ساعات اولیه بامداد جمعه ۱۳دیماه ۹۸ سردار سلیمانی و همراهان او به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا طی عملیاتی در حوالی فرودگاه بغداد بطرز بسیار دلخراشی به شهادت رسیدند.به دلایل مختلفی از جمله عملیاتی که در نوع خود بواسطه هدف گیری عمدی و مستقیم  یک مقام عالیرتبه نظام اسلامی توسط شخص رئیس جمهورآمریکا بی سابقه بود و نیز شخصیت ویژه سردار سلیمانی که به تعبیرزیبای یکی از نویسندگان برجسته کشور،"دشمن از او می ترسید ولی دوست و هموطن هم با او شاد و راحت بودند." تمام اقشار ملت صرفنظر از دیدگاه شخصی بمحض شنیدن خبربطرق مختلف ضمن ابراز تاسف از چنین حادثه ای نسبت به شخصیت شهید سلیمانی ادای احترام کردند‌.متولیان فرهنگ و هنر هم احساس قلبی خودشان را با زبان فرهنگ و هنر بیان داشتند،در این راستا روزنامه نگاری سردار سلیمانی را نه  فرد بلکه  "فرهنگ" نامید.
براستی که دشمن هم حساب شده فرهنگ را نشانه رفت، به همین علت تهدید کرد که در صورت اقدام تلافی جویانه مراکز فرهنگی کشور را هدف قرار می دهد.اما مولفه های برجسته چنین فرهنگی چه هستند که با تقویت آنها غنی تر گردد؟
به زعم من برخی از این مولفه ها بشرح ذیل هستند:
۱)در دور و زمانه ای که تب وزین سازی رزومه کشور را فرا گرفته است و برخی علی رغم مشغله های مدیریتی مدارک متنوع و متعددی گرفته و بدون از تحمل درد و رنج حضور در کلاس واقعی و هزینه کردن برای کسب دانش و صلاحیت های مربوطه گاه به سهولت عنوان دکتر را یدک می کشند. جالب است که سردار سلیمانی با تمام قدرت و ظرفیتی که طی چند دهه داشتنددیپلم ماندند و دیپلم هم شهید شدند!
۲)سردار سلیمانی در خارج از مرز با داعش که اساس شکل گیری آن تبعیض مذهبی و برتری جوئی و تعصب دینی بود درحالی تا سرحد شهادت جنگید که در داخل هرگز تسلیم افکار داعش گونه برای درجه بندی مردم بر اساس معیارهای مختلف از جمله مذهب نگردید.
فراتر اینکه،از سلیمانی بیش و پیش از خودی،دشمن می ترسید و حساب می برد ،زیرا هیچ گاه قدرت وبرند کسب شده از مبارزه با دشمن در خارج از مرزها را هزینه برجسته سازی ایده و نظر خود و باند و گروه خاصی در داخل نکرد.
این همه در حالی است که جماعتی بر انگیختن تنفر  نسبت به مخالفان فکری خود را حتی در قلب و روح نوجوانان و جوانان کار فرهنگی و گاه نیز تکلیف دینی و انقلابی خود می دانند!
۳)سردار سلیمانی سیره و روش داشت و انسانی که سیره و روش داشته باشد کمتر  به رانت،رابطه و فساد گرایش می یابد.بعلاوه،قابلیت و ظرفیت برند،اسطوره و فرهنگ شدن  را هم دارد.
لذا،بر عکس خیلی ها به کار جهادی نه برای عدم شفافیت و بالتبع رانت ورابطه بازی بلکه صادقانه برای رفع مشکلات کشور و جهان اسلام می نگریست.
۴)برخلاف کسانی که به بهانه هر نوع ارتباطی با رهبری بواسطه تنگ نظری و عملکرد شان به جایگاه رهبری زیان می رسانند سردار سلیمانی با سعه صدر و دیدی باز نشان داد که می شود فرمانده تحت امر و نزدیکترین فرد به رهبر جمهوری اسلامی بود،اما حتی مقامات ارشد رژیم پهلوی هم به عملکردت افتخار کنند. 
۵)سردار سلیمانی برخلاف جماعتی که در حوزه های نظامی و سیاسی بطور مداوم در چرخش هستند تمام عمر و انرژی خود را در جنگ و امور مربوطه گذراند و بدین طریق علاوه بر کارائی و اثربخشی به قانون و وصیت بنیان گذار انقلاب مبنی بر عدم دخالت نطامیان در سیاست که به خیر و صلاح نظام و انقلاب بوده و خواهد بودمتعهد و پایبند ماند.
لذا،نمونه ای از شایسته سالاری و درنتیجه قرار گرفتن در کارراهه درست برای رسیدن به اوج و حد اعلای مهارت و توانمندی بود.
مضافا" اینکه،سبک مدیریتی او به گونه ای بود که  بعلت توانمندی و اشراف بر کار ابتدا خود می رفت وبعد به نفرات می گفت که "بیایند" نه اینکه بدون از رفتن و برآورد وضعیت فرمان "رفتن"صادر می کرد.
با آن امید که ایران پر از سلیمانی با چنین ویژگی ها و خصوصیاتی گردد تا برای  پیشرفت و آبادانی میهن در زمینه های مختلف نقش آفرینی کنند.
توتم نیوز
۲بهمن۹۸