رهبری ماهر  برای توضیح و درک مفهوم مشکلی است. دکتر تراویس برادی درمقاله ای که ابتدا در لینکیدن پالس منتشر گردید ، شرح می دهد که رهبری واقعی از چه فاکتورهایی تشکیل می شود.چه عواملی ازفرد یک رهبر می سازد؟
چنین سوال ساده ای هنوزمایه رنجش خاطر برخی از بهترین متفکران کسب و کاراست.ما چندین کتاب راجع به رهبری نوشته ایم،ولی هنوز درنگ در تعریف رهبری چیز نادری نیست.
بگذارید با آنچه رهبری نیست آغاز کنیم...
رهبری به ارشدیت یا موقعیت فرد در هرم سلسله مراتب سازمان ارتباطی ندارد.
خیلی ها در گفتگو راجع به رهبری یک شرکت به ارشدترین مدیران اجرائی در سازمان اشاره می کنند.آنها فقط مدیران ارشد اجرائی هستند.رهبری بطور اتوماتیک موقعی که به یک پایه حقوقی معین می رسید اتفاق نمی افتد.امید دستیابی به آن در آن موقعیت وجود دارد،ولی هیچ تضمینی وجود ندارد.
رهبری با عناوین هیچ ارتباطی ندارد.
در مشابهت با نکته فوق،فقط داشتن سمت سطح بالا از فرد  رهبر نمی سازد.ما اغلب بر این حقیقت تاکید می کنیم که به یک عنوان برای رهبری نیاز ندارید.می توانید در محیط کار،محله و خانه خود بدون از داشتن عنوانی رهبر باشید.
رهبری هیچ ارتباطی با خصوصیات شخصی ندارد.
اکثر مردم با شنیدن کلمه"رهبر" ، فردی با اقتدار،تحکم آمیز و کاریزما را در ذهن  تصور می کنند. اغلب به شخصیت های تاریخی مانند ژنرال پتن و پرزیدنت  لینکلن می اندیشند.اما رهبری یک صفت نیست.نیازی نیست برونگرا یا کاریزما باشید تا تمرین رهبری کنید‌.و کسانی که دارای کاریزما(جذبه)هستند بطور اتوماتیک رهبری نمی کنند.
*رهبری مدیریت نیست
این مورد مهم است.رهبری و مدیریت مترادف نیستند.شما ۱۵نفرزیر مجموعه و مسئولیت صورتحساب سود و زیان را دارید؟امید است که مدیر خوبی باشید،مدیریت نیاز است.مدیران لازم است طراحی ،ارزیابی ،نظارت،هماهنگی ،حل مساله،استخدام،اخراج و خیلی از کارهای دیگر را انجام دهند.مدیران اکثر وقت خودشان را به مدیریت کارها می گذرانند.ولی رهبران مردم را هدایت کرده و جلو می برند.
بنابراین،چه عاملی از فرد یک رهبر می سازد؟
بگذارید ببینیم برخی از قابل احترام ترین متفکرین زمان ما چگونه رهبری را تعریف می کنند،و اجازه دهید تااشکالات تعاریف آنها را بررسی کنیم.
پیتر دراکر:تنها تعریف این است که رهبر به کسی  اطلاق می شود که پیروانی دارد."
واقعا"؟این تعریف  درست نما از فرط سادگی خطرناک است.یک فرمانده جدید ارتش بعنوان فرمانده ۲۰۰سرباز برگزیده می شود.او هرگز اتاق را ترک نمی کند و یک کلمه به مردان و زنان یگان خود نمی گوید.شاید فرمان های معمول از طریق مرئوسین ابلاغ می شوند.به هر حال،سربازان باید از دستورات پیروی کنند،اما آیا فرمانده واقعا" یک رهبر است؟فرمانده بلی،ولی رهبر نیست.البته دراکر متفکر زیرک و برجسته ای است،اما تعریف او خیلی ساده است.
وارن بنیس:"رهبری ظرفیت تبدیل رویا به واقعیت است."
هر بهاری یک رویا برای  باغ در سر دارید،با کار خیلی زیاد هویج ها و گوجه ها به یک واقعیت مبدل می شوند.آیا یک رهبرید؟نه،یک باغبان هستید.بنظر می رسد که تعریف بنیس "دیگران"را فراموش کرده است.
بیل گیتس:"همچنانکه جلوتر رفته وبه  قرن بعد می نگریم،رهبران کسانی خواهند بود که دیگران را توانمند می سازند."
این تعریف شامل "دیگران" و "توانمند سازی" است و یک تعریف خوبی است.اما برای چه هدفی؟ما دیده ایم که خیلی دیگران را در زندگی توانمند ساخته اند،از جوانان آشوبگر تا کارکنان گوگل که با بقیه گروهی که خود را بیکار می دیدند خیلی متفاوت بودند. تعریف گیتس فاقد اهداف و رویا است.
جان ماکسول:"رهبری نفوذ و اثر بخشی است،نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر."
ما حداقل سازی را دوست داریم اما این ساده سازی بیش از حدی است.یک سارق با اسلحه بر قربانی خود نفوذ دارد.یک مدیر قدرت اخراج اعضای تیم خود را دارد،که خود زمینه نفوذ خیلی زیادی است.
اما آیا چنین نفوذی یک سارق  یا  مدیر و یا رهبر می  سازد؟تعریف ماکسول منبع نفوذ و تاثیر را نادیده می گیرد.
 بنابراین،رهبری چیست؟
تعریف:رهبری یک فرآیند نفوذ اجتماعی است که تلاش دیگران در جهت حصول به یک کامیابی و موفقیت بزرگتر را ماکزیمم می کند.
به عناصر کلیدی این تعریف توجه کنید:
رهبری ریشه در نفوذ اجتماعی و نه قدرت و اختیار دارد.
رهبری مستلزم وجود دیگران است،یعنی اینکه آنها نیازی به "گزارشات مستقیم"ندارند.
هیچ نامی از ویژگی های شخصی،صفات یا حتی یک عنوان نیست،برای رهبری اثر بخش سبک ها و روش های خیلی زیادی وجود دارد
شامل موفقیتی بزرگتر و نه نفوذی با یک نتیجه مورد انتظار است.
رهبری یک ساختار فکری در عمل است.بنابراین منتظر عنوان نباشید.رهبری چیزی نیست که هر کسی بتواند به شما بدهد،باید آن را بدست آورید و برای خودتان تثبیت کنید.
(Source: forbes.com)
ترجمه و تلخیص؛غریب واحدی پور