دوستی به مناسبتی نقل می کرد که سال ها قبل  در جلسه ای بنا به ضرورت نزدیک یکی از مشاوران مدیر عامل سازمان بزرگ محل خدمتم نشسته بودم ،هنگام بحث در خصوص موضوعی مدیر عامل نظریه نامربوطی عنوان فرمودند،لذا بی محابا و صد البته با ادبیاتی محترمانه و معقول به نقد حرف و کلام مدیر عامل در خصوص موضوع پرداختم.ولی از همان هنگام شروع سخن با زبان بدن تند مشاور بویژه ضربات پا از زیر میز مواجه شدم با این توجیه که روی حرف مدیر حرف می زنم!
بعلاوه،پس از آن ماجرا حداقل در جریان جلسات تعیین و تکلیف دو پروژه عظیم و پرهزینه نیز بنا به مقتضیات شغلی چند جلسه ای در حلقه مدیران حاضر گردیدم، با کمال تعجب متوجه شدم که مدیران زیر مجموعه مدیر عامل در هر دو مورد علی رغم نداشتن نظراتی همسو با نظر مدیرشان بخاطر ملاحظاتی از جنس ملاحظات مشاور موصوف سکوت اختیار کردند، پس از پایان هر جلسه نیز چون بسیاری از جلسات دیگر با طیب خاطر اتاق مدیر خود را ترک  کردند،غافل از اینکه با سکوت خود بر عملی ساختن تصمیماتی پر هزینه و بی فایده صحه گذاشته بودند!!
بگذارم و بگذرم که مدیران با ملاحظه چون آقای مشاور حتی در دم و دستگاه مدیران عامل  بعدی قدر دیدند و برصدر نشستند.در حالیکه طی کمتر از دو سال و البته پس از هزینه خیلی زیاد همه دریافتند که در تمام موارد حق با من بود که  به جرم رعایت مصالح سازمان و مملکت چون بیت المال به هزینه سکوت جماعتی برای دوام و بقای منافع شخصی خودشان قربانی شدم!
صد البته،دردمندانه باید اذعان نمود که جریان این دوست نه استثناء بلکه در بسیاری موارد  به قاعده معمولی مبدل شده است.زیرا بوفور مشاهده می شود که دیکتاتورهای کوچک درحالی  قدر دیده و بعنوان مدیران نادر بر صدر می نشینند که بواسطه نادیده گرفتن اندیشه و توان نیروی انسانی،القای روحیه ترس و محافظه کاری در پرسنل  و ترویج سعی و خطا در تصمیم گیری،  خلاقیت و ابتکار را در حوزه مدیریت خود نابود و هزینه گزافی بر کشور اعمال می کنند.ضمن اینکه در فضای رعب و وحشت متاثر از رفتار قلدرمآبانه آنها ،دستاوردهای خردشان به هزینه عموم بزرگنمائی و قصور و اشتباهات بارز نشات گرفته از تصمیمات برتری جویانه شان نیز یا بطور کلی کتمان  و یا هم  از طریق توسل به شگردهای ناصواب بسیارخرد نمایانده می شود!!
لذا،با این اوصاف نباید انتظار داشت که سخن از شایسته سالاری،شفافیت و مبارزه با فساد توسط هرکسی و با هر ادبیاتی توسط ملت جدی گرفته شده و به تقویت سرمایه اجتماعی منتهی گردد!
با آن امید که دلسوزان و متعهدان به منافع ملک و میهن بخاطر منافع زود گذر و کم ارزش در قبال اتلاف منابع مادی و معنوی ملت سکوت اختیارنکرده و آب به آسیاب دیکتاتورهای کوچک نریزند.
غریب واحدی پور
توتم نیوز
۴آبان۹۷