اصلی بر آسیب شناسی،  با کمک خود افراد بعنوان هنرمند و خالق زندگی خودشان بر تغییر رفتار از طریق افزایش آگاهی ها و انتخاب ها برای نتایج آینده مطلوب و راه حل های  مشکلات فعلی زندگی تمرکز می کنند.
 ادامه دارد
منبع :https://www.lifecoachtraining.com
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور